ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «کیهان شریعتمداری یا شریعتمداری کیهان» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: روزنامه کیهان شریعتمداری تنها روزنامهای است که نه تنها با هیچ یک از معیارهای روزنامهنگاری سازگاری ندارد که بعضن در تقابل با تمامی نرمهای معمول و حتی اخلاق روزنامهنگاری عمل میکند. نکته قابل تامل روزنامهای که موضوعیت خود را بر پایه مبارزه با رانتخواری و فساد دولتی و تبعیض تعریف میکند، اما در عمل موجودیت خود را بر پایه مصونیتسازی از هر گونه تخلف و جرم حقوقی و حقیقی حغظ کرده است.
کیهان شریعتمداری درست در چتر حمایتی این چنین گسترده از تمامی نرمهای رایج در عرصه روزنامهنگاری عبور کرده است. آنچه به عنوان استقلال رسانه و تعهد به اصل اطلاعرسانی تعبیر میشود، در کیهان فاقد معنی و موضوعیت است. این در حالی است که کیهان همواره در پوشش و سنگر دفاع از مردم و دغدغه معیشت و مبارزه با مفاسد و روشنگری خود را از سایر روزنامهها و رسانهها متمایز میکند.
آنچه در روزنامه کیهان به مولفه تبدیل شده خودبرتربینی و حقانیتپنداری متوهمانه است. این روحیه بهعلاوه نگاه جزمی و قیومیتمحور شریعتمداری و روزنامه تحت سیطره او را به موقعیت طلبکارانه و پدرخواندگی اغلب روزنامههای محافظهکار و همسو با خود تبدیل کرده است.
کیهان تنها روزنامهای است که طی سالیان سال یا در منتهی الیه راست یا منتهی الیه چپ موضعگیری میکند. کافی است موضعگیریهای کیهان را در زمان تصدی خاتمی و بعد از آن ریاست جمهوری احمدینژاد مقایسه کنید. به همین ترتیب دوران ریاست جمهوری روحانی را با همین اندک زمان ریاست آقای رئیسی. در تمام این دوران کیهان شریعتمداری از تمامی سازوکارهای روانی که اغلب با زیر پا گذاشتن بدیهیترین موازین اخلاقی روزنامهنگاری بنا شده، برای حمایت از رئیسجمهور مورد نظر خود و به همان اندازه جریانسازی و فضاسازی علیه جناح رقیب متوسل شده است.
ادبیات نوشتاری و گفتاری شریعتمداری در طی سالها تسلط بر کیهان هتاکانه و تهاجمی و توطئهمحور است. به صراحت تهمت میزند و با کمترین احساس خطر در قبال گفتمان زبان به سخره و استهزاء باز میکند. بدون کمترین ادله محکمهپسند دیگران را متهم به جاسوسی و وابستگی و همسویی با امریکا و… میکند. از موضع بالا و تحکم با دیگران برخورد میکند. اتهامهایی متوجه دولتها میکند که اغلب بار حقوقی دارند. در نقطه مقابل این روحیه تهاجمی در قبال دولتهای همسو تا حد سانسور اخبار و تحریف و… تنزل پیدا میکند.
این میزان بی مسئولیتی حتی با فرض رسمیت شناختن کیهان به عنوان ارگان رسمی یک جریان سیاسی که وظیفهای جز تبلیغ و رقابت برای برای بیرون راندن رقبا از رقابتهای سیاسی نداشته باشد، و با در نظر گرفتن پرنسیبهای حداقلی همخوانی ندارد.
در همین فقره رقابت های انتخاباتی اخیر هجمه کیهان علیه رقبای انتخاباتی رئیسی که در پوشش حمایت از معیشت مردم و استقلال و… صورت میگرفت، و به کرات وعدههای معیشتی آقای رئیسی را بلد میکرد، اکنون با صراحت خطاب به همان مردمی که نوید گشایش میداد به تاکید مینویسد؛ مردم فعلن منتظر کاهش تورم نباشید. این در حالی است که شریعتمداری بهتر از هر کس میداند ریشه معضلات و نابسامانیهای اقتصادی کجا و راه حل آنها چیست. این نحوه برخورد کیهان با مشکلات مردم و همان اندازه تنظیم رابطه با مسئولین وقت بیش از هر چیز به دهنکجی به شعور مردم شبیه است. کیهان شریعتمداری با علم به این که شخصیتهای حقوقی نظام از جمله بالاترین آنها در جایگاه رئیس جمهور اغلب در گفتن حقایق محذورات سیاسی دارند که در پیوند با حفظ کلیت نظام بوده و لاجرم چارهای جز سکوت ندارند، در چنین حفرهها و شکافهایی به رستم دستان تبدیل میشود.
از سوی دیگر برای مردم روشن شده روزنامه کیهان شریعتمداری نقش و جایگاهی بسیار فراتر از قدیمیترین روزنامه ایران در ایران ایفا میکند. این نقشانگاری چه در حمایت از دولتهای مطلوب و مورد حمایت شریعتمداری و چه مخالفت با آن از سلطه بلامنازع و استفاده ابزاری از روزنامهای حکایت دارد که با بیتالمال و معیشت مردم ارتباط تنگاتنگ دارد.
از این زاویه روزنامه کیهان حتی بسیار فراتر از ارگان رسمی یک جریان و حزب سیاسی خاص عمل میکند. تیترهای روزنامه کیهان بهطرز آشکار و پیشاپیش از زمینه سازی و روند اتفاقات پیش رو در زمینههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خبر میدهد. در سیاست خارجی کیهان حتی فراتر از آنچه منافع کلان و گاه مورد تاکید رهبری است، مسیر متفاوت و متضاد با منافع مردم را دنبال میکند.
کیهان به یمن پشتوانه مالی و بی کمترین دغدغه از بابت بحرانهای مالی حاکم بر مطبوعات و رسانههای مکتوب به یکی از اهرمهای سانسور در همه حوزههای اطلاعرسانی و تحریف و ترور سیاسی و اخلاقی افراد تبدیل شده است. آنچه کیهان به اتکای منابع بیتالمال دنبال میکند، هیچ سنخیت و ارتباطی با آنچه میباید منافع مردم را دنبال کند، ندارد. کیهان علیرغم ادعای مردمی بودن و دلسوزی برای منافع مردم، اما آنچه در سطح کلان و با تیترهای ماجراجویانه و اغلب مورد استفاده و سوء استفاده دشمنان خارجی انتخاب میکند، عملا در نقطه مقابل دعاوی مردمی به مهمترین سازوکار علیه مردم تبدیل شده است.
ختم کلام اینکه تلقی مردم در ذهنیت حسین شریعتمداری همان جمعیت اقلیت چهار یا پنج میلیونی مفروض شده در اواسطه دهه شصت است که به تاکید و ادعای ایشان برای مشروعیت و حفظ نظام کفایت میکند.
انتهای پیام