به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۹۸

تصادم مشکوک یک ماشین زندان اوین با پدر ساناز الله‌یاری

ساناز الله‌یاری
(گزارش یک شاهد عینی)‏
در روز یک شنبه ۲۶ خرداد، در جلوی درب اصلی زندان اوین، زمانی که پدر ‏ساناز الله‌یاری داشت مسیر سربالایی جلوی زندان را، برای پیگیری پرونده ‏دخترش، می‌پیمود خودوری وانت سفید رنگی به وی اصابت کرد. 
این خودرو به ‏صورت دنده عقب و با بالاترین سرعت ممکنه، به بهروز الله یاری خورد و ایشان ‏چند متر عقب تر به شدت به زمین فرود آمد و سرش از پشت به آسفالت برخورد ‏کرد.
در این برخورد آنچه که مشهود بود دست و پشت سر وی دچار ضربدیدگی و ‏کوفتگی شدید بود. پس از آن، خانواده و دوستان زندانیان یک می، که آنها ‏نیز برای پیگیری امور در جلوی در تجمع کرده بودند، به یاری پدر ساناز و ‏خانواده وی شتافتند. راننده وانت به همراه چند نفر از پرسنل زندان که با ‏وی همدست شده بودند قصد داشتند با ارعاب و ایجاد درگیری خودرو و راننده ‏را از محل خارج سازند. 

در نتیجه‌ی این کشمکش یک ساعته که مامورین ۱۱۰ و ‏راهنمایی و رانندگی و آمبولانس در محل حاضر شدند، خودروی متعلق به زندان ‏اوین که به داخل محوطه زندان منتقل شده بود با همکاری همین مامورین از ‏محوطه خارج نشد و خود راننده نیز تنها به اخذ مدارک شناسیایی اش کفایت ‏شد و به کلانتری برده نشد. در صورتی که روال قانونی این بود که خودرو وانت ‏باید توقیف و راننده نیز به کلانتری منتقل می‌شد تا روال دادرسی و تشکیل ‏پرونده طی می‌شد. مامورین کلانتری ولنجک تنها به تنظیم صورت‌جلسه بسنده ‏کردند. در انتها پدر ساناز توسط آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.‏

طبق آخرین شنیده‌ها بر طبق نتایج آزمایشی و عکسبرداری بیمارستان محل ‏بستری، دست بهروز الله یاری دچار در رفته گی و شکستگی شده ولیکن پشت سر و ‏لگن دچار شکستگی نبوده و ضرب دیده و کوفته شده اند.‏

ساناز الله یاری به همراه همسرش امیرحسین محمدی فر، اعضای هیات تحریریه نشریه ‏الکترونیک گام، در روز ۱۹ بهمن ۹۷ دستگیر شده و پس از طی ۴ ماه در بند ۲۰۹ ‏اوین به بندهای عمومی این زندان منتقل شده اند. طبق اخباری که تاکنون ‏منتشر شده دوره بازجویی ساناز و امیرحسین پس از ۲۵ روز پایان یافته و از ‏ان به بعد به صورت غیرقانونی در بازداشت به سر میبرند.‏

خانواده ساناز الله یاری که از زحمتکشان کشاورز می‌باشند و ساکن روستایی در ‏‏۳۰۰ کیلومتری تهران، در این ۱۶۰ روز رنج و خطر راه را به جان خریده و با ‏وجود کهولت سن لحظه‌ای برای دفاع و پیگیری فرزندشان کوتاه نیامده اند و ‏بالاخره با این تصادف مشکوک دچار سانحه منجر به جرح و شکستگی شدند.‏

آنچه برای من شاهد عینی بارز بود مظلومیت خانواده های زندانیان سیاسی و ‏همدستی دوایر مختلف امنیتی و قضایی و انتظامی با یکدیگر است، به طوری در ‏این صحنه همانطور که توضیح داده شد کاملا بر خلاف روند قانونی رفتار ‏کردند. پس تنها راه ما نیز حمایت از هم و یکدست شدن است.‏ 

ایران امروز