به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، خرداد ۱۱، ۱۴۰۲

رییس سابق زندان اوین:‌ به دختران باکره تجاوز می‌کردند که بهشت نروند

 سخنان «حسین مرتضوی زنجانی»، رییس سابق زندان اوین در چند روز گذشته، فضای کلاب‌هاوس را به خود مشغول کرده است، هرچند که او از حدود ۲۰ سال پیش در برخی نشست‌ها در جمع‌های محدود سخنانی مشابه را بیان کرده، اما مورد توجه قرار نگرفته است.


***


ازدواج اجباری یا تجاوز به دختران باکره 

یکی از موضوعات مناقشه‌برانگیز مطرح شده توسط مرتضوی که تا پیش‌ازاین، هیچ‌یک از مسوولین جمهوری اسلامی درباره آن صحبت نکرده بودند، موضوع ازدواج اجباری یا تجاوز به دختران زندانی با این بهانه که آنان به بهشت نروند، بود.


رییس سابق زندان اوین گفت که زندانیان زن باکره قبل از اعدام به ازدواج اجباری با زندانبان درآمدند، چون معتقد بودند که آنان «نباید بی‌گناه از دنیا بروند [به بهشت بروند.]»


او گفته است: «یکی از پدران این دختران که می‌دانستم دروغ نمی‌گوید، به من می‌گفت آنچه که مرا در زندگی رنج می‌دهد و خیلی اذیت می‌شوم و خیلی ناراحتم، کشته‌شدن دخترم نیست، این است که پولی را آوردند و گفتند این پول، پول عقد شرعی دخترت است. این برای من از مرگ بچه‌ام بالاتر و بدتر بود.»


بر اساس روایت زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ ، روحانیون حاکم بر جمهوری اسلامی بر این باور بودند که اگر دختران باکره اعدام شوند، به بهشت می‌روند و به همین دلیل در قالب ازدواج اجباری، به آنان تجاوز می‌کردند تا باکره از دنیا نروند.


سخنان مرتضوی بازتاب گسترده‌ای پیدا کرده است، درحالی که برخی زندانیان سابق معتقدند که او اطلاعات خاص و جدیدی درباره اعدام دسته‌جمعی زندانیان نداشته که ارزش داشته باشد و به تعبیری، اطلاعات سوخته را مطرح کرده است. او در این میان تلاش کرده نقش «ابراهیم رئیسی» در گرفتن فتوای اعدام زندانیان از آیت‌الله «خمینی» را پررنگ‌تر جلوه دهد.


مرتضوی همچنین بارها از خوش‌رفتاری با زندانیان سخن گفته است، درحالی که برخی از زندانیان، دوره او را سخت‌تر از قبل توصیف می‌کنند.


مرتضوی به لحاظ سیاسی، به جریان موسوم به چپ اسلامی منسوب بود و شاید از این جهت قصد دارد که اکثر اتفاقات رخ داده را به جریان راست قوه‌قضاییه از جمله «لاجوردی» و یا ابراهیم رئیسی منسوب کند.اقداماتی که بدون نظر آیت‌الله خمینی به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی، ممکن نبوده است.


 


مرتضوی زنجانی کیست؟

مرتضوی درباره چگونگی ورود خود به زندان اوین در دوران پس از انقلاب، می‌گوید که در سال ۱۳۶۰، به‌واسطه یک روحانی با فامیل «شفیعی» که بعدا معاون وزارت اطلاعات شد، برای «کار فرهنگی» به زندان‌ها اعزام شده است.


به گفته زندانیان، یکی از اقدامات او گرفتن مصاحبه از زندانیانی بوده که آزاد می‌شدند. مصاحبه‌هایی که در راستای سخنان آیت‌الله خمینی با‌عنوان «زندان مدرسه است» انجام می‌شد و به تعبیری در راستای تواب‌سازی بود. او رییس زندان گوهردشت و سپس از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷، رییس زندان اوین شده است. 


مرتضوی گفته که در جریان اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی، از ریاست زندان استعفا داده است.


