به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۹۴

روحانی: موجود غریبی که باید از نو شناخت

نیک آهنگ کوثر، خودنویش 
می‌دانم که این نوشته به مذاق خیلی‌ها در واشینگتن خوش نخواهد آمد. دلیلی هم ندارد بیاید. تمام مدت سعی کرده‌اند یکی از پیچیده‌ترین بازی‌گران تاریخ انقلاب اسلامی را به عنوان شریک آمریکا در آینده‌ی منطقه خاور میانه جا بزنند.
کسی که توانسته از هزار و یک وضعیت پیچیده، عبور کند، قربانی شدن فرزندش را ببیند و نادیده بگیرد، به عنوان یک مقام امنیتی، سپاه را به سرکوب دانشجویان فراخواند، جلوی کسی که خیال می‌کرد آمریکایی‌است (و اسرائیلی و مشاور نخست‌وزیر اسرائیل بود) راه‌های مقابله با جمهوری اسلامی را توضیح دهد و سال‌ها بعد در باره فلسلفه «مرگ بر آمریکا» جوانان مردم را فریب دهد.
من گناه را به گردن او نمی‌اندازم! ساختار او با فریب عجین است!
گناه از مردمی است که اندیشه نمی‌کنند و دوست دارند رعیت بمانند و فریب بخورند.

