در سوگ هاله
رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از خون تو برويد بس لاله ها به منزل
در روز سوگواری, با ضربه های کاری
نامردمی بکردند آن روبهان بيدل
با بوق و داد و کرنا, در گوش پير و برنا
افسانه ها بگفتند از قصه های باطل
در عهد اين فقيهان, خودکامگان , پليدان
جز درد و رنج و حسرت, چيزی نگشت حاصل
با عزم سبز ملت, با هوش و با درايت
بر پا کنيم نظمی, از نخبگان عادل
مهران رفيعی
دوازدهم خرداد ماه نود