به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۹۵

نوروز بر تمامی ايرانيان فرخنده باد!

غزلی بهارانه از پيرايه يغمايی 

غزلی بهارانه از پيرايه يغمايی 

ايام از شما مبارک باد!
ايام می آیند تا با شما مبارک شوند
ايام شماييد !
شمس تبريزی

نوروز بمانيد که ايّام شماييد
آغاز شماييد و سرانجام شماييد آن صبح نخستين بهاری که به شادی،
می آورد از چلچله پيغام، شماييد

آن دشت طراوت زده آن جنگل هشيار
آن گنبد گردننده ی آرام شماييد

خورشيد گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشيد شما ، عشق شما ، بام شماييد

نوروز کهنسال کجا غير شما بود ؟
اسطوره ی جمشيد و جم و جام شماييد

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شماييد

هم آينه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،
هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شماييد

امروز اگر می چمد ابليس، غمی نيست
در فنّ کمين حوصله ی دام شماييد

گيرم که سحر رفته و شب دور و دراز است ،
در کوچه ی خاموش زمان، گام شماييد

ايّام به ديدار شمايند مبارک
نوروز بمانيد که ايّام شماييد

پيرايه يغمايی
...
موسيقی: قطعه ی «شادی و امید» اثر جاودانه ی زنده ياد حسن کسایی، با تار فرهنگ شریف