به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۹۰

بهروز سورن
مرکز اولاف پالمه – ده خطای نابخشودنی


مرکز اولاف پالمه در سوئد با برگذاری و سازماندهی کنفرانس تجمعی از ایرانیان و تشکلهای سیاسی خطاهای چندی کرد که دامنه آن به این زودی ها گریبان این مرکز را رها نخواهد کرد.
 مرز میان خوشنامی و بدنامی به تار موئی بسته است و بسیار حساس است.

مناسبات اتی اپوزیسیون اصیل در خارج از کشور با این مرکز خودویژه گی های جدید ارتباطاتی خواهد داشت.
خطای اول این مرکز برگذاری و دعوت از بخشی از ایرانیان و سازمانهای نه چندان محبوب و خوشنام برای برگذاری کنفرانسی بنام اتحاد برای دمکراسی بود. مجموعه ای که هیچگاه به اصول ابتدائی دمکراسی نه در گذشته و نه حال, در عمل اعتقادی نداشته است. انحصارگرائی و خودی گزینی از خصائل آنها بوده است و در مخیله خود جز ائتلاف با بخش دیگر حکومت که همانا اصلاح طلبان اند , بدون حضور نمایندگان نهادهای مردمی , نداشته اند. کوتاه پس از برگذاری اما شرکت کنندگان مسئولیتی را در دعوت کردن و شدن بعهده نگرفتند. مسئولیتها را به همدیگر پاس کرده اند. این رفتار نشان میدهد که طیف مزبور شرکت کننده در موضعی تدافعی قرار گرفته است. همچنین میدانند که در چه میدانی بدنبال توپ طلائی! دول غربی دویده اند.

خطای دوم برگذاری چنین کنفرانسی مخفی در کشوری بنام سوئد است که در حمایت و امکان سازی برای تبعیدیان و مهاجران در میان کشورهای اروپائی کم مثال است. ایرانیان تبعیدی سوئد و بویژه استکهلم همیشه علیه جباریت نظام خروشیده و شوریده است. حال آنکه تجمع طیف سازشکار تبعیدی که یکی در میان در صفوف سفارتهای رژیم صف می کشند در این نقطه انجام می پذیرد.

خطای سوم اینکه این کنفرانس را به گفته برخی از شرکت کنندگان با هدف آلترنانیو سازی برای جمهوری اسلامی ترتیب داده است. ایجاد آلترناتیو بشکل مخفی, غیر دمکراتیک, مرموز و بدون روشنگری و شفافیت از فعل و انفعالات پشت پرده کنفرانس! و همراه با طیف راست و مماشات طلب خارج از کشور نه تنها امیدزا برای مردم ستمزده کشورمان نیست بلکه واکنش منفی گسترده ای را دامن خواهد زد.

خطای چهارم اما سازماندهی این کنفرانس از طریق ایرانیانی است که پیشینه و عملکرد آنها با سازمانهای حزب توده و اکثریت آمیخته است. مسئولین ایرانی این مرکز با سوابقی تشکیلاتی با سازمانهای چپ نما اما هوادار اصلاح طلبان, دامنه ذهنیت و تخیلشان بیش از دعوت از نماینده سازمان اکثریت و برخی از فعالین جمهوریخواه قد نمیداده است.

خطای پنجم اینکه هم در تدارک این کنفرانس و هم در برگذاری آن بطور سری, مخفی و مرموز وارد عمل شد. پشت پرده و مخفیانه که دلائل مخفی بودن آنرا بیش از امنیتی نگاه داشتن آن برای تروریستهای جمهوری اسلامی در خارج میتوان بی خبرماندن اپوزیسیون رادیکال و ناسازگار رژیم در خارج از کشور تعبیر کرد.

خطای ششم اهدای مدیریت برنامه به فردی بنام سازگارا بود که گذشته ای بسیار ناپاک تر از سایرین دارد و این موضوع برای تبعیدیان و مردم کشورمان آشکار است.

خطای هفتم اینکه شتابزدگی در رفت و روب کردن این تجمع آمیخته با مخفی کاری بسیاری از شرکت کنندگان منتخب از سوی اصلاح طلبان را با کلماتی همانند نمیدانم؟ چه کنم؟ نمیروم؟ نمیخواهم؟ و.... روبرو ساخت. تناقضات گفتاری پیش و پس این جریان به همین دلیل بود.

هشتم اینکه این مرکز به اهداف و آرمانهای اولاف پالمه نیز که انسانگرائی و دمکراسی بود نیز تعهدی نشان نداد

نهم اینکه این مرکز مختصات سیاسی اجتماعی ایران و بویژه ایرانیان در تبعید را تجزیه و تحلیل نکرد و بدنبال برنامه ریزان ایرانی این مرکز هزینه کرد. آنهم در کشوری بنام سوئد که خیل وسیع و اکتیوی از ایرانیان سازش ناپذیر با کلیت جمهوری اسلامی را در بر میگیرد

دهم اینکه هنوز به خطای خود و شکست این کنفرانس اذعان نکرده است. و قطعا تصویر اومانیستی و هواداری از دمکراسی و حقوق بشر را در سطح بین المللی نسبت به خود تیره و غبار آلود میکند. درخواست پوزش از نیروهای بی شمار تبعیدی و مردم کشورمان حد اقل انتظار از مرکز اولاف پالمه میباشد. این امر به بازسازی مجدد اعتمادها و ارتباطات با این مرکز میتواند یاری رساند.