ف. تابان |
همراه شویم!
اعتراضات روزهای اخیر در شهرهای مختلف کشور نه تنها نیروهای سرکوبگر و امنیتی که بخش بزرگی از اصلاح طلبان و هواداران آن ها در خارج از کشور را هم در برابر خود قرار داده است.
این دومی ها چرا در برابر این اعتراضات صف کشیده اند؟
این دومی ها چرا در برابر این اعتراضات صف کشیده اند؟
در حالی که این اعتراضات هنوز نخستین روزهای خود را می گذراند و تداوم و آینده ی آن ناروشن است، گروهی از اصلاح طلبان و هواداران آن ها، ضمن انواع توهین ها به مردم به جان آمده، ذره بین به دست گرفته اند، تا کجی این جا و آن جای اعتراضات مردم و شعارهای آن ها را برجسته و این اعتراضات را تخطئه کنند.
قصد پاسخ به استدلالاتی را که یک سرش ابراهیم نبوی است و سر دیگرش مصطفی تاج زاده ندارم. اما حتی اگر همه ی آن چه که مخالفان اصلاح طلب این اعتراضات می گویند، درست هم باشد، باز آن ها باید به این سوال پاسخ بدهند که چه باید کرد؟ راه حل آن ها برای مردمی که به جان آمده و پیه سرکوب را به تن مالیده و به خیابان آمده اند، چیست؟
آیا می خواهند با ادامه ی بازی های جناحی خود، و حواله دادن هر حرکتی به اصولگرایان، فقر و گرسنگی و تبعیض را حاشا کنند؟ آیا می خواهند وضعیتی که جان مردم را به لبشان رسانده است را انکار کنند؟ اگر گرانی و فقر و فروپاشی خانواده های کارگری و زحمتکش در جامعه ی ما واقعی است، چه باید کرد؟ آن ها بیایند و راه حل هایشان را بگویند. آیا می خواهند این استدلالات را تکرار کنند که مردم فقر و گرسنگی و گرانی را تحمل کنند و به انتظار انتخابات بعدی بمانند؟ یا می خواهند قبای اصلاح طلبی بر سر این اعتراضات بکشند؟ آیا می خواهند برای چهار سال دیگر چهار تا آدم را نشان کنند و برای حذفشان مردم را به حمایت از چهارتا مهره ارتجاعی دیگر حکومت دعوت کنند؟ آیا می خواهند شعار «با روحانی تا ۱۴۰۰» را تکرار کنند، آیا می خواند وضعیت کنونی را «تکرار» کنند. این وضعیت یعنی فقر، گرسنگی و بی عدالتی، شرم آور است، «تکرار» ندارد.
نقش آن ها که امروز بینی خود را گرفته و رو ترش می کنند، در قبال وضعیتی که ایجاد شده است، بسیار بزرگ است. همین ها که امروز «اپوزیسیون» را به باد انتقاد گرفته اند و طرح برخی شعارها در اعتراضات مردم را برجسته می کنند تا نفی اعتراضات را ثابت کنند، سال هاست که کمر به نابودی اپوزیسیون بسته اند، سال هاست کوشیده اند مردم را در چارچوب سیاست های حکومت نگاه دارند و به پشتیانی از این و یا آن جناح و مهره ی حکومتی امیدوار سازند. این ها بوده اند که هر چه داشته اند به کار بسته اند تا چشم اندازی خارج از جناح های حکومتی و آلترناتیو موثری علیه حکومت تشکیل نشود این ها چه طلبکاری ی از اپوزیسیون دارند؟
صرف نظر از این که این اعتراضات به کجا بیانجامد و به چه مسیری برود، یک واقعیت مسلم است. جادوی «صندوق رای» در چنین اعتراضی باطل می شود. «خیابان» دارد جای آن را می گیرد. مردم دارند فرا می گیرند راه های دیگری هم برای نجاتشان از این وضعیت به جای رای دادن به این و یا آن مهره ی حکومتی را امتحان کنند. اشتباه می کنند، به زمین می افتند، اما دوباره بر می خیزند. این چشم انداز را باید با همه ی امکانات تقویت کرد. مبادا نیروهای دموکرات و چپ از حضور در مبارزات مردم و کوشش در جهت تعمیق خصلت عدالت طلبانه و آزادی خواهانه ی آن لحظه ای غفلت کنند. این راه ماست در برابر آن هایی که می خواهند جامعه را در قفس تنگ این جناح و آن جناح اسیر کنند و به انتخاب بین «اقتصاد مقاومتی» یا «اقتصاد نولیبرالی» مجبور سازند.
نظرات
نظرات