نفیسه آزاد
دستبند بر دستان نسرین؛ کفن بر پیکر هاله
هفته ی دوم خرداد به مانند بسیار هفته های دیگر که در چند سال اخیر آمدند و رفتند خبر خوبی برای زنان نداشت، اما این بار نه تنها خبر خوبی نداشت که زنان ایرانی را شوکه کرد.
حضور نسرین در دادگاه برای لغو پروانه وکالتش با دستبند اگرچه او روحیه ای ستایش انگیز از خود نشان داد، فعالان زن را در اندوهی سخت فرو برد که وکیل همیشه حاضر خود را دستبند به دست دیدند.
هنوز این خبر ته نشین نشده بود که خبر مرگ هاله سحابی در مراسم تشییع پدر مانند پتک فرود آمد که این بار خشونت سازمان یافته زنانی را هدف گرفته بود که در زندگی خود جز از صلح و برابری نگفته بودند.
انگار که مبارزه ی خشونت و مسالمت این بار عینیتی باور نکردنی یافته باشد و یک سیلی است به صورت کسانی که جز از در انکار برنیامده اند. هرچند که هر دو زن، یکی با روحیه ی مثال زدنی و دیگری با مرگ خود پرچمدار پیشروی در اهداف خود شدند وعمل خشونت پیشه گان حاکم را به ضد خود بدل کردند. کسانی که با مرگ هاله در پی حذف او بودند پیکر بی جان او را انگیزاننده تر از همیشه یافتند. در این میان خبرهایی از حذف زنان در دانشگاه و تکرار بی رمق و بی اثر طرح هایی مانند حجاب و عفاف هنوز ساز خود را می زدند.
آغاز جنجالی هفته ی دوم خرداد با حضور نسرین ستوده، در دادگاهی که برای لغو پروانه ی وکالتش در کانون وکلا برگذار شده بود رقم خورد. ستوده که برای حضور در این دادگاه با دستبند از زندان اوین منتقل شده بود، موفق شد با همسر و برخی دوستان خود در جنبش زنان دیدار کوتاهی داشته باشد. ناهید جعفری در روایت کوتاهی که از این دیدار نوشته، می گوید:
نیم ساعت گذشته از ظهر، دو سرباز همراه نسرین به همراه مامور زن نسرین را از اتاق بیرون می آورند. نسرین درحالی که هردو دست های دستبند زده اش را بالای سرگرفته است، تمام راه را تا کنار ماشین همچنان می رود. مامور زن سعی می کند دست های نسرین را پایین بیاورد اما موفق نمی شود. سر پله هایی که از ساختمان خارج می شویم که به طرف خیابان برویم رضا خندان با دو دستش دو طرف سر و صورت نسرین را گرفته و غرق بوسه می کند. مامور سعی دارد آنها را از هم جدا کند ولی نمی تواند. همه بهتمان زده است. مقاومت عشق است انگار یا بوسه های وعده داده ی رضا خندان به مادر، مهراوه و نیما و ...؟ یکی از فعالان حاضر می خواهد این لحظه را ثبت کند اما دوربینش را مامور می گیرد.
نیم ساعت گذشته از ظهر، دو سرباز همراه نسرین به همراه مامور زن نسرین را از اتاق بیرون می آورند. نسرین درحالی که هردو دست های دستبند زده اش را بالای سرگرفته است، تمام راه را تا کنار ماشین همچنان می رود. مامور زن سعی می کند دست های نسرین را پایین بیاورد اما موفق نمی شود. سر پله هایی که از ساختمان خارج می شویم که به طرف خیابان برویم رضا خندان با دو دستش دو طرف سر و صورت نسرین را گرفته و غرق بوسه می کند. مامور سعی دارد آنها را از هم جدا کند ولی نمی تواند. همه بهتمان زده است. مقاومت عشق است انگار یا بوسه های وعده داده ی رضا خندان به مادر، مهراوه و نیما و ...؟ یکی از فعالان حاضر می خواهد این لحظه را ثبت کند اما دوربینش را مامور می گیرد.
