به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۹۴

طرح ملی غلامرضا تختی برای ورزش ایران


به تازگی دانشگاه منچستر تعداد قابل توجهی از نشریات ایرانی دهه‌های پیشین را برایگان در دسترس عموم گذاشته. نیازی به مراجعه حضوری نیست و از طریق سایت کتابخانه، می‌توان تمام نسخه‌ها را دید و خواند.
احتمالاً دوره‌های کامل این نشریات در کتابخانه‌های ملی و مجلس موجود است، مجلاتی که لابلای صفحات‌شان می‌توان موضوعات و مطالبی یافت که در سالهای اخیر با وجود ضرورت بازنشر در جراید، نادیده مانده‌اند.
این مجلات و روزنامه‌ها که عمدتاً چاپ سال‌های ۱۳۳۲ و ۱۳۵۷ هستند، آرشیو نفیسی برای محققان و روزنامه‌نگاران در حوزه‌های مختلف محسوب می‌شوند، از جمله ورزش. مثلاً امان‌نامه آیت‌الله طالقانی به علی پروین در دی ۵۷ که او را از اتهام همکاری با ساواک مبرا دانسته، یا رفع همین اتهام از ناصر حجازی در خبرنامه جبهه ملی.

داستانی از ناصر ایرانی درباره "جهان پهلوان تختی" با عنوان "داستانی که نوشته نشد" در چهار شماره از روزنامه آیندگان منتشر شده. پس از شروع چاپ، خود نویسنده به تحریریه روزنامه می‌آید و در واکنش به یک دهه سختگیری در نشر اسم و عکس تختی می‌گوید: "مگر ممکن است چنین روزی رسیده باشد؟ روزی که داستان پهلوان را روزنامه‌ای بتواند در صفحه ورزشی‌اش بنویسد؟"
هجدهم دی ۵۷ در مجله فردوسی، یادداشتی از جهانگیر هدایت منتشر شده اما تاریخ نگارشش فقط سه روز پس از درگذشت تختی بوده است. برادرزاده صادق هدایت درباره تاخیر در انتشار می‌نویسد:






Image copyright.

"خلاف مصلحت مملکت تشخیص داده و اجازه ندادند. این نوشته از طاقچه‌ای ۱۱ سال خاک خورده بیرون آمده است."
این شاید تنها مقاله‌ای باشد که با وجود همراهی با روایت حکومت و تاکید بر خودکشی تختی، باز هم اجازه چاپ نگرفته. شاید به خاطر اشاره به "پستی، بی‌شرفی و فضاحت" حاکم بر جامعه.
«وقتی قهرمانها تحمل استنشاق این همه دود و دم توان‌فرسا را ندارند، ما آدمهای پیزوری راستی پررو هستیم که مقاومت می‌کنیم... تا ۱۳۴۶ خیلی چیزها دید و اگر به خفقان تدریجی خویش ادامه می‌داد تا ۱۳۷۶ هم زندگی می‌کرد... بعد از ماجرای جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام، قتل کندی و قضیه صادق هدایت حالا موضوع نان و آبدار دیگری دست خلق خدا افتاد. ما مرده پرست‌ها و مرده‌خورها مگر ول‌کن هستیم."
مصاحبه با تختی نیز ششم اردیبهشت ۱۳۴۵ در مجله فردوسی منتشر شده. گرچه در ویژه نامه تختی "عکس روی جلد و بسیاری از مطالب، زیر تیغ سانسور از بین رفت."
تختی در این گفتگو، ایده‌هایش را برای تحول در ساختار ورزش ایران مطرح می‌کند.
"ورزش بنحو دلگیری در ایران عقب است و بنحو بارزی دارد تشریفاتی میشود. قهرمان سازی را نمیگویم. در این راه پیشرفت کرده‌ایم ولی از ورزش عقبیم. بخصوص جوانان ما آنقدر که بسوی بیحالی و ضعف گرایش پیدا می‌کنند به ورزش رغبت نشان نمیدهند. عجیب است که بسیاری از هموطنانم و دوستانم که شور و شوق خاصی بوطنشان دارند، جسماً ضعیفند و روحاً کسل."
تختی که فقط ۲۰ ماه بعد زندگی‌اش به پایان رسید، می‌گوید: "من جوانان وطنم را دوست دارم. مدتی در پی علت ضعف و زبونی آنها بودم. بسیاری از آنها عزت نفس و شجاعت و شهامت را از کف داده‌اند و آرمانهای ملی را فراموش کرده‌اند. برای اینکه جسماً علیل و خسته‌اند. توانایی اخلاقی خود را بنحو بارزی از دست داده‌اند... و این بلیه بزرگی است."






Image copyrightOther

قهرمان جهان و المپیک که چهار ماه به ۳۶ سالگی‌اش مانده، از علاقه خود به "نهضت ورزشی" سخن می‌گوید:
"چند دوره قهرمان‌سازی را کنار بگذاریم و تماس‌های خارجی و مسابقات جهانی را به حداقل برسانیم. با همکاری مردم و امکانات بیشتر سعی کنیم ورزش را از کودکستان تا کارخانه تعمیم بدهیم."
غلامرضا تختی سپس تاکید می‌کند که در صورت اجرای چنین طرحی، "نتایج حیرت‌انگیزی" خواهیم گرفت و مهم‌ترینش این است که "خصلت جوانمردی و ملیت‌خواهی را در مردم برمی‌انگیزیم. باین طریق با الکل، اعتیاد، بیماری و بلاهای دیگر نیز مبارزه می‌شود."
او معتقد است "استعدادهای جوان ما با زهراب اعتیاد و فساد دارند می‌خشکند" و در توضیح طرح خود از "ریشه‌کنی یاس و ذلت در نسل جوان با بهره‌گیری از سنت‌های باستان برای زنده نگه داشتن نجابت و شرافت" صحبت می‌کند.






Image copyrightBBC World Service

روزهای مدیریت کوتاه منوچهر قراگوزلو و پس از او پرویز خسروانی بر سازمان تربیت بدنی است. طرحی که پرافتخارترین ورزشکار المپیکی مطرح می‌کند با استقبال که مواجه نشد هیچ، حتی او را فرا نمی‌خوانند برای شرحی دقیق‌تر از آنچه برای توسعه ورزش کشورش در سر دارد.
تختی برای ایجاد دگرگونی در نظام ورزش کشور اعلام آمادگی کرده بود اما در عمل، امکان فعالیت در رشته تخصصی خودش را هم نداشت.
مقطع حساسی در زندگی تختی است. شش هفته بعد برای آخرین حضور جهانی‌اش راهی آمریکا می‌شود. با خداحافظی‌اش از کشتی، تمایل او برای هدایت تیم ملی مطرح می‌شود اما مخالفت‌ها باعث شد در مسابقات جهانی ۱۹۶۷ دهلی، او جایی در جمع رحمت‌الله غفوریان، پرویز سیروس‌پور و منصور رییسی نداشته باشد. مسابقاتی که حدود یک ماه پیش از مرگ تختی برگزار شد.
کسی که ایده‌ای ملی برای مبارزه با "استعمال سیگار و ریشه‌کنی یاس" داشت، خود در برابر هوشنگ ابتهاج، با آنکه می‌‌داند دوربین روشن است و فیلم می‌گیرد، سیگار تعارفی ابتهاج را رد نمی‌کند. با آخرین لبخندی که مقابل دوربین‌های فیلمبرداری از او به یادگار مانده، دود سیگاری که ه.الف سایه گیرانده بود را فرو می‌دهد.
بی بی سی / مهدی رستم‌پور خبرنگار و مفسر ورزشی