گوگوش، دریایی (کمکم کن)
گوگوش، دل من دریاییه
(کمکم کن کمکم کن نذار اینجا بمونم تا بپوسم
کمکم کن کمکم کن نذار اینجا لب
مرگو ببوسمکمکم کن کمکم کن عشق نفرینی بی پروایی می خواد
ماهی چشمه ی کهنه هوای تازه ی دریایی می خواد
دل من دریاییه چشمه زندونه برام
چکه چکه های آب مرثیه خونه برام
تو رگام به جای خون شعر سرخه رفتنه
تن به موندن نمی دم موندنم مرگ منه
عاشقم مثل مسافر عاشقم عاشق رسیدن به انتها
عاشق بوی غریبانه ی کوچ تو سپیده ی غریب جاده ها
من پر از وسوسه های رفتنم رفتن و رسیدن و تازه شدن
توی یک سپیده ی طوسی سرد مسخ یک عشق پر آوازه شدن
کمکم کن کمکم کن نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن کمکم کن خرمن رخوت من شعله می خواد
کمکم کن کمکم کن من و تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه چشمه زندونمونه
چکه چکه های آب مرثیه خونمونه
تو رگ بودن ما شعر سرخه رفتنه
کمکم کن که دیگه وقت راهی شدنه