به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۹۰

 پرویز داورپناه

حفظ یکپارچگی و سلامت سازمانی

در گرو معرفی و طرد افراد خاطی است

در هفته های اخیر دشمنان سیاسی دکتر محمّد مصدّق، به نام دوست و مشفق جبهه ملی و هواداران این سازمان، بازهم دست از توطئه برنداشته و از هیچ کوششی برای تفرقه بین ملیون و تخریب و انهدام خانه سیاسی دکتر مصدق، جبهه ملی ایران باز نایستاده اند.

آقای عبدالعلی ادیب برومند، رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران در تاریخ بیست و هشتم اردیبهشت۱۳۹۰ در مصاحبه ای با یکی از سایت های خارج از کشور موسوم به «سایت ملیون» اعلام میدارند که «جبهه ملی ایران در حالی که در صحنه سیاست ایران حضور دارد ولی در حصار محدودیت به سر می برد، نه دفتری دارد و نه روزنامه ای رسمی و نه باشگاهی. بنا براین در شرایط موجود باید به تحکیم مواضع خود و حفظ انسجام جمعی و رعایت مقررات و مداومت در پیشبرد اهداف آزادی خواهانه و میهنی و رسیدگی به تشکیلات و توسعه ی آن و جذب جوانان و دادن تربیت سیاسی و اجتماعی به آنان بپردازد و نیز پیشنهادها و برنامه هایی برای بهتر اداره کردن کشور تدارک نماید ولی متأسفانه در اثر بی انضباطی و خودسری و خودبزرگ بینی یک عضو شورای مرکزی که سابقه طولانی در جبهه ندارد ولی با فعالیت های مصاحبه ای که در سالهای اخیر انجام داده خود را نزد بعضی از اشخاص مثبت و مفید جلوه داده است در جبهه با اقدامات و دسته بندی های خود ایجاد بحران و تنش می کند و خواسته یا ناخواسته موجب وقفه در کار پیشرفت جبهه ملی و تضییع اوقات می گردد. بدیهی است این روش نامعقول ناقض علاقه به جبهه است. من بارها از در دوستی با این عضو وارد شده او را از ادامه این روش منع کرده ام ولی فایده ای نبخشیده است. وی به طور کلی با مقررات و مواد اساسنامه و هماهنگی جمعی سازش ندارد و به دیگران به چشم کم اعتنایی می نگرد.»

آیا نباید آقای ادیب برومند این "عضو شورای مرکزی"، این شخص «بی انضباط» ، «خود بزرگ بین» و «خودسر» را که با «هماهنگی جمعی سازش ندارد»، یکبار برای همیشه معرفی می کردند. همه می دانند که این شخص کسی جز کورش زعیم نیست. ولی چرا رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران او را معرفی نمی کند.

در زمانی که ملت ایران با مبارزات شبانه روزی خود برای آزادی ودموکراسی تلاش می کند، عده ای بر سر آنند تا شاید بتوانند با ایجاد برخورد میان نیروهای مبارز ملی ومردمی، از طریق اعلامیه های شبهه انگیز و گمراه کننده و ادعاهای سراسر کذب و دوراز واقعیت، از همبستگی همه نیروهای غیر وابسته به بیگانه ممانعت بعمل آورند و آب را چنان گل آلود کنند تا مگر دربرخوردهای داخلی، سکان حرکت ملی مردم ایران را در دست گیرند.

ممکن است از خود بپرسیم که اگر سازمان های نهضت ملی ایران، و در میان آنان مسئولین جبهه ملی ایران قادر به برافکندن نقاب از چهره ی عنصر نفوذی بیمارگونه ای، که ماهیت جست و خیز های کودکانه و شیرین زبانی های هذیان آمیز او برای هر فرد سیاسی مجربی همچون روز روشن است، نباشند چگونه خواهند توانست در راه مبارزه برای آزادی قدمی بردارند. اما خوشبختانه چنین نیست زیرا دشمن نادان با اعمال سخیفش خود این نقاب را در نظر اهل بصیرت از چهره ی خویش دریده است.

