به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۳

کژراهه در بحث حجاب

 فتح خیابانهای تهران با ساپورت های رنگارنگ
در این کشور همانطور که با زور نتوانستند حجاب را منسوخ کنند با زور هم نمی توان حجاب خاصی را تحمیل کرد.
 هنگامه شهیدی
کژراهه در بحث حجاب  
ظاهرا داغ شدن مباحث مربوط به حجاب با داغ شدن هوا ، رابطه نزدیکی پیدا کرده و هر سال با شروع تابستان ، دولت و مجلس و دستگاه قضایی و سایر نهادها ، تمام اندوخته های تئوریک و عملی خود را برای چند صباحی بیرون می ریزند و ای کاش یک بار و برای همیشه ، از دل این همه مجامع و شوراهای عالی و امثال اینها و خارج از کلی گویی های تکراری ، خط راهبردی در سطح ملی ترسیم و به اجرا گذاشته می شد.
در این مبحث و این مقال به یک نکته مغفول در موضوع حجاب اشاره می کنم. مغفول نه از جهت “فراموشی مطلق” بلکه به لحاظ “کم توجهی” به آن که عبارت از ایجاد تعادل در سه ضلع مثلث “اعتقادات – سنت ها و ضرورت ها” می باشد.” اعتقادات” ، علی الاصول باید در بردارنده “سنت ها” و “ضرورت ها” باشد. هرچند بر این باوریم که همه “سنت ها” درست نیستند و همه “ضروت ها” نیز ممکن است برحق نباشند ، اما به لحاظ آماری مطالعات نشان می دهد که “سنت ها” به نوعی “ضرورت ها”ی گذشته بوده اند که در حال حاضر ممکن است فلسفه وجودی خود را از دست داده باشند.
مثلا در شمال جزیره انگلیس و در منطقه” اسکاتلند” در گذشته ، مردها “دامن” می پوشیدند و هنوز هم کم و بیش “مردهای دامن پوش” را می توان دید. اگر به کیفیت کارهای سخت باغ داری و کشاورزی این مردم در رطوبت بالای هشتاد درصد و بدون امکانات امروز در سالهای قبل توجه کنیم ، پوشیدن “دامن” توسط مردها را درک می کنیم. اما همین دامن پوشی در جامعه صنعتی امروز نه تنها مفید نیست ، بلکه به نوعی دست و پای مردها را برای مشاغل فعلی می بندد. لباسهای عربی یا “دشدشه” که مردان عرب می پوشند ، مناسب با اقلیم کویری و بیابان بوده که اگر امروز در خیابانهای تهران توسط مردها استفاده شود ، احتمالا مورد عتاب اخلاقی قرار خواهند گرفت. بنابراین می توان گفت نوع پوشش در ازمنه گذشته ، تابع نیازهای آن زمان بوده و در اعصار بعد آن پوشش ها “مقاومت سنتی” را در برابر” تجدد” و نیازهای بعدی شکل می داده است.
نقش و جایگاه اعتقادات دینی به نوعی تعادل بخش مبانی “سنت” و “مدرنیته” در هر مقطع زمانی بوده و این نقش با ارائه معیارهای اخلاقی و مطرح ساختن ارزش های معنوی در نوع پوشش از مریدان و متدینین درخواست می کرده تا حداقل هایی از بدن را بویژه در مورد زنان پوشش مناسب دهند. در عین حال در هیچ دین و آیینی نمی توانیم دستورات مذهبی برای نوع پوشش را مجرد از نیازهای روز و تعادل پیدا کنیم.
اشتباه بزرگ ایدئولوگ ها و بزرگان سیاست گزار در کشورمان نادیده گرفتن عامل زمان در طرح مبانی و دستورات دینی در شئون مختلف اجتماعی و از جمله “حجاب” است. این غفلت گاه آنچنان شدید می شود که امیال شخصی و ملاحظات کوچک جایگزین اصول کلان و ارزشی دین می شود. مثلا آیا تماشای مسابقات ورزشی فوتبال – والیبال – کشتی و … توسط زنان در استادیوم ها که تصاویر آن به صورت “کلوز آپ” از طریق رسانه ملی پخش می شود خلاف شرع است و اگر شرع مقدس عریان بودن مردان را به غیر از عورتین مجاز دانسته این تجویز خلاف عفت عمومی است و اصولا عفت عمومی از کجا سرچشمه می گیرد؟ از “سنت ها”؟ از “ضرورت ها” ؟ و یا از” دین”؟
آیا بسیاری از مردان جنوب ایران که از گذشته تا امروز فقط با یک شلوارک یا یک لنگ و با بدن نیمه عریان کار می کردند امروز خلاف عفت عمومی رفتار می کنند ؟ یا زنان شمالی و یا عشایر مرکزی که با یک روسری نصفه و دامن های چین دار به کشاورزی و دامداری مشغولند مرتکب جرم شده اند؟
من با همه ارادتی که خدمت آقای علی مطهری دارم و بسیاری از مواضع ایشان را منطقی و از مبنای آزاد اندیشی می دانم اما عمده کردن مباحث جزئی مانند پوشیدن یا نپوشیدن ساپورت به جای طرح ارزش های ذاتی و فطری را نوعی هرز دادن توان و نیروی فکری جامعه می دانم.
باور من این است که مردم جامعه ما به اندازه کافی دارای انگیزه های فرهنگی هستند تا بتوانند تعادل در سه ضلغ” ارزش ها – سنت ها و مدرنیسم” را حفظ کنند و نقش راهبران و سیاستگزاران باید جمع بندی – الگو سازی و فراهم آوردن زمینه زایش های طبیعی برای تولد ساختارهای متعادل و به دور از تنش ها و لجبازی های متعارف باشد. یقینا بستر سازی برای چنین امری نیازمند آرامش – تشویق و شخصیت دهی به شهروندان است.
فراموش نکنیم که در این کشور همانطور که با زور نتوانستند حجاب را منسوخ کنند با زور هم نمی توان حجاب خاصی را تحمیل کرد و باورها تا زمانی زنده می مانند که زندگی را از حرکت باز نایستانند.
سرمقاله نویسنده در روزنامه روزان