مرتضوی زنجانی در مجلس ششم نامزد انتخابات شد و می‌گوید که شعارش این بوده که «من نه چهره هستم و نه مهره. یعنی نه به هر قیمتی با موضوعات کنار بیاید و یا مهره دیگران شود.»


او باوجود سوابق ریاست زندان، در انتخابات مجلس ششم، «سید خندان» خوانده می‌شد؛ اما با این تبلیغات در نهایت به مجلس راه نیافت.


مرتضوی در دهه ۷۰ نیز تمایل داشت که در نشست‌های دانشجویی سخنرانی کند. با این حال، گروه های دانشجویی راست به‌دلیل تعلق او به جریان چپ، تمایلی به دعوتش نداشتند و دفتر تحکیم وحدت نیز چهره‌هایی این چنینی مانند مرتضوی و «هادی غفاری» را دعوت نمی‌کردند.


 


«فراموشی» آمار زندانیان  

مرتضوی زنجانی در چند جلسه در کلاب هاوس حضور یافته، اما بخش عمده سخنانش در چند جلسه تکراری بوده است. سخنان مرتضوی اما به باور تعدادی از زندانیان سیاسی، تناقض‌های بسیاری دارد.


او می‌گوید که هر روز آمار زندانیان را دریافت می‌کرده، اما اکنون تعداد زندانیان را به‌خاطر ندارد، موضوعی که تا حدودی عجیب است.


او درعین‌حال تقسیم‌بندی بندهای زندان از جمله بندهای «توابین» را به‌خاطر دارد.


رییس اسبق زندان اوین می‌گوید که زندانیان مجاهدین، از اعضای جریان چپ بیشتر بوده، اما پس از بازداشت اعضای حزب توده، تعداد زندانیان چپ بیشتر شده است. 


 


سخنان متناقض درباره آیت‌الله امید نجف آبادی

روایت مرتضوی درباره آیت‌الله «امید نجف آبادی»، خاص و متناقض است. او یک بار می‌گوید که درباره وضعیت امید نجف آبادی با «احمد خمینی» صحبت کرده و او آزاد شده، اما مدت کوتاهی بعد بازداشت و اعدام شده است. اما در جای دیگری می‌گوید که «شب امید نجف آبادی را دیدم، اما صبح گفتند که او را آویزان کرده‌اند.»


 آیت‌الله نجف‌آبادی که در پرونده «مهدی هاشمی»، برادر داماد آیت‌الله «منتظری»، بازداشت شده بود، در نهایت در سال ۱۳۶۷ به‌همراه روحانی دیگر، به اتهام «اعمال منافی عفت» [لواط] محاکمه و اعدام شد. آیت‌الله منتظری گفته بود که امید نجف‌آبادی قربانی افشای ماجرای «مک فارلین» شده است.


 


رییس زندان بی‌اختیار یا موثر در اعدام

مرتضوی در بخش‌هایی، عملا رییس زندان را موجودی بی‌اختیار معرفی می‌کند که درباره اتفاقاتی چون اعزام زندانیان به بیمارستان نمی‌تواند تصمیم‌گیری کند.


برخی از زندانیان سیاسی اما با حضور در این اتاق‌ها می‌گویند که رییس و ماموران زندان در تهیه پرونده زندانیان برای «هیات مرگ» نقش ویژه‌ای داشتند‌، چراکه اعضای هیات از نزدیک زندانیان را نمی‌شناختند.


مرتضوی می‌گوید که نقش رییس زندان در پرونده زندانیان در دوره لاجوردی ۱۰۰ درصد بوده،‌ اما در دوره او ۵۰ درصد بوده است. او می‌گوید که رییس زندان درعین‌حال، در عفو زندانیان نیز ۵۰ درصد نقش داشته است.


او همچنین می‌گوید که در حسینیه زندان سخنرانی داشته و زندانیان را می‌آوردند و به آنان می‌گفته «یک قدم بردارید و پرونده قطور خود را آزاد[سبک] کنید.»


رییس اسبق زندان اوین در سخنان خود از برخی افراد نام می‌برد و می‌گوید که «حسین شریعتمداری»، جلسات تواب‌سازی داشته است. مرتضوی نام برخی زندانیان «تواب» را نیز برده، از جمله از «حسن فتحی»، کارگردان سینما و تلویزیون.