در همین زمان دوستان و همراهان نسرین ستوده، کمپینی را برای تولد این وکیل دربند به راه انداختند، عده ای در تهران به دیدار خانواده ی او رفتند و دیگران در فضای مجازی با پر کردن ویدئو و نوشتن نامه تولدش را گرامی داشتند. شیرین عبادی در پیامی که به همین مناسبت پر کرده بود گفت: نسرین شرف حقوق دانان است و در بند کردن او ففط آسیبی نیست که به خانواده اش می رسد، ما همه از این موضوع آسیب می بینیم.
پیام هایی نیز از سراسر جهان از سوی فعالان زنان، حقوق بشر و صلح در صفحه ی فیس بوک، برای تولد نسرین ستوده که همزمان با عبدالله مومنی برگذار شد، انتشار یافت.
از سوی دیگر، حضور ستوده در دادگاه، با دستبند به ویژه با توجه به عکس هایی که پس از آن منتشر شد، واکنش هایی را برانگیخت. از جمله محمدرضا تابش نماینده تهران در مجلس ضمن اعتراض به این موضوع عنوان کرد که حالا اگر خانم ستوده با دستبند به دادگاه نمی آمد نظام با چه تهدیدی روبرو می شد؟.
از سوی دیگر، حضور ستوده در دادگاه، با دستبند به ویژه با توجه به عکس هایی که پس از آن منتشر شد، واکنش هایی را برانگیخت. از جمله محمدرضا تابش نماینده تهران در مجلس ضمن اعتراض به این موضوع عنوان کرد که حالا اگر خانم ستوده با دستبند به دادگاه نمی آمد نظام با چه تهدیدی روبرو می شد؟.
زنان زندانی؛ محرومیت و اعتراض
در این هفته نامه ای از سوی زندانیان زن سیاسی در زندان اوین منتشر شد. در این نامه که به مناسبت گرامیداشت روز زن منتشر شده، آمده است:
«ما شماری از زنان زندانی اعتراض کننده پس از انتخابات هستیم که همگی با اتهامات واهی و تکراری، به سالها حبس و دوری از خانه محکوم شدهایم. امروز در آستانه روزی که در این سرزمین به نام ما ” زنان” نامگذاری کردهاند، لازم دیدیم این نامه را خطاب به شما بنویسیم تا هم از جفایی که بر ما شده است نگاشته باشیم و هم پیام پر مهرمان را همراه این نامه به مادرانمان که دو سال پشت دربهای زندان صبوری کردهاند، برسانیم و این روز را به آنها تبریک بگوییم. ما شرمگین از دلتنگیهایشان هستیم، اما چه کنیم که تاوان آزادیخواهی در این سرزمین از دیرباز تاکنون، چنین بوده است و ما تنها برای آزادی زیستهایم.»
در بخش های دیگر این نامه زنان زندانی به شرایط دشوار خود در دوران بازداشت اشاره می کنند از جمله ضرب و شتم و شکنجه، ماه ها سلول انفردای، عدم برخورداری از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری و تبعید به زندانهایی با شرایط بسیار وخیم.
«ما شماری از زنان زندانی اعتراض کننده پس از انتخابات هستیم که همگی با اتهامات واهی و تکراری، به سالها حبس و دوری از خانه محکوم شدهایم. امروز در آستانه روزی که در این سرزمین به نام ما ” زنان” نامگذاری کردهاند، لازم دیدیم این نامه را خطاب به شما بنویسیم تا هم از جفایی که بر ما شده است نگاشته باشیم و هم پیام پر مهرمان را همراه این نامه به مادرانمان که دو سال پشت دربهای زندان صبوری کردهاند، برسانیم و این روز را به آنها تبریک بگوییم. ما شرمگین از دلتنگیهایشان هستیم، اما چه کنیم که تاوان آزادیخواهی در این سرزمین از دیرباز تاکنون، چنین بوده است و ما تنها برای آزادی زیستهایم.»
در بخش های دیگر این نامه زنان زندانی به شرایط دشوار خود در دوران بازداشت اشاره می کنند از جمله ضرب و شتم و شکنجه، ماه ها سلول انفردای، عدم برخورداری از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری و تبعید به زندانهایی با شرایط بسیار وخیم.
همچنین انها در نامه ی خود به فشارهایی اشاره می کنند که به سبب زن بودن خود در دوران بازداشت متحمل شده اند.
