به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۹۶

بازي با جان مردم با نام طب اسلامي

همين چند ماه پيش بود که ويدئويي از مردي که خود را متخصص طب اسلامي معرفي مي‌کرد، دست‌به‌دست مي‌شد و فرزندش را واکسن نزده بود و می‌خواست با روش‌هاي عجيبي مثل گرفتن آب نخاع کودک که ادعا مي‌کرد از دستورات طب اسلامي است، او را درمان کند.

آن فيلم کوتاه واکنش‌هاي بسياري را به‌همراه داشت و خيلي از افراد، آن فرد را کودک‌آزار ناميدند. مدت‌هاست کساني با ادعاي طب اسلامي بين گروهي از مردم براي خود جايگاهي دست‌وپا کرده‌اند و حالا مسئولان وزارت بهداشت به موضوع ورود کرده و صريحا مي‌گويند چيزي به‌نام طب اسلامي نداريم و اينها همه و همه بازي با اعتقادات مردم است.


دو روز پيش بود که مديرکل دفتر طب سنتي وزارت بهداشت، تأکيد کرد موضوعي به‌نام طب اسلامي نداريم. دکتر محمود خدادوست، با اشاره به انجام مطالعه‌اي درباره صحت ادعاهايي درباره «طب اسلامي» گفت: کارگروه نظام سلامت در اسلام، که مدتي است در دفتر طب ايراني وزارت بهداشت تشکيل شده، مدت سه سال روي موضوع طب ايراني بررسي کارشناسي انجام داده است. ما براي تعيين تکليف اين موضوع به مراجع تقليد و حديث‌شناسان  پژوهشکده علوم قرآني مراجعه کرديم. نتيجه تمام اين بررسي‌ها اين بود که ما موضوعي به‌نام طب اسلامي نداريم. روز گذشته نيز سخنگوي وزارت بهداشت با تأييد سخنان خدادوست در نشست خبري، در پاسخ به سؤالي درباره موضع وزارت بهداشت درباره طب سنتي اسلامي، با بيان اينکه در اين زمينه بررسي‌هاي کامل و جامعي انجام شده، به سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري اشاره کرد و گفت:
ايشان در سياست‌هاي ابلاغي چه نامي روي طب سنتي گذاشته‌اند. در سياست‌هاي کلي سلامت طب سنتي با عنوان «طب سنتي ايراني» آورده شده و کلمه اسلامي وجود ندارد. ما در اين زمينه نظرمان مشخص است. البته در اينکه ائمه ما قادر به کرامت و شفاعت هستند، شکي نيست. اينکه ائمه ما مي‌توانستند بيماران را شفا دهند و معجزه داشتند، مسئله جداگانه‌اي است اما ما با علم بشري و روز دنيا صحبت مي‌کنيم. در‌عين‌حال علماي اسلام درباره احاديث طبي اظهارنظرهاي متفاوتي انجام داده‌اند؛ به‌طوري‌که گفته شده برخي از اين احاديث سند درستي ندارند يا اکثرشان مربوط به حوزه پيشگيري و سبک زندگي است. بايد بدانيم که ائمه ما در زمان خودشان هم به طبيب مراجعه مي‌کردند و از علم روز آن زمان استفاده مي‌کردند. بايد پرسيد آيا اگر بوعلي‌سينا در زمان کنوني بود، بر اساس کتاب خودش کار مي‌کرد؟ بوعلي سينا از قرون گذشته مواردي را مي‌دانست که بر اساس علم و تجربه تقريبا همه آنها را دگرگون کرد.

تلاش خبرنگار روزنامه «شرق» براي گفت‌وگو با متخصصاني که خود را خبره طب اسلامي معرفي مي‌کنند، به جايي نرسيد. آنها به گفته‌ منشيان خود يا به سفر تحقيقاتي رفته بودند، يا بايد با روابط عمومي‌شان صحبت مي‌شد، يا اينکه اصلا وزارت بهداشت را حائز صلاحيت براي سخن‌گفتن درباره طب اسلامي نمي‌دانستند. فردي که او را به‌نام حکيم ميثم مي‌شناسند، در چند کلمه کوتاه به «شرق» گفت: «وزارت بهداشت، شيطاني شده. طب اسلامي پدر همه علم‌هاست و براي اينکه وزارت بهداشت به‌راحتي بتواند کشت‌وکشتار کند، مي‌خواهد اين‌گونه ما را زير سؤال ببرد».
اما مسئله‌اي که وجود دارد، اين است که طب سنتي و اسلامي چه ربطي به هم دارند؟‌ در‌حالي‌که در دانشگاه‌هاي کشور رشته طب سنتي تدريس مي‌شود، اينکه پزشکان طب اسلامي در معرفي خود از متخصص طب سنتي استفاده مي‌کنند، چطور مي‌تواند توجيه‌پذير باشد؟