 


انتقاد از «پررنگ کردن» نقش حمید نوری 

مرتضوی زنجانی گفته که «حمید نوری»، معروف به «حمید عباسی»، دادیار سابق زندان گوهردشت، مهره جدی نبوده و پرداختن زیاد به نقش او، باعث کمرنگ شدن نقش «هیات مرگ» شده است.


او در پاسخ به سخنان «حمید اشتری»، یکی از افرادی که در محاکمه نوری نقش داشته می‌گوید که «حمید نوری چکاره بوده است که شما به خودتان مدال می‌دهید که او را محاکمه کردید؟»


او درعین‌حال، خود نقش ابراهیم رئیسی را در پرونده اعدام‌های سال ۱۳۶۷ پررنگ کرده و به‌نوعی می‌گوید که او و افرادی دیگری حکم اعدام دسته‌جمعی زندانیان را از آیت‌الله خمینی گرفته اند.


بر اساس این روایت، رئیسی به مرتضوی گفته است : «ما امروز رفتیم و حکمی را از امام [روح الله خمینی] برای اعدام زندانیان گرفتیم.»


مرتضوی افزود: «تنها راه خلاص شدن جمهوری اسلامی این بوده که موضوع زندانیان را در دوره زنده بودن خمینی حل کنند و بگویند زندانی سیاسی نداریم. حال خود او نامه دستور اعدام زندانیان را نوشت یا احمد خمینی نوشت، نمی‌دانم؛ اما به‌هرحال، [اعدام زندانیان] نظر خمینی بوده و ممکن است که متن نامه را او ننوشته باشد.» او تاکید کرده که احمد خمینی در گرفتن حکم، «نقش تعیین‌کننده داشت.»


در آن زمان، رئیسی دادستان تهران بوده و به‌تنهایی نمی‌توانسته نقش اصلی در گرفتن حکم و اعدام زندانیان داشته باشد.


او همچنین اعدام‌های سال ۶۷ را ادامه اعدام‌های سال ۱۳۶۰ و ادامه عملکرد لاجوردی خوانده است.


او از «میرحسین موسوی» هم نام می‌برد و می‌گوید که او «به‌هیچ وجه من‌الوجوه» از اعدام‌ها «اطلاعی نداشت و بعد از اینکه کارها شروع شد و انجام گرفت مطلع شد.» زنجانی اضافه می‌کند که اطلاعی درباره نقش خامنه‌ای در اعدام‌ها ندارد و نمی‌داند که رییس‌جمهور وقت، از اعدام‌ها اطلاع داشته یا خیر. اما زنجانی از حکمرانی خامنه‌ای در مقام ولی‌فقیه شدیدا انتقاد می‌کند و می‌گوید که یکی از دلائل حضورش در کلاب هاوس، جلوگیری از اعدام معترضین و بی‌گناهان است. 


رییس پیشین زندان اوین اعلام کرد که از اتاق خود می‌دیده که جنازه زندانیان اعدام‌شده به کامیون‌ها انداخته و از زندان خارج می‌شده‌اند.


او می‌گوید که کامیون‌هایی جنازه‌های زندانیان اعدام شده را از زندان خارج کرده، اما او نمی‌داند که کامیون معمولی بوده یا یخچال‌دار بوده است. او می‌گوید چند نفر که از صداوسیما که به دیدن او در زندان آمده بودند، کامیون‌ها را دیده و آنان در کامیون را باز کرده و دیدند «انسان‌ها روی هم قرار گرفته‌اند.»


مرتضوی می‌گوید که به محل اعدام زندانیان رفته و دختری به او گفته «من جزو توابین هستم، اما می‌خواهند من را اعدام کنند.» بر اساس این روایت، وقتی که مرتضوی رفته تا موضوع را از «هیات مرگ» پیگری کند و بازگشته، او را اعدام کرده بودند و یکی دیگر را جای او نشانده بودند تا فریبش دهند.


