منیر طه
بیرقِ ایران فرازِ تخت جمشید است باز
نو جوان، نو باوگانش شیر و خورشید است باز
بامها فرسوده چنگ و ننگ نکبت بارِ بوم
شامها آسوده از آوای نحسِ جغدِ شوم
آشیانها در امان از اشتهای کرکسان
در امان پیران، جوانان، کودکان از ناکسان
آسمان رنگین کمانش بر فراز و اهتزاز
قمریان آوازخوانان، بالکوبان بر فراز
شوق و شور بالها تا قلّة هفت آسمان
آرزوها کامها تا ماورای کهکشان
پرگشایی پرکشی در پردههای سازها
شهپرِ پرواز در آهنگها، آوازها
بیدِ مجنون سایبانِ عشقهای بیقرار
بیقرار افکنده بر دوش و برش گیسوی یار
جایِ پای آرزوها یادها در هر گذر
شوق و شورِ زندگی آزادگی در هر نظر
خونِ لاله در چمن، داغِ شقایق در دمن
همصدا، همساز کرده تکصدای ما و من
دستافشان اختران بر رونمایِ ماهتاب
پایکوبان دختران بر روگشایِ آفتاب
بنگر این هنگانه را در گیر و دارِ ظلم و زور
بنگر این همبستگی، بنگر توانِ این غرور
خود مباد از پای بنشینی، مبادا بشکنی
پیش از آنکه ریشۀ اهریمنی را درکنی
بانگِ پیروزی، سرور و شوق آبادی تو راست
ای به کف بگرفته جان فردای آزادی تو راست
ونکوور، بریتیش کلمبیا ـ دسامبر 2022
*****
برای دو کور و کر
ای حامیِ حقوقِ به شَر خاک بر سرت
ای سازمانِ گلّۀ خر خاک بر سرت
سرها به دار رفت نه انگار دیدهای
تنها به خون نشست نه آنکه شنیدهای
برچین بساطِ ریب و ریا از سرِ بَشر
ای سازمانِ گلّۀ خر حامیِ به شَر
ونکوور، بریتیش کلمبیا ـ جون 2023