«بگذار تا یک بار چکمهپوشان حاکم شوند»
زیتون ـ محمدرضا سرداری: «این سئوال دیگر کهنه شده است»، این پاسخ «دهقان فداکار» نظام به پرسش خبرنگار است، وقتی از او میپرسد «آیا سابقه نظامی وی با نامزدیش در انتخابات ریاست جمهوری منافاتی ندارد»؟ حسین دهقان، مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی که پیش از این حضورش در یک گفت و گوی کلاب هاوسی نشان داد تسلط زیادی به اعصابش ندارد و در مقابل سئوالات فعالان سیاسی و مدنی زود از کوره در میرود، این بار در گفت و گویی اختصاصی با خبرگزاری مهر شرکت کرد و کوشید تا به سوالات دلخواهش پاسخ دهد.
او که نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است، در این مصاحبه بار دیگر به موضوع نظامیان و سیاست پرداخته و نه تنها از حضور نظامیان در سیاست دفاع کرد بلکه گفت که نظامیان بالاخره باید یک بار هم حکومت کنند «خب یک بار هم نظامیها حکومت را به دست بگیرند، مگر چه اشکالی دارد. بپذیرید که در جمهوری اسلامی ایران هیچ سپاهی از اول نظامی نبوده است.»
سپاه؛ ارگان سیاسی نظامی
سابقه سرداران سپاه بر کسی پوشیده نیست. بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه، عضو یکی از هفت گروه مسلحی بودند که پیش از انقلاب برای «براندازی» حکومت پهلوی دست به اسلحله بردند و پس از انقلاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را که یک سازمان سیاسی نظامی بود تاسیس کردند. دهقان درباره خودش گفته است: «من دانشجو و مبارز قبل از انقلاب بودم، دانشگاه تهران و در دانشکده فنی تحصیل میکردم و به میدان مبارزات رفتم و بعد از پیروزی انقلاب گفتیم دوره تثبیت نظام خیلی مهمتر از دوره مبارزات برای براندازی نظام قبلی است، ما رفتیم مسئولیت تثبیت نظام را به عهده گرفتیم.»
مشاور نظامی آیتالله خامنهای صراحتا گفته است نامزد شدن یک نظامی در انتخابات امر شگفتآوری نیست، چون کشور سالها است که غیرمستقیم توسط نظامیان اداره میشود و باید از این که یک نظامی بخواهد به طور علنی در راس حکومت قرار گیرد، استقبال کرد.
شواهد تاریخی نشان میدهد حضور اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در راس سپاه پاسداران خود باعث سیاسی شدن این نهاد نظامی بود که وظیفه دفاع از نظام جمهوری اسلامی و همچنین مشارکت در جنگ را بر عهده داشت.
سپاه ابتدا یک نهاد نظامی غیرمنظم بود و اساسا کارکردش در جنگهای نامنظم تعریف میشد. اما همزمان تامین «امنیت داخلی» و حفاظت اطلاعات نیز به وظایف این نهاد افزوده شد. روند رو به رشد سپاه تا جایی تداوم یافت که این نهاد پس از جنگ و به بهانه بازسازی کشور وارد فعالیتهای کلان اقتصادی شد. از طرف دیگر با نفوذ در مدیریت صدا و سیما و به تدریج وارد حوزه رسانه و میادین فرهنگی و هنری هم شد و نهادهایی نظیر سازمان بسیج ادارات و دانشگاهها و نهادهای صنعتی و بازرگانی، ستاد تبلیغات دفاع مقدس و حوزه هنری را هم راه انداخت و همزمان به تاسیس رسانهها و خبرگزاریهای جدید دست زد.
به گفته حسین دهقان، «سپاهیها همیشه هم سیاسی بودند، هم نظامی، هم امنیتی، هم فرهنگی، هم اجتماعی و هم اقتصادی چون همیشه سپاه این کارکرد را داشته، حالا چه اشکال دارد که فردی بخواهد وارد حوزه اداره کشور شود.»
مشاور نظامی آیتالله خامنهای صراحتا گفته است نامزد شدن یک نظامی در انتخابات امر شگفتآوری نیست، چون کشور سالها است که غیرمستقیم توسط نظامیان اداره میشود و باید از این که یک نظامی بخواهد به طور علنی در راس حکومت قرار گیرد، استقبال کرد.
طناب پوسیدهای به نام وصیتنامه
بسیاری از اصلاحطلبان هر جا مقابل خواستها و دستاندازیهای سرداران سپاه کم میآورند، به وصیت آیتالله خمینی چنگ میزنند بدون آنکه بهمبنای قانونی و یا تالی فاسد این استناد توجهی داشته باشند . خمینی نه تنها در وصیت نامه خویش، بلکه در زمان حیاتش نیز بارها سپاه و ارتش را از دخالت در سیاست منع کرده بود. او حتی جایی از مضرات سیاست برای ارتش گفته و تاثیر دخالت ارتشیها در سیاست را با تاثیر هرویین بر بدن مقایسه کرده بود، «امور سیاسی در ارتش از هروئین بدتر است. چهطور هروئین انسان را چه میکند و از بین میبرد، امور سیاسی هم باطن ارتش را از بین میبرد؛ دید ارتش را از بین میبرد.» به نظر میرسد این اظهارات مربوط به زمانی است که برخی سران ارتش در فکر کودتا بودند.
اما خمینی در وصیتنامهاش همه نیروهای مسلح را خطاب قرار داده و نوشته است: «وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بی اشکال به تباهی کشیده می شوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.»
به باور رهبر سابق جمهوری اسلامی ملت، دولت، مجلس و رهبر جمهوری اسلامی باید در این زمینه قاطعیت به خرج دهند و از دخالت نظامیان در امور سیاسی جلوگیری کنند.