 


عدم ذکر نام مرتضوی در خاطرات آیت‌الله منتظری

حسین مرتضوی زنجانی ادعا می‌کند یکی از افرادی است که اعدام‌ها را به آیت‌الله «حسینعلی منتظری» اطلاع داده است.


او می‌گوید در دیدار مقامات زندان‌ها، موقع خداحافظی به آیت‌الله منتظری گفته که می‌خواهد با او صحبت کند و به‌دلیل ترس از شنود، درگوش او گفته که «تصمیم گرفتند که بچه‌ها را اعدام کنند.»


با‌این‌حال، در خاطرات آیت‌الله منتظری نامی از او نیست و به‌نام «محمدحسین احمدی شاهرودی»، حاکم شرع اهواز، اشاره کرده است. 


 


حتی یک سیلی به زندانیان نزدم

مرتضوی زنجانی در سخنان خود گفته که حتی یک سیلی به زندانیان نزده است. بااین‌حال، برخی از زندانیان می‌گویند که فشار به زندانیان در دوره او، بیشتر از دوره «میثم» [داود بیات] بوده است.


«تقی رحمانی»، در یک اتاق کلاب هاوس می‌گوید که در دوره ریاست مرتضوی، هر تجمعی، حتی شادی در مراسم‌های مذهبی ممنوع بوده است. او می‌گوید که مرتضوی با افرادی که دوبار بازداشت شده بودند، خصومت داشته و آنان را خطرناک می‌دانسته است.


این زندانی سیاسی در دهه ۶۰ می‌گوید که مرتضوی در بازدید از اتاق آنان در پاسخ به این سوال که آیین‌نامه زندان چیست؟ به آیه نوشته‌شده بر دیوار روبه‌رو اتاق اشاره کرده و گفته: «این آیین‌نامه من است.» 


محتوای این آیه این بود:«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وَاغلُظ عَلَيهِم ۚ وَمَأواهُم جَهَنَّمُ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ. ای پیامبر! با کفار و منافقین پیکار کن و بر آنان سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است، و بد فرجامی است»


او همچنین می‌گوید که در دوره مرتضوی، به انفرادی فرستاده شده و به زندانیانی که به انفرادی فرستاده می‌شدند، لباس گرم داده نمی‌شد. تقی رحمانی همچنین روایت‌هایی از شلاق زدن و کتک زدن زندانیان در دوره مرتضوی را روایت می‌کند.


حمید اشتری از زندانیان دهه ۶۰ نیز در کلاب هاوس، خطاب به مرتضوی گفت: «عید رو جشن گرفتیم، کی بود به شیشه سنگ می‌زد و منافق منافق می‌کرد؟ این از نمونه‌های ساده برخورد شما بود.»


ظلم به کردها و بهاییان

مرتضوی درباره مشاهده خود از حضور در محل اعدام زندانیان گفته است: «یکی از کردها جلوی من را گرفت و گفت که چون کرد هستم دارند من را می‌کشند.»

او در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به یک شهروند بهایی گفت که دو گروه مظلوم واقع شده بودند و صدایشان شنیده نمی‌شد، یکی بهایی‌ها و یکی کردها. او در عین‌حال می‌گوید که «از بهاییت دلخوشی ندارم، چون حاصل یک تفکر آخوندی است.»

در اتاق کلاب هاوس، خانواده برخی از اعدام‌شدگان که چند عضو خانواده خود را از دست داده‌اند، شرحی از وضعیت بازداشت و اعدام نزدیکانشان را گفتند.

اطلاعات خاص یا سوخته 

برخی، سخنان مرتضوی را به این دلیل که رییس زندان به اعدام دسته‌جمعی زندانیان سیاسی اذعان کرده، مهم می‌دانند، اما در مقابل گروه دیگری معتقدند که او اطلاعات خاصی ارائه نکرده است. برخی نیز می‌گویند که او نقش خود در فشار بر زندانیان را انکار و یا کمرنگ کرده است.

او در‌عین‌حال، بارها گفته که حتی باوجود استعفا، گناهش «با آب زمزم نیز شسته نمی‌شود.»

ایران وایر