سحر دلار
درآمد ده سال آمریکا از گردشگری
به اندازه صدسال درآمد نفت ایران!
ناگهان صبح بيدار شوي و ببيني«دلار» مثل قصههاي شاهپريان رام و سحر شده، ناز و عشوه را كنار گذاشته، كرور كرور سرازير شود در مملكت ما...! اين ميتواند يك رويا نباشد.
كل درآمد نفتي ايران در صدسال اخير رقمي حدود 1016 ميليارد دلار است، يعني ثمره همه آن كدّ يمين و عرق جبين و خامفروشي و اوپك و نگراني بالا رفتن و پايين افتادن قيمت نفت و گراني و تورم و...، همه حكايت رنج ما در طول اين قرن، اما اين 1016 ميليارد دلار، پولي است كه آمريكا طي ده سال از راه صنعت گردشگري و جذب توريسم بهدست ميآورد، 10 سال در برابر يك قرن.
فرانسويها سالانه ميزبان 74 ميليون گردشگر هستند، يعني رقمي معادل كل جمعيت ايران هر سال ميروند به شهري مثل پاريس كه ايفل و لوور و شانزليزه را ببينند، اما سهم فعلي ما از بازار جهاني گردشگري به زحمت به 0.04 درصد ميرسد و ما در بهترين حالت فقط ميزبان دو ميليون گردشگر در سال هستيم.
افسار پاره كردن دلار در بازار ارز ما، هر تلخي و آسيبي داشته باشد اين فرصت و مزيت را ميتواند ايجاد كند كه با تغيير چند قانون ارزي و گمركي جزئي و البته به مدد ديپلماسي عمومي و رسانهاي، ايران را به بهشت توريسم خاورميانه تبديل كند.
اين يعني پادزهر واقعي تحريمها و از همه مهمتر گرفتن اقتصاد كشور از شير رخوتآور نفت بعد از صدسال. توريستها ميتوانند «دلار فراوان» را بدون تحريم و نفت و نفتكش و دردسرهاي معمول، در مقابل چشمان خشمگين چشم آبيها با زبان خوش به ايران بياورند، اين دلارآوري در داخل شغل آفريني كند و در خارج براي ما اقتدار بياورد.
اين ورود فوج گردشگر ميتواند پروژه ايرانهراسي را هم با شادي و رضايت سياحت تخت جمشيد ونقش جهان و كاخ گلستان و حتي كويرهاي يزد و كرمان توسط ميليونها توريست و شهروند غربي و شرقي خنثي كند البته كار آساني نيست، به قول دهه شصتيها يك عزم ملي ميطلبد، چيزي در حد خواست عمومي، دستور ويژه رييسجمهور و تدبير شبانهروزي چند وزارتخانه، با رعايت تمام ملاحظات و اتحاد وزارتخانههاي امور خارجه، فرهنگ و ارشاد اسلامي و كشور، بدون درافتادن به كاغذبازي و ديوانسالاري و زيرآبزني و...! سحر دلار با تخت جمشيد و نقش جهان و سوهان و گز و ديزي و... ميتواند يك رويا نباشد.
بر گرفته از پارسینه