مهرانگیز کار
یک حرکت لطیف اجتماعی که جریان اعتراضی نسبت به حیوان آزاری را سامان می دهد با مرگ ماهی های قرمز شب عید در تنگ های بلوری شروع شد. بحث گسترده حفاظت از محیط زیست، به سفره های هفت سین رسید و مرگ ماهی قرمز در میان آب کلرزده و نامناسب را جمعی به چالش کشیدند. هنوز البته حرکت اجتماعی فراگیر نیست، اما در همین اندازه که هست، تلنگری است به فرهنگ خشونت که زندگی انسان و حیوان را در آن سرزمین ناامن کرده است.
نخستین حرکت مدنی که در پرتو آن هویت اجتماعی ایرانیان در سال نو شمسی دیدنی شده، ابراز حساسیت اعتراضی و جمعی نسبت به حیوان آزاری است. این حرکت که در تداوم حرکت های سال پیش شکل گرفته، جامعه ایران را که گفته می شود گرفتار انواع بی اخلاقی ها شده، به گونه ای دیگر نمایان می کند. جمعی از ایرانیان که زنان و جوانان نیروی محرکه آن هستند، در برابر خانه یک زن جمع شده و می خواهند او را که با ظاهر موجه، حیوانات را آزار می دهد به دست قانون بسپارند. بدون شک ایرانیان فعال برای رفع خشونت از حیوانات، خوب می دانند که مجالس ایران در این باره قانون خاصی از تصویب نگذرانده اند و می دانند حیوانات در فرهنگ حاکم و در قوانین حاکم، پناهگاهی ندارند. اما حرکت تازه جمعی از ایرانیان برای اعتراض به زندگی خشونت بار حیوانات، بیش از آن که مطالبه ای قانونی باشد، گامی است که برای تغییر فرهنگ خشونت نسبت به حیوانات برداشته می شود. شاید از روزگاری خبر می دهد که ایرانیان می خواهند به انگیزه حفاظت از محیط زیست، از چهره اجتماعی خود خشونت زدائی کنند.
محیط زیست از نگاه کارشناسان در این حوزه، افق گسترده ای را در برمی گیرد. شاید اگر بگوئیم از این نگاه، سلامت و ایمنی زندگی انسان و حیوان و گیاه و دیگر مظاهر طبیعت در آن می گنجد، سخنی به گزاف نگفته ایم. آب، خاک، رود، کوه، دره، گیاه، انسان و حیوان، هرگاه زیر سلطه عوامل خارجی، آلوده و ناسالم بشوند، محیط زیست آسیب می بیند.
در حوزه عمومی همواره با سگ ها و گربه های ولگرد روبه رو بوده ایم که پوزه بر زباله ها می مالند و رفع گرسنگی می کنند. از این بیش، بسیار شاهد بوده ایم که کودکی و جوانی با آزردن آنها احساس مسرت کرده و از رنج آنها غرق لذت شده است. این تصاویر هریک واجد مفهومی جامعه شناسانه است که در ایران تا کنون چندان به آن نپرداخته اند و به علل و ریشه های آن توجه نشان نداده اند. اما جریان رو به رشد و جهانی حفاظت از محیط زیست، به سرعت وارد زندگی روزمره در جوامعی می شود که هنوز خود را از نقد حیوان آزاری و چالش با آن دور نگاه داشته اند. ایران یکی از آن جوامع است که هرچند حکومت مسلط بر آن حتا از موضوع مهمی مانند "حقوق بشر"، درک درستی ندارد و آن را توطئه دشمن اعلام می کند، ولی مردم زیر سلطه این حکومت، خم نشده اند و تلاش می ورزند تا جامعه را به ضرورت ورود به بحث های مرتبط با محیط زیست متقاعد کنند.
