به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۹۰

ثابتی، جنایتکاری که از مرزهای وقاحت وشرم گذشته است...
مهدی مؤیدزاده
ثابتی چون اربابش شاه از زنده یاد دکتر مصدق و جبهه ملی دلی پر کین دارد و درهرفرصت می کوشد این کینه را که ریشه در دشمنی با حاکمیت ملی و آزادیخواهی دکتر مصدق دارد بیان کند. مرد شماره دو ساواک شاه وآمر شکنجه در زندانهای امروز که دستش از قدرت کوتاه است می گوید باشکنجه موافق نیستم ومزورانه می افزاید: درزمان دکتر مصدق این آقایان جبهه ملی، که مردم آنان را سمبل دموکراسی وآزادیخواهی می دانند، درتمام مدت در زندانها مردم را شکنجه می کردند.
ازکودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲قریب ۵۸ سال میگذرد وآنانکه برقدرت نشستند قبل وبعد از انقلاب ۵۷ اگر می توانستند دلیلی براین دروغ بی شرمانه داشته باشند، با امکانات وسیعی که داشته ودارند آن دلائل را علیه مصدق ونهضت ملی ایران بدون تردید اقامه می کردند.
باگذشت نزدیک به سی وسه سال از زمانیکه ملت ایران در شرایطی ویژه توانست خط بطلان برسلطنت استبدادی خاندان پهلوی بکشد، هنوزوابستگان وعوامل آن رژیم درپی یافتن راههایی دیگر برای سلطه مجدد برکشور ایرانند و از گوشه وکنارجهان گاهگاه این نغمه ناموزون را ساز می کنند.
پس از سی وسه سال بخشی از برنامه ای بنام افق در رادیوـ تلویزیون VOA (آمریکا) به مصاحبه با یکی از جنایتکاران رژیم شاه اختصاص یافت جنایتکاریکه ازمرزهای وقاحت وشرم گذشته است ...  
شاید بروشنی نتوان گفت که چه ماموریتی از سوی قدرتهای بیگانه برای این مصاحبه شونده درنظردارند ولی پخش این برنامه در پی پروژه ای بود که ازطرف بعضی امریکائی ها بنام اتحاد وهمبستگی برای دموکراسی در خارج ازکشوربرای ایران مدتی است کلید خورده است.
دراینجا باید یادآوری شود که دموکراسی وآزادی صادراتی نیست وآنچه بیگانگان بنام دموکراسی بیاورند نه فقط در راستای منافع ملی مردم ایران نیست بلکه هدفی جزتامین وحفظ منافع بیگانگان نخواهد داشت. مردم ایران خود درراه دموکراسی و استقرار حاکمیت ملی درتلاشند ودر دامهای رنگارنگ نخواهند افتاد.
روزدوشنبه هفتم فوریه ۲۰۱۲ مصاحبه ای با پرویز ثابتی مرد شماره دو ساواک ایران در بیست سال پایانی حکومت پهلویها پخش گردید. رادیوتلویزیون امریکا سالهاست که در هرفرصتی برای برگرداندن آبروی برخاک ریخته شده دست اندر کاران حکومت پهلویها اقدام می کند اما این بار تهیه کنندگان برنامه به امیدی بس باطل وبیهوده تر از پیش به توجیه اعمال یکی از جنایت کارترین گردانندگان آن رژیم برآمده اند، سخن از فردی ۷۵ ساله بنام مردشماره ۲ ساواک مطرح نیست آنچه مطرح میشود بیست سال خیانتها وجنایت هایی است که درایران تحت عنوان امنیت داخلی انجام شده است. بنظرمیرسد این برنامه رادیو تلویزیون امریکا در راستای پاک کردن جنایات ساواک تنظیم شده بود.
درسالهای بعد از انقلاب ۵۷ باید دادگاههای عادلانه با حضور هیئت منصفه وقوانین بین المللی تشکیل می شد وبه خیانت های چنین افرادی رسیدگی می کرد ومسئولین تباهی ها وسیاهی های آن روزگاران درپیشگاه ملت ایران ومردم آزاداندیش جهان بادلایل روشنی که موجود بوده وهست به مجازات می رسیدند ولی دریغا که چنین نکردند تا مردم ایران درجریان آنچه که درفقدان آزادی و دموکراسی بر ملت ایران گذشته مطلع شوند و پس از سی وسه سال یک آمر آبروباخته چون پرویز ثابتی نتواند از چنگال عدالت بگریزد وبعد ازسالها زندگی آرام در امریکا واروپا با ماموریتی دیگر وبرای پاک جلوه دادن یکی از سازمانهای سرکوبگر وجنایتکار به مصاحبه اقدام کند. گفته می شودآیت الله خلخالی درنخستین سال بعداز انقلاب اورا غیابی محکوم به مرگ کرده است، لیکن ثابتی ونظایر او باید در پیشگاه ملت برای اوامر شکنجه وکشتاری که داده اند پاسخگو باشند، کسیکه خودرا پژوهشگرمیداند و بین کشور ایران وامریکا سالهاست در رفت وآمداست با ثابتی گفتگوهایی کرده تا بصورت کتابی منتشر شود (هرچند درباره این محقق تردیدهای فراوان موجود است که دراینجا به آن نمی پردازم ) وپس ازین گفتگو است که رادیو امریکا به این بهانه با اومصاحبه می کند و ثابتی میدانی برای اظهار نظر پیدا می کند. گویا این سه دهه نه تنها از تزویر وبی شرمی وی نکاسته است بلکه وی می خواهد با توسل به دروغ وبا وقاحت سخنان شکنجه شدگانی که برخی خوشبختانه در قید حیاتند را تکذیب کند، بدرستی که بویی از شرم در پیشگاه مردم در وجودش نیست.