زنان زندانی می گویند ما در دوران بازجویی و در آن اتاقها، روح و روانمان بارها مورد تجاوز قرار گرفت.
زنان زندانی می گویند ما در دوران بازجویی و در آن اتاقها، روح و روانمان بارها مورد تجاوز قرار گرفت.
با این حال نامه را با امیدواری به بازگشت بصیرت به دستگاه قضایی و محاکمه عاملان و آمران سرکوب مردم در خیابان ها به پایان می برند.
از سوی دیگر خبرها حاکی از آن است که با وجود نبود جا و مکان برای نگهداری زندانیان، هنوز حکم های جدید به اجرا در می آید. به گزارش کلمه از 32 زندانی زن بند قرنطینه ی اوین، هشت نفر بدون تخت و امکانات دیگر هستند و بر روی زمین می خوابند و زندانیان از امکانات مناسب برای هواخوری نیز برخوردار نیستند.
همچنین در خبرها آمده بود که محمد خاتمی، در دیداری که به مناسبت روز زن با عده ای از بانوان داشت، خواستار آزادی زنان زندانی شد. به گزارش سایت کلمه، خاتمی با یادآوری زنانی که اینک در زندان یا حصر به سر میبرند گفت که جای این زنان در میان ما و در عرصه اجتماع بسیار خالی است.
حذف زنان از تحصیلات عالی
«دانشگاه علم و صنعت» امسال در اقدامی عجیب به حذف دختران از واحدهای روزانهی کارشناسی ارشد در تمامی رشتهها اقدام کرد و بر اساس اطلاعاتی که در دفترچه های پذیرش دانشگاه آمده است، به غیر از رشتههای “مهندسی شیمی گرایش صنایع شیمیایی معدنی” و” مهندسی خطوط راه آهن” که هریک تنها ۲ دانشجوی دختر را در واحد روزانهی خود می پذیرند ، در بقیه رشته ها دختران اجازه تحصیل در واحدهای روزانه را ندارند و حتی در برخی از رشتهها، اجازهی تحصیل دانشجویان دختر در واحدهای شبانه نیز داده نشده است.
تفکیک جنسیتی، احداث و ترویج دانشگاههای تک جنسیتی، سیاستی بود که از آغاز به کار دولت احمدی نژاد در پیش گرفته شد. دختران ایرانی که با تلاش خود توانسته بودند رقم بالایی از دانشجویان کشور را به خود اختصاص دهند، هم اکنون و با اجرایی شدن این سیاست ها از عرصه ی دانشگاه حذف می شوند.
گفتنی است که آنچه از دفترچه ی راهنمای رشته های کارشناسی ارشد بر می آید دانشگاههای دیگر هم کمتر یا بیشتر همانند دانشگاه علم و صنعت محدودیت جنسیتی به ضرر دختران را در دستور کار گزینش دانشجو در مقاطع بالاتر از کارشناسی قرار داده اند. در همین رابطه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت اعتراض خود را با امضای طوماری نشان دادند. این طومار اعتراضی که با استقبال گسترده ای از سوی دانشجویان روبرو شده بود، پس از قرار گرفتن در سلف سرویس پسران برای جمع آوری امضای بیشتر توسط حراست دانشگاه ربوده شد!
حجاب و عفاف
طبق معمول، هفته ای یا روزی نمی گذرد که حجاب و عفاف زنان دستمایه ی سخنرانی ها و اظهار نظر ها نباشد. در هفته ی دوم خرداد، علی زنجانی حسنلویی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت : "عده ای با نیتهای خاص، بی بند و باری را ترویج می کنند که این موضوع تهدیدی برای جامعه جوان کشور به حساب می آید. این عده از خارج از کشور هدایت می شوند که باید با آنها برخورد جدی کرد." او همچنین اعلام کرد که ایجاد سازمان امر به معروف و نهی از منکر برای پیگیری مسئله ی حجاب در دستور کار مجلس است. غلامرضا خواجه، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم نیز گفت علاقمندیم خانمها در دانشگاه چادر بپوشند هرچند اجباری نیست! کبری خزعلی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان هم گفت در زمینه تولید مد داخلی بر اساس ارزشهای دینی و اسلامی مشکلی نداریم اما فراگیری این مدها نیازمند تولید انبوه و سرمایه گذاری است.