آقای ادیب برومند در ادامه مصاحبه می افزاید:

«بر طبق ماده چهارم اساسنامه عده اعضای شورای مرکزی پنجاه تن خواهد بود.»

«الف) تبصره ی ماده دوم اساسنامه می گوید : در صورت عدم امکان برپایی کنگره مجمع مسئولان سازمان ها عهده دار وظایف کنگره خواهد بود در صورتی که تشکیل مجمع مسئولان سازمان ها مقدور نباشد شورای مرکزی تا رفع موانع به وظایف خود ادامه خواهد داد.»

با توجه به این تبصره معلوم است که ادعای بهانه گیران دروغزن از اینکه زمان فعالیت شورا به پایان رسیده و ادامه کارش قانونی نیست تا چه حد بی پایه و حاکی از غرض و هوچی گری یا عدم آگاهی از اساسنامه است. آنچه مسلم است شورا هیچوقت مگر هنگام انتخابات کنگره تعطیل بردار نیست و این موضوع پیوسته رعایت می شده است.»

«ب) ماده شانزده اساسنامه حاکی است که ۳۵ تن از اعضای شورای مرکزی از طرف کنگره جبهه ی ملی با رأی مخفی و اکثریت حاضران در جلسه انتخاب می شوند و ۱۵ نفر دیگر با توجه به قسمت آخر ماده و رعایت مواد اساسنامه در صورت مقتضی از طرف شورای مرکزی انتخاب خواهند شد.»

«اکنون ما در وضعی هستیم که از یک طرف کنگره نمی تواند تشکیل شود و از طرف دیگر تنی چند در جلسات شورا حاضر نمی شوند. گو اینکه در همین حال با دو سوم اعضای شورای کنونی که ۲۶ نفر هستند یعنی با ۱۷ نفر اکثریت مطلق حاصل خواهد شد و ما می توانیم با طرح مسائل، رأی گیری و اتخاذ تصمیم کنیم و جلساتی هم با این ترتیب به طور رسمی داشته ایم. ولی به هر حال شورای ۱۷ نفره، همواره کارساز نیست و اوضاع و احوال اقتضا می کند که چنانچه عدم حضور چند نفر مذکور ادامه یابد بر طبق ماده شانزدهم اساسنامه افرادی را انتخاب و با رأی اعضای شورا به عضویت شورا درآوریم. این کار به هیچ وجه غیرقانونی نیست و کسانی که این عمل را انتصابی و غیرقانونی قلمداد می کنند از اساسنامه بی خبرند و به وسیله افراد بی مقداری دست به القای شبهه و غرض رانی می زنند.  ما در یکی از جلساتی که دو سوم اعضا حاضر بودند و جلسه رسمی بود رأی گرفتیم که در صورت ادامه غیبت آن چند نفر غایب لیستی با حضور دو تن از هیئت رهبری حاضر و هیئت اجرایی عده ای از سازمان های جبهه و کسانی که سابقۀ مبارزه در جبهه ملی داشته یا از افراد اصیل و وفادار به نهضت ملی ایران هستند تهیه و برای هریک با رأی مخفی نظر موافق بگیریم تا به عضویت شورا درآیند. این کار هنوز به مرحله عمل درنیامده و در جلسۀ آینده شورا اگر آقایان غایبان حاضر شوند با توافق همگانی موضوع افزودن افراد به شورا عملی می شود و در غیر این صورت تصمیم گرفته شده اجرا خواهد شد.»

انتظار می رود اعضای محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران سخنان آقای ادیب برومند را جدی گرفته، اجازه ندهند که «افرادی بی مقدار!»، به نیت آشکار خرابکاری، و ساختن سازمان های موازی، همچون تشبث هایی که تا کنون در خارج کرده اند، سرنوشت جبهه ملی ایران را رقم بزنند.

