به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۴

می‌خواهند کسی به هسته‌ای فکر نکند

فکت‌شیت، مذاکره، آمریکا، جان کری، 1+5 و... چند ده واژه دیگر این روزها آنقدر از رادیو و تلویزیون شنیده می‌شود و در روزنامه‌ها و سایت‌ها دیده می‌شود که مردم را خسته کرده است. نه اینکه مذاکره اتفاق خوبی نباشد اما واقعیت اجتماعی آن است که فرسایشی شدن مذاکرات و به قول علی‌اکبر صالحی«دبه کردن» مقامات آمریکایی و حرف‌های تکراری مسؤولان ایرانی که مدام می‌گویند: «پیشرفت داشتیم» مردم را نسبت به نتایج و فرآیند مذاکرات بی‌تفاوت کرده است. اگرچه همین «پیشرفت داشتیم» را مذاکره‌کننده قبلی هسته‌ای هم مدام به زبان می‌آورد اما واژگان و دایره..‌المعارف مذاکرات  اینقدر بر سر مردم آوار نمی‌شد. البته شاید برخی معتقد باشند «پیشرفت داشتیم» مذاکره‌کننده قبلی غیرواقعی بوده و حالا «پیشرفت داشتیم»‌ها رنگ واقعیت به خود گرفته است! خلاصه! هرچه هست، مردم می‌گویند از جزئیات مذاکرات بی‌اطلاعند. تلاش‌های تلویزیون در چارچوب‌های مختلف از جمله بررسی حقوقی بیانیه‌ها و توافقات، چرایی اصل مذاکرات و مناظره‌های بعضا شورانگیز نتوانسته است آگاهی‌های لازم را از موارد و بندهای بیانیه‌هایی که ایران متعهد شده است به وجود آورد. فضای تبلیغاتی و خوشحالی‌های الکی، جشن‌های چندنفره خیابانی قشر مرفه که تحریم‌ها هیچ تاثیری روی زندگی‌شان ندارد، قهرمان دیپلماسی خواندن ظریف، تاکیدهای مکرر روحانی بر پیروزی‌های بین‌المللی و تعامل با دنیا همه و همه باعث شده است فضای منطقی در رابطه با موضوع هسته‌ای ایجاد نشود.

متخصصان جنگ روانی در دولت موفق شده‌اند با ایجاد دوقطبی مخالف و موافق مذاکره، راه را حتی بر نقدهای کارشناسی و حقوقی ببندند. صدا و سیما هم از آن جهت که از ابتدا به غیر از فوتبال در هیچ حوزه دیگری ورود تخصصی پر و پیمان نداشته، با تک کارهای نمایشی به مساله هسته‌ای پرداخته است. البته غیر از استثنا‌هایی چون «شطرنج با گرگ‌ها» که آن هم البته محصول سیستم بروکرات سازمان نیست، بلکه با همت جهادی چند جوان انقلابی که اهل بروکراسی سازمانی کهنه نیستند تهیه می‌شود.
مردم مخالف مذاکره نیستند، چون موافق تحریم نیستند. هیچ‌کس موافق تحریم نیست، دعای روز و شب مردم هم این است که الهی کاسبان تحریم به زمین گرم بخورند. کاسبی سیاسی بد است؛ چه کاسبی تحریم باشد و چه کاسبی از مذاکرات. وقتی موافق بیانیه لوزان که یک اصلاح‌طلب اسم و رسم‌دار است، می‌گوید: «میوه لوزان را در بهارستان باید چید» یا ظریف در پاسخ به هاله اسفندیاری در یک نشست در نیویورک موضوع مذاکرات را به طور مستقیم به انتخابات مجلس ربط می‌دهد، معلوم است آخر و عاقبت کار چه خواهد شد.
«موافق مذاکره و مخالف مذاکره» را دولت و چند طرفدارش در مجلس و سیاسیون اصلاح‌طلب به راه انداخته‌اند تا «توافق خوب- توافق بد» را به حاشیه ببرند، صدا و سیما درباره‌اش حرف نزند، مطبوعات راجع به آن ننویسند و مردم فراموش کنند، حال آنکه مهم‌ترین موضوع حال حاضر مذاکرات «دستیابی به یک توافق خوب» است، چرا که اصل مذاکرات در بالاترین سطح ممکن و دقیقا با خود کدخدا در حال انجام است.  فضاسازی‌های از سال گذشته درباره وقایع مختلف از «کوه بورسیه‌ها که موش زایید» تا اسیدپاشی و ماجرای پول‌های کثیف ادعایی که مدعی‌اش به خاطر مطرح کردن آن عذرخواهی کرد، همه و همه توسط سیاه‌لشکرهای قلمی منتسب به دولت در خط خبری اصلی قرار گرفت. از مساله هسته‌ای هم «قهرمان دیپلماسی» و «چهره سال» خواندن ظریف و کف و سوت چند نفر در چند خیابان تهران نصیب مردم شد، به جای آنکه جزئیات مذاکرات در اختیارشان قرار گیرد.
مردم از جزئیات مذاکرات بی‌اطلاعند. ماجرای فکت‌شیت هم به قصه امامزاده یعقوب می‌ماند که هم هست و هم نیست. روحانی دلواپسان را کم‌حافظه می‌خواند که انتشار فکت‌شیت را فراموش می‌کنند، ظریف از اساس وجود فکت‌شیت را منکر می‌شود و صالحی انتشارش را به فردایی دیگر حواله می‌کند. همه اینها به خاطر این است که دولت کار خودش را بکند و مردم بی‌تفاوت از کنار چند ده هزار سانتریفیوژ بگذرند.
محمدرضا کردلو، تراز