مرگ هاله سحابی در مراسم پدر
خبر کوتاه بود، خبری که چند ساعت پس از آغاز مراسم تشییع جنازه ی مهندس سحابی در فضای مجازی پیچید و کسی باور نمی کرد تا اینکه روایت ها تایید شد و آن چیزی نبود جز خبر کشته شدن هاله سحابی در مراسم پدر. هاله ی سحابی قرآن پژوه و فعال حقوق زن، عضو شورای فعالان ملی-مذهبی و یکی از مادران صلح بود که در اعتراضات بعد از انتخابات دستگیر و به دو سال زندان محکوم شده بود، او برای دیدار آخر با پدری که در کما بود به مرخصی آمد و در مراسم پدر در اثر خشونت نیروهای امنیتی جان داد.
هاله سحابی را به اجبار همان نیروها شبانه در کنار پدر به خاک سپردند و به این ترتیب، مادر صلح ایران قربانی خشونت شد. دوستان هاله و برخی از فعالان حقوق زنان برای آخرین دیدار با او به خانه اش رفتند و مراسم تدفین را همانها شبانه در بهشت لواسان به جا آوردند.
در گزارش مدرسه فمینیستی در مورد فعالیت های هاله ی سحابی آمده است که هاله سحابی معتقد بود وقتي قرآن را با نگاهي زنانه بخواني و دغدغه ات اين باشد كه بخواهي حضور زنان را در قرآن بررسي كني، آن وقت چهره زني را مي بيني كه بر اساس آيات قرآن از منزلت بالايي برخوردار شده است. دسترسي به حق اقتصادي، ممانعت از زنده به گور كردن دختران، و اجبار به ازدواج با آنان نكات مثبتي است كه در تاريخ آن روزگار براي زنان اتفاق افتاد، اما تفاسير امروزي بايد شكل متفاوتي پيدا كند به گونه اي كه اگر زن در زمان پيامبر به حق ارثي معادل نصف مرد مي رسيد بايد در اين 1400 سال و بر اساس پيشرفت اقتصادي، اجتماعي زنان، در اين موارد مفسران ما به نگاه تازه اي مي رسیدند كه متاسفانه چنين چيزي به چشم نمي خورد.
شیرین عبادی در همین رابطه نوشت:
هاله عزیز، مرگ در بستر شایسته تو نبود، تو با مرگ شهادت گونه ات زور گویان را رسوا کردی. و چه دردناک است که پیکر بی جانت را همانند مرادت حضرت فاطمه زهرا (س)، مخفیانه و در سکوت شب به خاک سپردند.
ناهید توسلی هم در مطلب خود خطاب به هاله می گوید: هاله جان، دیشب که با تو خداحافظی می کردم اصرار کردی شام بمانم... گفتم که باید بروم... کاش مانده بودم... کاش مانده بودم... آمدم اما تا صبح بارها و بارها خوابهای آشفته می دیدم و تا هنوز دارم در آشفتگی ام دست و پا می زنم. می خواهم بگویم دوستت دارم: «هاله» تو «زن/مادر»ی را معنا دادی!
شیرین عبادی در همین رابطه نوشت:
هاله عزیز، مرگ در بستر شایسته تو نبود، تو با مرگ شهادت گونه ات زور گویان را رسوا کردی. و چه دردناک است که پیکر بی جانت را همانند مرادت حضرت فاطمه زهرا (س)، مخفیانه و در سکوت شب به خاک سپردند.
ناهید توسلی هم در مطلب خود خطاب به هاله می گوید: هاله جان، دیشب که با تو خداحافظی می کردم اصرار کردی شام بمانم... گفتم که باید بروم... کاش مانده بودم... کاش مانده بودم... آمدم اما تا صبح بارها و بارها خوابهای آشفته می دیدم و تا هنوز دارم در آشفتگی ام دست و پا می زنم. می خواهم بگویم دوستت دارم: «هاله» تو «زن/مادر»ی را معنا دادی!
نفیسه آزاد، ۱۷ خرداد ۱٣۹۰