دکتر محمود خدادوست رئيس مرکز طب سنتي وزارت بهداشت در گفت‌وگو با «شرق» به تفاوت طب اسلامي و سنتي اشاره کرده و گفت: «طب سنتي امروز مصوب شده است و مي‌توانيم به آن طب ايراني بگوييم. طب ايراني يا طب سنتي ايراني شامل درمان‌هاي متعددي است. قدم اول درمان سنتي ايراني مطابق کتاب قانون تدبير است. تدبير يعني اصلاح سبک زندگي. قدم دوم درمان استفاده از دارو است که منظور داروهاي گياهي است. قدم سوم درمان يداوي است. درمان يداوي مثل حجامت، زالو‌درماني، ماساژ و ... اينها روش‌هاي درماني سنتي ايراني هستند. اينکه عده‌اي روش‌هاي درماني طب سنتي يا ايراني را به اسم طب اسلامي به خورد مردم مي‌دهند، در واقع دارند از باورهاي اعتقادي و ديني مردم استفاده مي‌کنند. اينها قبل از اسلام هم بوده است، چون بخش عمده‌اي از طب ايراني ما قبل از اسلام تحت عنوان طب يوناني استفاده مي‌شده. همين الان هم طب سنتي ما تحت عنوان طب يوناني مشهور است».


او در ادامه افزود: «واژه‌اي به‌نام طب اسلامي با رويکردهاي متفاوتي امروزه مطرح است و از اين واژه استفاده مي‌شود. يک عده همان طب سنتي ايراني را به دليل اينکه در دوران تمدن اسلامي به اوج شکوفايي رسيده بود، طب اسلامي‌ مي‌خوانند. در واقع اين همان طب سنتي ايراني است که دوران شکوفايي‌اش مربوط به دوران تمدن اسلامي است.»


خدادوست در ادامه با اشاره به دسته سوم تصريح کرد: «دسته سوم کساني هستند که معتقدند از روايات منسوب به ائمه اطهار ما مي‌توانيم يک مکتب و يک نظام طبي ايجاد و از آن براي سلامت مردم استفاده کنيم که البته با توضيحي که در بند دو دادم، اگر نگاه اخباري‌گري از يک روايت طبي داشته باشيم قطعا، هم به سلامت مردم آسيب مي‌زنيم، هم به دين مردم آسيب مي‌زند؛ به‌عنوان‌مثال اگر ما در يک روايتي داشته باشيم که خوردن هفت عدد خرما براي تأمين سلامتي بدن مناسب است يا در روايت ديگر اين تعداد به پنج خرما برسد و روايت ديگري بگويد سه عدد خرما کفايت مي‌کند، اينجا در نگاه مثبت با فرض بر اينکه سند اين روايت از طريق علم رجال ثابت شده باشد و درست باشد، دوم با علم دلالي، دلالت روايت هم ثابت شده باشد، در اينکه ما چه تعداد خرما و چه نوع خرمايي را استفاده کنيم و اينکه در چه سني، چه جنسي، چه اقليمي و خيلي از اين متغيرهاي ديگر، پس قطعا با فرض بر اينکه سند يک روايت درست باشد، براي تعميم به زمان و مکان امروز و براي استفاده مردم امروز و چه ميزان استفاده شود، قطعا نيازمند کار پژوهشي است؛ يعني ما نمي‌توانيم به استنباط شخصي از يک روايت بپردازيم».