به باور رهبر سابق جمهوری اسلامی ملت، دولت، مجلس و رهبر جمهوری اسلامی باید در این زمینه قاطعیت به خرج دهند و از دخالت نظامیان در امور سیاسی جلوگیری کنند. البته او ظاهرا فراموش کرده در وصیت نامه خویش به موضوع انتخابات نیز اشاره کند. هر چند پیشتر و در جریان انتخابات مجلس سوم به این موضوع پرداخته بود. با این وجود حسین دهقان همچنان خلاف نظر امامش که بر منع فعالیت سیاسی سرداران یا به قول خمینی «بازیهای سیاسی» تاکید داشت، برای توجیه اظهارات خویش به مراجع بالاتر یعنی ائمه شیعه متوسل شده تا وصیت خمینی را تخفیف دهد.
او میگوید: «این آقایان در تاریخ بررسی کنند که چه کسانی نقطه آغاز تحولات اساسی در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته بودند. امیرالمومنین (ع) یک نظامی بودند که اسدالله هم لقبشان بودند. امام حسین (ع) سیاسی، نظامی و فرمانده جنگ و امام مسلمین بودند. این حرفها یک نوع القای شبهه و یک نوع هراسافکنی است، نوعی سست کردن مبانی فکری و اعتقادی است که من نمیپسندم».
سابقه سرداران سپاه در سیاست، امنیت و اقتصاد
سردار حسین دهقان در حالی از حضور سرداران سپاه در راس حکومت استقبال میکند که اسناد بسیاری از مفاسد سیاسی، امنیتی و اقتصادی در میان سرداران سپاه به دست آمده است. از اتهاماتی چون دخالت غیرقانونی در امور انتخابات، جاسوسی، زمین خواری، اختلاس، قاچاق کالا، سلاح و مواد مخدر تا مفاسد اخلاقی سرداران و فرزندان آنان به صورت وسیعی در رسانهها بازتاب یافته است و برخی از پروندههای آنان همچنان مفتوح است. با این وجود نامزد ریاست جمهوری نظامی مسلک سال ۱۴۰۰ میگوید «یک سپاهی آمده خودش را در معرض انتخاب مردم قرار داده است، باید شورای نگهبان بررسی کند، تأیید صلاحیت کند، بیاید مبارزه کند و رأی آورد. هیچ زور و اجباری در کار نیست.»
از دخالت سپاه در انتخابات دورههای گذشته ریاست جمهوری، مجلس و شوراها اسناد بسیاری در دست است که نشان میدهد سپاه همواره کوشیده تا با امکانات حقوقی، رسانهای، تبلیغاتی و لجستیکی خود، نامزدهای مورد نظرش را به نهادهای انتخابی بفرستد. اتفاقی که سال گذشته به رد صلاحیتهای گسترده نامزدان انتخابات مجلس یازدهم منجر شد تا محمد باقر قالیباف بدون دغدغه با همکارانش وارد بهارستان شود و در راس مجلس قرار گیرد. حال اما گزارشها نشان میدهد که مجلس مورد حمایت سپاه پاسداران با مفاسد تازهای دست به گریبان است که در نوع خویش بیسابقه بوده است.
چندی پیش علی خضریان عضو کمیسیون اصل نود از تخلف رئیس مجلس در بودجه سال ۱۴۰۰ خبر داده بود. به گفته وی سرداران پیشین سپاه، «محمد باقر قالیباف» و «الیاس نادران» تغییرات گستردهای در ارقام و اعداد بودجه پس از رأی گیری اعمال کردهاند. اخیرا نیز ۱۰۰ نماینده مجلس در نامه ای به محمد باقر قالیباف از وی خواستهاند درباره تغییرات جداول بودجه سال ۱۴۰۰ توضیح بدهد و آن را مسکوت نگذارد.
حدود دو سوم هیئت رئیسه مجلس، فرماندهان و اعضای سپاه و بسیح هستند. افراد میداندار و اصلی مجلس هم عمدتاٌ از اعضای سپاه و بسیج به شمار میروند. در مجموع دستکم ۲۴ فرمانده و مسئول ارشد سپاه و بسیج با درجههای سرتیپی و سرهنگی در مجلس حضور دارند و این خلاصه نفوذ سپاه پاسداران در مجلس یازدهم است.
چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است
حسین دهقان شاید بیتعارفترین سرداری باشد که کوشیده تا ماهیت سپاه پاسداران را بیپرده به جامعه عرضه کند. به باور وی سپاه همین است که هست. از ابتدا توسط مبارزان مسلح با حکومت شاه تاسیس شده، در طول فعالیتش همواره در امور سیاسی، امنیتی، حقوقی، قضایی، اقتصادی و فرهنگی کشور دخالت و حتی سیاستگذاری کرده و امروز میخواهد به صورت مستقیم کشور را نیز اداره کند. وی از همه خواسته تا راه را باز کرده و به سرزنش نظامیان برای نامزد شدن در انتخابات پایان دهند.
سردار دهقان حتی این را هم گفته این شیوه که نظامیان از راه انتخابات به قدرت برسند، بهتر از آن است که دست به کودتا بزنند. هر چند این (کودتا) امری است که به باور وی در جمهوری اسلامی امکانپذیر نیست.
هر چند مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی کودتا را ناممکن میداند، اما آنچه که امروز در حال تکوین است؛ همان «کودتای خزنده»ای است که از دهه شصت آغاز شد و امسال سرداران سپاه در پی تکمیل پروسه آن هستند. با این وجود به نظر میرسد سرداران سپاه پیش از آن به هدف غایی خویش دست یابند، به سرنوشتی دچار شدهاند که آیتالله خمینی برایشان پیش بینی کرده بود، «تباهی».