بزرگترین نماد زنده ترانه فرانسوی (شانسون) بود. با مرگ او دورانی پرشور و شکوه از موسیقی مردمی فرانسه ورق خورد. ستاره درخشانی که چندین دهه دوستداران موسیقی شانسون را همراهی کرده بود، هنگام مرگ ۹۳ سال داشت. هر فرانسوی، به ویژه اگر سالهای جوانی را پشت سر گذاشته باشد، میتواند دستکم چند ترانه او را از بر زیر لب زمزمه کند: همین هستم که هستم، اگر تصورش را بکنی، از یکشنبهها بیزارم و... تا عاشقانههای جسورانهای مانند: لختم کن!
سیمای گیرا، حرکات گویا، نگاه خیره، دستان پرتحرک، پیکر ظریف او در جامهی تمامسیاه در خاطر دوستداران ترانه فرانسوی حک شده است.
در ۱۹۲۷ در مونپولیه، جنوب فرانسه، به دنیا آمد و در ۱۶ سالگی به پاریس رفت.
پدرش روشنفکر بود و مادرش به "جنبش مقاومت" در برابر اشغال نازیان پیوست و به همراه دو دخترش، ژولیت و خواهرش شارلوت، گذارش به زندان و اردوگاه نازیان نیز افتاد.
پس از پایان جنگ، تنها ۲۰ سال داشت که آهنگسازان صدای یکتای او را کشف کردند و برایش آهنگ ساختند.
به ویژه شاعران نامدار میل داشتند ترانههای خود را از لبان او و با صدای گرم و پراحساس او به میان میلیونها هموطن خود بفرستند: از ژان پل سارتر و بوریس ویان تا ژاک پرهور و فرانسواز ساگان.
او نزدیک نیم قرن از حدود ۱۹۵۰ تا آخر قرن بیستم دلنشینترین صدای فرانسه بود.
شهرت او در خوانندگی به چنان اوجی رسید که دیگر کمتر کسی از بازیگری او یاد میکند یا به خاطر میآورد که او در آثار فیلمسازان بزرگی مانند ژان رنوار و جان هستون نیز ایفای نقش کرده است.
در فیلم "سلام بر غم" به کارگردانی اتو پرمینجر در نقش خودش ظاهر میشود و ترانهای معروف میخواند.
ژولیت گرکو به ویژه محبوب روشنفکران چپ بود و کسانی که از موسیقی بیش از تفریح و لذت صرف میخواستند.
در سراسر زندگی سنتشکن بود، روحیهای سرکش داشت و با افتخار خود را یاغی میخواند. و طبعا تحمل پیری را نداشت.
چندین سال بود که از شهر شورها و رؤیاهایش، پاریس، وداع گفته بود.
ژولیت گرکو در راماتوئل، کرانه مدیترانه در جنوب فرانسه، در ۹۳ سالگی درگذشت.
دویچه وله فارسی