از زمانی که مساله نامزدی روحانی مطرح شد، بررسی مدارک ومستندات را آغاز کردیم. دوستان خوب خودنویس در داخل و دانشگاه‌های خارج از ایران رد او را جستجو کردند. دروغ‌ها، تقلب‌ها، پنهان‌کاری‌ها، دوری از شفافیت‌ها، خطاهای بسیار بزرگ خاطرات او را یافتیم. کاری که وظیفه رسانه‌های بزرگی بود که بودجه‌های بزرگی برای کارهای تحقیقی رسانه‌ای دارند. البته باید تعجب می‌کردیم اگر بی‌بی‌سی فارسی یک مستند تحقیقی در باره‌ی روحانی می‌ساخت و دروغ‌های او در باره مدت زمان حضورش در انگلستان و آنچه در کتاب خاطراتش نوشته بود را با سند ثابت می‌کرد، اما آیا چنین شد؟
دانشگاه کالدونین گلاسکو نتوانست اسناد حضور روحانی سر کلاس‌های دانشگاه را به نمایش بگذارد. مدیر بخش رسانه‌ای دانشگاه ال.اس.ای. که روحانی مدعی بود در سال ۵۷ دانشجویش بوده، گفت هیچ اثری از حسن روحانی یا حسن فریدون آنجا نبوده است.
رساله دانشگاهی روحانی، در اختیار عموم قرا نگرفت تا ببینند چقدر از کار ترجمه است و چقدر از کار تحقیق؟ وقتی بخشی از خلاصه‌ی رساله‌ی دکترایش کپی از آب درآمد، فردی که قربانی کپی‌کاری بود، ناگهان ساکت شد و با رسانه‌ها گفتگو نکرد...چرا؟ لابد باید از شبکه ماموران اطلاعاتی نزدیک به حسین فریدون در مالزی پرسید.
دارنده دکترای حقوق از دانشگاهی در بریتانیا، نمی‌تواند چند جمله ساده را بدون مترجم بیان کند. ظاهرا این نابلدی زبان انگلیسی از زمانی کوتاه در سال ۵۷ که در انگلستان زندگی کرده بود، با او تا الان همراه بوده است.
همین چند وقت پیش بود که گفته‌ی دو سال پیش حسین موسویان در باره فرزند کشته شده‌ی روحانی را زنده کردیم. آیا شما بررسی جدیدی از سوی رسانه‌های بزرگ‌تر را جایی دیدید؟
                                                                         ***
چرا به دنبال گزارش قدیمی رون بنی یشایی رفتیم؟
دو سال پیش وقتی روزنامه‌های اسرائیلی گزارش سال ۱۹۹۴ این گزارش‌گر قدیمی را مجددا زنده کردند تا به یاد قدیمی‌ها بیافتد که روحانی چه کسی است، طبیعتا ما هم خبر را منتشر کردیم، اما انگار بخش عمده‌ای از اهالی رسانه، تحت تاثیر پیروزی روحانی در انتخابات، خود را به ندیدن زدند.
موضوع تقریبا فراموش شده بود، تا اینکه سیامک قاسمی پی ماجرا را گرفت که تقریبا با سخنان حسن عباسی هم‌زمان شد. سیامک، از من پرسید که اگر مستندات قابل انتشاری یافت شود، گزارش‌هایی در این باره را کار خواهیم کرد؟ طبیعتا جواب من جز این نبود: «چرا که نه؟»
کمک بزرگ دوستان آکادمیک خودنویس در اسرائیل برای یافتن نسخه قابل خواندن روزنامه و ترجمه متن آن از عبری به فارسی، کار سیامک عزیز را راحت‌تر کرد و به او وقت بیشتری برای آغاز تحقیقات بیشتری داد.
وسط تحقیق، به نکته‌ای بر خوردیم: اینکه در ماجرای ایران-کنترا، برخی از کسانی که اطلاعات بیشتری در این باره داشتند، در حمام کشته شده‌اند! طبیعتا این نکته‌سنجی سیامک، با زنده شدن خاطراتی در مورد مرگ دکتر کاظم سامی و نیز دادستان آرژانتینی که انفجار آمیا را پیگیری می‌کرد، منتهی شد.
در ایران نیز سید مهدی هاشمی را از دور خارج کردند و تدریجا آیت‌الله منتظری در موقعیتی نامناسب قرار گرفت.
بررسی لایه‌های ماجرای دیدار حسن روحانی با مشاور نخست‌وزیر اسرائیل شاید به ما نشان دهد که چه چیزهایی از اول انقلاب به ما گفته نشده است.
اما پشت سر بسیاری از این مسائل، یک چهره پنهان شده است: هاشمی رفسنجانی. روحانی، نماینده هاشمی در دیدار مورد بحث با امیرام نیر بود. روحانی تا سال‌های سال، بازیچه‌ی هاشمی در شطرنج سیاسی ایران بود ولی الان می‌خواهد بازی‌گردان باشد. او اما، بازی‌گردانی است که با یک اخم مقام مافوق، باز به همان بازی‌چه تبدیل خواهد شد. یک روز به سپاه و فعالیت‌های اقتصادی سپاه می‌توپد و روز دیگر، قرارداد‌های‌شان را بیشتر می‌کند. هر از گاهی صدایش را بلند می‌کند و بعد که یادش می‌آید کجای کار است، مظلوم‌نمایی‌اش شروع می‌شود.
او راز بقا در میان دیوهای نظام را خوب یافته اما آیا تا ابد می‌تواند مصون بماند؟ آیا این مصونیت، پایدار است؟
                                                              ***
بر خلاف توهم بسیاری از پرگویان «بیزنس» حقوق بشر، وضعیت حقوق بشر در دوره‌ی روحانی بهتر نشده است. روحانی که زمانی خواستار اعدام افسران و دار زدن کودتاچیان از درخت‌های مشرف به محل برگزاری نماز جمعه تهران بود، کی می‌تواند دغدغه‌ای جز قدرت و ماندن در موقعیتی باشد که فامیل‌های عزیزش بتوانند خود مافیای جدیدی درست کنند؟ فکر می‌کنید مغز تجاری خانواده، حسین فریدون بیکار مانده؟
فرق ماجرا این است که این بار، سپاه تن به رقبای جدید تجاری نمی‌دهد و از پرونده‌سازی‌های اخیر برای جیسون رضائیان، به‌نظر می‌رسد راه شرکا و دلال‌های ویژه‌ای برای تیم روحانی عملا بسته شده باشد، مگر اینکه دلالان جدیدی پیدا شوند.
در دوران روحانی، حتی بعد از توافق هسته‌ای، حقوق بشر به یکی از انواع «کشک» تبدیل خواهد شد، مگر اینکه فشار نهادهای جهانی روی حاکمان تهران بیشتر شود. البته مقام‌های ارشد برخی از کشورها، گویی فقط نگران قیمت نفت و گرفتن بازارهای ایران هستند تا اعتراض به وضعیت سرکوب و تداوم خفقان و ضایع شدن حقوق شهروندان.
خواندن تاریخ و بررسی سوابق مسوولان جمهوری اسلامی را بر خود حرام نکنید...بت‌های سیاسی، تاریخ مصرف دارند.