بگذار تا عصاي تو / با انتظار ما
بر گور روستايیات آهسته گل كند
بگذار آبهای پرآواز / همواره در ستايش آزادی
زير درخت پير / روان باشند
محمدعلی سپانلو شاعر، روزنامهنگار، منتقد ادبی و مترجم سرشناس در سن۷۵ سالگی از دنیا رفت.
سپانلو از روز سه شنبه در پی ناراحتی ریوی و تنفسی در بیمارستان بستری شده بود. سپانلو از چهره های شاخص کانون نویسندگان ایران بود. او مجموعههای شعری از جمله رگبارها، پیادهروها، نبض وطنم را میگیرم، تبعید در وطن، ساعت امید، فیروزه در غبار، پاییز در بزرگراه، و قایقسواری در تهران را در کارنامه خود دارد.
سپانلو آثاری از نویسندههای مطرح دنیا همچون آلبر کامو، ژان پل سارتر، گراهام گرین، یانیس ریتسوس و گیوم آپولینر را به فارسی برگزدانده است.
محمد علی سپانلو در سال ۲۰۰۳ نشان "شوالیه نخل آکادمیک" را از وزارت فرهنگ فرانسه دریافت کرد.
شعری از سپانلو برای دکتر محمد مصدق
مصدق
بگذار تا پيام تو را
با چشمهاي ساكت خود منتشر كنند
بگذار تا عصاي تو
با انتظار ما
بر گور روستايیات آهسته گل كند
بگذار آبهای پرآواز
همواره در ستايش آزادی
زير درخت پير
روان باشند
آه از شهود مرگ که میدانست
چون میتوان ز پای درانداخت
پیران و پهلوانان را
و پنجه زد به پنجره خسته
ملی ترین سخنور دوران را
آگاه باش زیستی این چنین عظیم
از خانه تا اداره مشغول
از می فروش تا در سقا
وز تشنگی به تشنگی دیگر
ایثار نفس ماست، ولی هرگز
در سر نپخته شوق نشانهای افتخار
بگذار تا سکوت ثمرمند ما
بر شاخه های اصل فناکرده، بشکفد
این یک سلوک بودن در بومی است
که خوی پروراندن مردان پیر را
از دست داده است
محمدعلی سپانلو