رئيس مرکز طب سنتي وزارت بهداشت با تکذيب مجدد وجود شاخه طب اسلامي گفت: «ما در روايت  داريم سياه‌دانه براي قوه هاضمه خوب است و قطعا هم خوب است. چه‌بسا روايات طبي مستندي هم داشته باشد، اما چه ميزان سياه‌دانه براي قدرت هضم خوب است؟ آيا در هر فرد ميزان آن يکسان است؟‌ هربار چقدر بايد استفاده شود؟ اين نيازمند آن است که ما روي روايات کار پژوهشي کنيم که مقدارش دربيايد. بسياري از بيماري‌هاي نوپديدي را داريم که براي آنها روايتي نداريم. حتي با فرض اينکه بپذيريم، آن عده مدعياني که مي‌گويند ما ١١ هزار روايت مستند طبي داريم حرفشان درست باشد، سندش هم درست باشد، براي بسياري از بيماري‌هاي نوپديد سندي نداريم. پس استفاده ابزاري از روايات طبي نگاه و رويکرد اخباري از روايات طبي دين و سلامت مردم را در خطر قرار مي‌دهد. از آن مهم‌تر مگر رسالت اسلام طب بوده است؟ اگر رسالت اسلام اين‌گونه بوده، پس چرا زماني که حضرت علي (ع) ضربت شمشير مي‌خورند، سه معصوم حاضر؛ يعني امام حسن و امام حسين و حضرت علي(ع) براي درمان اقدام نکردند؟ و چرا سراغ طبيبي رفتند که از قضا غيرمسلمان بود؟‌ روايت معروف ديگري داريم که خدمت پيامبر در مدينه رفته‌اند و اظهار بيماري کرده‌اند و پيامبر فرد را به طبيب حارث بن کلده ارجاع دادند که او هم مسلمان نبود. اگر رسالت اسلام طبابت بود، پس بايد آنها همه يک مريض‌خانه و شفاخانه داشتند و طبابت مي‌کردند». وي در پايان خاطرنشان کرد: «نکته سوم اينکه علامه طباطبايي در تفسير الميزان در ذيل آيه شريفه يانا لکل شي، مي‌گويد: قرآن همه‌چيز را گفته است، اما تفسير آقاي طباطبايي زيباست. ايشان مي‌گويد قرآن همه‌چيز را براي‌ هدايت انسان گفته است چون وظيفه قرآن و اسلام هدايت انسان است. بنابراين چيزي از هدايت را فروگذار نکرده است اما معنايش اين نيست که قرآن و روايات راجع به انرژي هسته‌اي و فيزيک و شيمي گفته باشند چون رسالت اين نبود. آيا راجع به انرژي هسته‌اي روايت داريم؟ ‌آيا انرژي هسته‌اي اسلامي است يا غيراسلامي است؟ علامه طباطبايي درباره علوم ديني و غيرديني مي‌فرمايند اين به فلسفه علم بازمي‌گردد و جهان‌بيني. اگر جهان‌بيني ما توحيدي باشد همه علوم توحيدي مي‌شود. آن‌وقت انرژي هسته‌ای را بر اساس مباني شرعي و ديني رهبر انقلاب مي‌فرمايند اگر انرژي هسته‌اي در خدمت مردم و سلامت مردم و رفاه حال استفاده شود اسلامي است، اگر براي کشت‌وکشتار استفاده شود حرام مي‌شود».


از طرفي در گوشه‌وکنار بسيار شده‌اند افرادي که حتي بدون داشتن سواد کافي خواندن و نوشتن ادعاي درمان‌هاي معجزه‌آسا دارند و به نام طب سنتي نسخه‌هاي چند صد هزارتوماني و گاه ميليوني به دست مردم مي‌دهند. برخي ديگر که در سفره‌هاي مردم نفوذ کرده و به اسم طب سنتي و طب اسلامي و قرآني ادعاهاي عجيب‌وغريب مطرح کرده و از طريق فروش محصولات خود به کسب درآمدهاي ميلياردي مي‌پردازند. اينکه چرا هيچ‌يک از مراجع مسئول به پيگيري اين مسائل و اين‌گونه کلاهبرداري‌ها نمي‌پردازند موضوع مهمي است و جاي سؤال دارد، اما اينکه مردم به‌راحتي تمام اين حرف‌ها را باور کرده و در آن کلاس‌ها شرکت مي‌کنند، براي درمان به آن طبيب‌نماها مراجعه مي‌کنند و بر سر سفره‌شان محصولات آن شايعه‌پردازان را مي‌گذارند، جاي سؤال بزرگ‌تري است.


روزنامه شرق