به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۸

پروین باوفا، من زبالایم

 پروین باوفا
من  ز بالایم  و بالا میروم / تو بمان پایین وغرق خاک باش
من شناورتوی اقیانوس عشق / تو بدست باد چون خاشاک باش


زندگی بی عشق چونان مردن است / با شراب عشق مانا میشوی


پروین باوفا

من  ز بالایم  و بالا میروم / تو بمان پایین وغرق خاک باش
من شناورتوی اقیانوس عشق / تو بدست باد چون خاشاک باش

من ز بالایم و بالا میروم / این نه آن بالای مجلسهای توست
پا به خاک وسربعرش کبریا / این بدوراز باوروحسهای توست

من ز بالایم و بالا میروم / تو اگر خواهی نیز بالا میروی
بردوبال عشق بنشین و ببین / تا کجا ... تا نا کجاها میروی

میروی تا لامکان و لازمان / میروی آنجا که جزآفتاب نیست
با دو چشم بسته بیداری هنوز / هیچ چشم سومی راخواب نیست

راه عشق است وپرازشیب وفراز / گرچه تنها لیک با ما میروی
من رها کن در پی سی مرغ باش / ورنه این ره را توبی ما میروی

زندگی بی عشق چونان مردن است / با شراب عشق مانا میشوی
هوده ای درحرص وآزمال نیست / عاقبت روحی که بی تن میروی

هیچ چیز این جهان مال تو نیست / هدیه ای از بهر بازیهای توست
این زمین وآسمان این آب وخاک / از برای لحظه ای ماوای توست

شاه باشی یا که سربازی فقیر / عاقبت خاک است منزلگاه تو
هرچه داری برزمین خواهی گذاشت / یک کفن باشد رفیق راه تو

ما همه میهمان این خاک سخی / جسم ما زندان روح و جان ما
لخت و عریان آمدیم و میرویم / ما مسافر این جهان میزبان ما 

مارچ  ۲۰۱۵