«ابوبکر البغدادی» |
افسون خونين دولتسازي
ژوئن
٢٠١٤ بود که اعلام خلافت کرده و خلیفه خودخوانده خود، «ابوبکر البغدادی» را بر
تختی نشاندند که جز بر خون، خشونت و ترور برپا نشده بود.
اکنون اما بیش از ١٨ ماه از تشکیل خلافت ادعایی تروریستهای داعش در سوریه و عراق میگذرد و جامعه جهانی، یا بهتر است بگوییم دولتهای ائتلافی، هنوز تصویری چنان ابتدایی از سازمان تروریستی داعش در سر دارند که مدتهاست از سوی رهبران آن به دور انداخته شده است؛ رهبرانی که اگر در همان روزهای اولیه تشکیل خلافت، فقط در پی اعمال قوانین شریعت درباره نحوه رفتار و پوشش مردمان مناطق بهتصرفدرآمده بودند، امروزه چنان سازوکاری برای مدیریت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی خود اندیشیدهاند که تقلیل جنگ علیه تروریسم از سوی دولتهای ائتلاف به بمباران صرف مواضع عدهای آدمکش روانی، ثمری جز تکرار چرخه خشونت نخواهد داشت.
شاهد این مدعا نیز اسناد و مدارک بهدستآمده توسط روزنامه
«گاردین» است که به سیاق برخی شواهد پیشین، نشان از سودای سازمان تروریستی داعش
برای تکمیل فرایند دولتسازی در تمامی ابعاد مدیریتی، اجرائی و قضائی آن دارد. سند
پیشنویس ٢٤صفحهای مذکور که با عنوان «اصول اداره دولت اسلامی» و ذیل ١٠ سرفصل
تنظیم شده، درابتدا با مروری کوتاه بر تاریخ خلافت و روند طیشده تا پیش از تشکیل
خلافت مدنظر داعش، مدیران تربیتشده را نقطه انفصال داعش از دیگر گروههای مشابه و
برگبرنده این سازمان تروریستی در حفظ حیات آتی خود دانسته و تأکید کرده هیچگاه
نباید از نقش شایستگیها، مهارتها و تجربیات و همچنین انتقال دانشهای مدیریتی و
اجرائی به نسل آتی این سازمان غافل ماند.اکنون اما بیش از ١٨ ماه از تشکیل خلافت ادعایی تروریستهای داعش در سوریه و عراق میگذرد و جامعه جهانی، یا بهتر است بگوییم دولتهای ائتلافی، هنوز تصویری چنان ابتدایی از سازمان تروریستی داعش در سر دارند که مدتهاست از سوی رهبران آن به دور انداخته شده است؛ رهبرانی که اگر در همان روزهای اولیه تشکیل خلافت، فقط در پی اعمال قوانین شریعت درباره نحوه رفتار و پوشش مردمان مناطق بهتصرفدرآمده بودند، امروزه چنان سازوکاری برای مدیریت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی خود اندیشیدهاند که تقلیل جنگ علیه تروریسم از سوی دولتهای ائتلاف به بمباران صرف مواضع عدهای آدمکش روانی، ثمری جز تکرار چرخه خشونت نخواهد داشت.
در این سند که ابتدا و از طریق یک تاجر ساکن در مناطق تحت کنترل
داعش در اختیار «ایمن التمیمی»، پژوهشگر ٢٣ساله اندیشکده خاورمیانه، قرار گرفته،
آمده است با ورود به دومین سال آشوبهای سوریه و تقویت هرچه بیشتر نیروهای دولتی
با کمک شبهنظامیان دیگر کشورها، هزاران جوان مسلمان سنی نیز به سوریه مهاجرت
کردند تا تروریستهای داعش را در تحقق اهداف خود یاری رسانند. همین مهاجرت وسیع و
گسترش و تنوع روزافزون جمعیتی در مناطق تحت کنترل داعش، لزوم تنظیم برنامهای جامع
و کارآمد برای مدیریت اجتماعی خلافت را به رهبران داعش یادآوری کرد؛ چنانکه بنا
بر گفته این سند، نیروهای داعش فقط چند ماه پس از اعلام خلافت البغدادی، نهتنها
شامل کارمندان دولتی در بخشهای مدیریتی، حسابداری، مالی و آماری بودهاند، بلکه
طرح دقیقی برای تشکیل ادارهجات جدیدی در حوزههای نظامی، آموزشی، رسانهای و
خدمات عمومی نیز در دست داشتهاند.
