انتقال محمدرضا معتمدنیا از بیمارستان به زندان اوین
پس از 33 روز اعتصاب غذا
به نوشته فیس بوک فرزند معتمدنیا، این زندانی سیاسی روز چهارشنبه به دنبال ناراحتی قلبی به بهداری اوین منتقل شد و پس از انجام معاینات و وخامت حالش وی را به بیمارستان قلب منتقل کردند.
اما خبرهای رسیده به کلمه حاکی است که صبح امروز مقارن ساعت شش، در حالی که هنوز نتیجه آزمایشات انجام شده در بیمارستان قلب به رویت پزشک متخصص نرسیده بود، او را به زندان اوین منتقل کردند.
پیش از این نیز، در اولین هفته از اعتصاب غذای این همراه شهید رجایی به علت شرایط نگران کننده قلبی به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود.
معتمدنیا که از ۲۱ فروردین ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است، پس از انتقال به بند عمومی در حالی که بیش از ۳۰ کیلو کاهش وزن داشته و دچار رعشه های شدید در بدن خود شده و ضربان نامنظم قلبش نگران کننده بوده است تاکید کرده به اعتصاب خود تا پایان حبس میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد ادامه خواهد داد.
بدنبال درخواست فرزندان میرحسین موسوی برای پایان دادن به اعتصاب غذا، این زندانی سیاسی و مشاور شهیدان باهنر و رجایی با وجود تمام عوارض و مشکلات جسمی که به دلیل این اعتصاب، خصوصا اعتصاب خشک چهار روزه ی خود در دوران انفرادی دچار آن شده اعلام کرده بود: آماده ام این جان ناقابل را بر خاک پاک کشور بزرگم ایران و قهرمانان نامی اش و همه ی شهدای اسلام تقدیم کنم.
مشاور شهیدان رجایی و باهنر اما گفته است تنها در صورتیکه میرحسین موسوی، نخست وزیر امام از وی بخواهد پایان این اعتصاب را خواهد پذیرفت.
این همراه سبز مردم میرحسین موسوی گفته بود: شاید برای کوتاه مدت بتوان بر پاره ای از امور سرپوش گذاشت اما به زودی همه واقعیت ها آشکار و در معرض داوری افکار عمومی، تاریخ و در مرحله بالاتر ذات اقدس الهی قرار خواهد گرفت که هیچ چیز نزد او پوشیده و مستور نیست برای شما بدنامی دارد که بگویند در برابر آنها که دشمنان خارجی و استکبار بین المللی می نامید پس از مدتی فشار تحریم و تهدید تن به گفتگو و مصالحه می دهید و اما در برابر ملت خود حاضر به خضوع و گفتگو با نمایندگان واقعی آنها نیستید و در سرکوب آنها بی پروا عمل می کنید.
معتمدنیا پیش از این در نامه ای به رهبری با اشاره به بحران جاری کشور نوشته بود: شجاعت داشته باشید و خواست ملت را بپذیرید. اینک شما بر سر یک دوراهی تاریخی قرار دارید، یک راه همسویی با اراده ملت و احترام به حق انتخاب آزادانه آنان بر سرنوشتشان است. انتخاب دیگر تقابل با ملتی است که طی ۱۵۰ سال گذشته خیزش و انقلاب را در مقابل حاکمیت فردی و تحمیل اراده سلطانی سامان داده و به سرانجام رسانده است”