تظاهرات مردم در اعتراض به روند خشک شدن دریاچه ارومیه و واکنش هائی از جنس آن، حرکت های نوینی است که در صدد بر آمده تا ساز و کارهای کهن فرهنگی را تغییر دهد. غلبه بر این ساز و کارها آسان نیست. کوتاه مدت نیست. اما آینده ساز است. این که رئیس جمهور کشور برای ضبط پیام نوروزی، کنار سفره هفت سینی می نشیند که در آن از ماهی زنده و محبوس در تنگ آب نشانی نیست و در عوض نارنجی در جام آب نشسته است، تایید نیروی تاثیر گذار مردم و رسانه است. از یک قدرت نهفته و یک جامعه مدنی تنوع گرا خبر می دهد که با وجود فشارهای امنیتی که صبورانه آن را تحمل می کند، راههای نفوذ و تاثیرگذاری و گریز از فشارهای امنیتی را می شناسد و آن را تست می کند.
نیروهای مدرن مردمی به هر دری می زنند. گاهی درها یکی یکی در برابرشان بسته می شود و گاهی که روزنه ای می یابند از آن عبور می کنند. این است که نمی شود گفت جامعه ایران ایستاست. نمی شود گفت همه آن چه را بر آن تحمیل شده پذیرفته است و سوای نان و آب و عیش و نوش خواهان چیز دیگری نیست. این جامعه حتا در پاره حزب اللهی اش مدرن است. پوشش سیاسی که برای حفظ قدرت بر تن دارد، دیر یا زود دریده می شود و از درون آن نیروهای مدرن و خواهان انهدام شیوه های کهن زندگی بیرون می زند.
سبک زندگی که آن را رهبران کشور به سلیقه غیرمدرن خود تعریف می کنند و پیاپی در خطبه ها و سخنرانی ها از خوبی های آن می گویند، حتا در بیت های خودشان، در اندرونی های خودشان، در زندگی و مناسبات جمعیت طرفدار حکومت و مشهور به حزب اللهی و بسیجی خریدار ندارد. برای جوانها از هر طیف و طبقه فاقد جاذبه است. اگر به تلقین و تربیت آموخته باشند که مثلا "سگ" موجود نجسی است، زیر تاثیر نیروهای مدرن و مسلط بر جامعه، متقاعد نمی شوند که حق دارند سگ را با سنگ و چوب بکوبند. شبکه های اجتماعی فقط در دسترس جمعیت مدرن کشور نیست. جمعیت به ظاهر غیر مدرن و زیر فرمان هم به شبکه های اجتماعی دسترسی دارند و تاکید جهانی بر محیط زیست که پرهیز از حیوان آزاری بخشی از آن است، توجه شان را جلب می کند.
باقی می ماند امکانات و هنر شبکه سازی که تا آن نباشد، نیروهای مدرن ضد خشونت با گرایش حفاظت از محیط زیست نمی توانند مورد به مورد رویدادها را کشف کنند و نسبت به آن حرکت اعتراضی سامان بدهند. به نظر می رسد در گذار زمان، توفیق شبکه سازی هرچند محدود نصیب شان شده و در این زمینه کارورزی می کنند.
واما استدلال پسندیده ای که نیروهای نوین اجتماعی، از آن جمله حامیان حقوق حیوانات را در یکی دو سال اخیر برانگیخته تا آشکارا با راه و رسم حیوان آزاری رو به رو بشوند، این است که انسان ها با شهرسازی و آپارتمان سازی، فضای زیست حیوانات را تنگ و دسترسی آنها به منابع غذائی طبیعی را از بین برده اند. در این موقعیت باید در برخورد با حیوانات جانبدار حقوق شان بود و دستکم تا زمانی که نظام قانونگذاری، این سبک و سیاق نوین فکری را درک کند، مردم این حقوق را به رسمیت بشناسند و خود مجری آن بشوند.
این شیوه از اصلاح امور اجتماعی، بی گمان در جامعه ایران طرفدار پیدا می کند. شیوه ای است که ابتدا و مستقیم با حکومت شاخ به شاخ نمی شود، اما در دراز مدت حکومت را با خود همراه می سازد. شیوه های مدرن، متناسب با شرایط امروز انتخاب شده و در صدد ایجاد تحول در رفتار و عادات اجتماعی است.
ایران وایر