پرویز ثابتی از بدو تشکیل ساواک جهنمی شاه به ریاست سرهنگ تیمور بختیار به این سازمان اطلاعاتی وامنیتی پیوسته وتا پایان سلطنت استبدادی پهلوی دوم، یعنی درزمان ریاست پاکروان، نصیری ومقدم که در روزهای نخستین آغاز حکومت جمهوری اسلامی اعدام شدند همچنان مسئولیت های مهمی داشته است.
در سازمان امنیت واطلاعات مرد شمارهً دومسئول "امنیت داخلی" ایران بوده است. به این معنی که همه حرکت های محدود کننده آزادیها ی فردی واجتماعی واحزاب واجتماعات با نظر مستقیم اداره ای بوده که این آمر شکنجه ریاست آنراداشته است. او خود می گوید که با سیا و موساد و اینتلیجنت سرویس نیزدر ارتباط سازمانی بوده است. درسازمان امنیت رژیم شاه هردگراندیشی مورد خشم وغضب قرار داشت. دارندگان اندیشه های مارکسیستی، نیروهای مذهبی که استبداد را نمی پذیرفتند و ملی گرایان همگی برابر مقررات امنیتی می بایست شدیدا تحت کنترل می بودند. گزارشی کافی بود که امنیت را بخطر افتاده انگارند و از زن و مرد تا کوچک و بزرگ گرفتار ماموران شکنجه گر ساواک شوند. در ایران جنایت علیه انسانیت می شد. مقاوم بودن، تسلیم دیکتاتوری نشدن بزرگترین جرم به حساب می آمد.
اگر به سالهای آخر آن رژیم نگاهی بیافکنیم تشکیل حزب فرا گیر رستاخیز را می بینیم که شاه در سخنانی در باره ی آن گفت ملت ایران فقط باید به اصول این حزب باورداشته باشند وگرنه جایی در ایرانزمین ندارند. پرویزثابتی در اجرای خشونت آمیزاین نوع فرامین نقش نخست را داشته است. گرچه آمار شمار دگراندیشانی که با انواع شکنجه های جسمی، جنسی و روانی در آن زمان  مورد آزار واقع شدند، جایی دراین نوشته کوتاه ندارد، چون شاید نتوان از همه نام آورد، اما در ساسر جهان بسیارند زندانیان شکنجه شده ای که حاضربه شهادت دردادگاهی برای رسیدگی به جنایات ثابتی باشند. ثابتی چون اربابش شاه از زنده یاد دکتر مصدق و جبهه ملی دلی پر کین دارد و درهرفرصت می کوشد این کینه را که ریشه در دشمنی با حاکمیت ملی و آزادیخواهی دکتر مصدق دارد بیان کند. مرد شماره دو ساواک شاه وآمر شکنجه در زندانهای امروز که دستش از قدرت کوتاه است می گوید باشکنجه موافق نیستم ومزورانه می افزاید: درزمان دکتر مصدق این آقایان جبهه ملی، که مردم آنان را سمبل دموکراسی وآزادیخواهی می دانند، درتمام مدت در زندانها مردم را شکنجه می کردند.
ازکودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲قریب ۵۸ سال میگذرد وآنانکه برقدرت نشستند قبل وبعد از انقلاب ۵۷ اگر می توانستند دلیلی براین دروغ بی شرمانه داشته باشند، با امکانات وسیعی که داشته ودارند آن دلائل را علیه مصدق ونهضت ملی ایران بدون تردید اقامه می کردند. حال آنکه دنیا می داند که دکتر مصدق مظهر آزادیخواهی و دموکراسی در ایران است. صدها کتاب ومقاله وکنفرانس به زبانهای گوناگون در سراسر جهان درباره ی دکتر مصدق و جبهه ملی ایران منتشر شده است و دشمنان آزادی، استقلال و دموکراسی درایران نتوانسته اند برنام پاک و بلند این ابرمرد آزادیخواه خدشه ای وارد سازند.
بیگانگان نمی توانند دموکراسی های مهندسی شده خود را به ملت ایران تحمیل کنند، و ازآنجا که اندیشه های مصدق را مانع راه خویش می بینند، چندیست بازمعدودی با کوشش بیشتر یاوه های جدیدی علیه راه مصدق پیش کشیده اند و پرویز ثابتی نیز یکی ازآنهاست.
جنین است که یکی مدعی است که مصدق علیه شاه کودتا کرد و ماموری سر شکنجه گر نیز از شکنجه در دوران دکتر مصدق می گوید! اما راهی که دکتر مصدق گشود راه استقرار حاکمیت ملی و استقلال ایرانزمین بود و این راه است که سرانجام آزادی و دموکراسی را برای ملت ایران به ارمغان خواهد آورد.

هشتم اسفند۱۳۹۰ تهران ـ مهدی مؤیدزاده