دراینمیان، اداره اردوگاههای نظامی بدون شک از بیشترین اولویت
برای رهبران داعش برخوردار بوده است؛ اردوگاههایی که اگرچه بیشتر بر محتوای نظامی
تأکید دارند، اما از همان ابتدا و در راستای راهبرد آموزش نسلهای آتی در حوزههای
مذهبی، اجتماعی و نظامی به سه دسته تقسیم شدهاند: ١- اردوگاههای آمادهسازی
ابتدایی که داوطلبان پیوستن به داعش را از همان روز اول و براساس تواناییهایشان
در معرض آموزشهای فقهی و نظامی مخصوص قرار میدهد. ٢- اردوگاههای آمادهسازی
کودکان که محل تشکیل جلسات آموزش فقه ادعایی، اجتماع و رفتار و همچنین آموزش
چگونگی استفاده از سلاحهای سبک به کودکانی است که اگر عملکرد مناسبی در دوره
آموزشی داشته باشند، به عنوان نیروهای امنیت داخلی در گشتها و ایستبازرسیها به
کار گرفته خواهند شد. ٣- اردوگاههای مکمل که سالی یکبار و به مدت ١٥ روز، نهتنها
آخرین فنون، راهبردها و فناوریهای نظامی را به کهنهسربازان آموزش میدهد، بلکه
آنان را با نقاط قوت و ضعف و آخرین تسلیحات دشمن نیز آشنا میکند.
این البته بدان معنا نیست که جنگجویان داعش پس از پایان دورههای
آموزشی به حال خود رها میشوند، بلکه مدیریت روحی و روانی آنان پیش از آغاز هر
عملیات جنگی و پس از آن، یکی دیگر از سرفصلهای مدیریتی رهبران این سازمان است. در
این سند همچنین بر لزوم سازماندهی ولایتهای تحت کنترل داعش در عراق و سوریه تأکید
شده است؛ ولایتهایی که با نظر به ساختار متنوع قومیتی و فرقهای آنان که از منظر
نویسنده این سند، برخاسته از توافقنامه شوم «سایکس- پیکو» بوده است، فقط در سایه
بازآرایی و ترسیم دوباره خطوط مرزی آنان میتواند به تقسیم عادلانه ثروت و منابع
سرزمینی بینجامد. به اینها اضافه کنید تأکید رهبران داعش بر ضرورت تشکیل یک چرخه
اقتصادی خودکفا از طریق تأسیس کارخانههای تولیدی و صنعتی، به غیر از صنایع نفتی و
تسلیحاتی و همچنین برقراری مناطق امن محلی برای تأمین نیازهای ارتش و ساکنان محلی
مناطق تحت کنترل، تعامل فرهنگی با مهاجران خارجی و جذب آنان در شریعت مدنظر خود بهواسطه
راهبردها و برنامههای آموزشی، مدیریت روابط خارجی خلافت خودخوانده داعش با دیگر
دولتها براساس خطوط قرمز شریعت و در آخر، تقسیم سازمان رسانهای داعش به سه دسته
نهاد رسمی، رسانههای محلی و دیگر نهادهای وابسته به منظور ترویج و تبلیغ عملکرد
دیگر بخشهای اجرائی و مدیریتی آن تا دریابید چرا تضعیف و سپس نابودی این سازمان
تروریستی چیزی فراتر از جنگندههای ائتلاف و شبهنظامیانی میطلبد که شاید کمترین
تهدیدی را نیز متوجه سازمان سیاسی-اجتماعی حسابشده داعش نکنند.
شرق
شرق