و اما در خارج از کشور نیز، در گزارش کوتاهی که در باره ی تشکیل به اصطلاح "کنگره: لایدن ـ هلند" منتشر شده است نوشته اند:

«کنگره دوم جبهه ملی ایران – اروپا یکم اسفند ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت خورشیدی برابر با بیستم فوریه دو هزار و ده میلادی در شهر دانشگاهی لایدن هلند با طنین سرود مهرایران درساعت ۳۰ /۱۱ آغازشد... پس از تصویب اسناد کنگره، طبق برنامه برگزاری [کذا؛ برگذاری] انتخابات شورایعالی جبهه ملی ایران - اروپا در دستور کار قرارگرفت. ابتدا اعلام شد که اعضای کنونی شورایعالی دراین لحظه مستعفی می باشند. از آنجاییکه بر اساس اساسنامه، اعضای شورایعالی جبهه ملی ایران – اروپا مشتمل بر ۱۵ نفرمی باشد، هر واحد موظف شده بود تا ۲ عضو به صلاحدید خود به این شورا معرفی نماید و بقیه به صورت آزاد وبه صورت لیستی با رای مستقیم درکنگره انتخاب گردند. آقای سرهنگ محمودی اعضای انتصابی (نمایندگان) واحدها وکاندیداهای آزاد را طبق لیست تعیین شده معرفی کردند. سپس، از حاضران سوال شد که چنانچه پیشنهاد یا نظر و یا نامزدهای دیگری دارند، اعلام نمایند. چون نامزدهای دیگر[کذا؛ ! ... دیگری معرفی نشدند ومخالفتی ابرازنشد، افراد اعلام شده، به ترتیب زیربه عضویت شورایعالی جدید جبهه ملی ایران- اروپا انتخاب شدند .

آقایان نظریان و استکی از هلند ، آقایان ارجمند و نصیریان از سوئد، آقایان فرشید یاسایی و عبدلی از آلمان ، آقایان ذاغیان و هوشمند از بلژیک، آقایان مرادی و تقی زاده از قبرس، به عنوان نمایندگان واحدها در شورای عالی، و آقایان عمرانی، ارس، آقایی و جعفری به عنوان اعضای انتخابی شورایعالی. پیشنهاد شد که آقای پروفسور زمانی از انگلستان، به شرط موافقتشان، عضو مشاور شورایعالی جبهه ملی ایران- اروپا گردند. همینطور، پیشنهادشد که درصورت شکل گیری مجدد واحد انگلستان ودرصورت موافقت نامبرده، ایشان به عنوان نماینده آن واحد در شورایعالی جبهه ملی ایران – اروپا پذیرفته شوند.» *

در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ در نامه سرگشاده این به اصطلاح شورا به جبهه ملی ایران ، بدون ذکر نام و امضاء چنین آمده است:

«ظرف ماههای اخیر نامه های درونی فراوانی در مورد عملکرد رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران رد و بدل شده است. در ماه گذشته چندین نوشته علنی از سوی فعالان جبهه ملی ایران منتشر گردیده و در این میان نامه سرگشاده ای نیز از سوی بخش بزرگی از اعضای شورای مرکزی خطاب به آقای ادیب برومند انتشار یافته است که جان کلام آن این است که:

آقای برومند با رفتار و کردار خویش به عنوان رييس شوراي مركزي جبهه ملي ايران از خود سلب صلاحيت كرده اند.»

حال، «این بخش بزرگ اعضای شورای مرکزی» چه کسانی هستند معمایی است که فقط مدعیان ـ این انشعابگران حرفه ای ـ باید بدان پاسخ دهند چون هیچکس از نام و نشان ایشان آگاه نیست

در ادامه نامه سرگشاده ی بی امضاء و بی مسئول، پس از خواندن اتهامات بیشرمانه و گستاخانه و شعار های میان تهی و دهان پرکنِ زیر:

«شگفتا از درس تاریخِ کسی که مدعی جانشینی دکتر محمد مصدق است و به توصیه و با مشورت مقامات امنیتی جمهوری اسلامی انجام وظیفه می کند. اکنون سوال این است که چگونه میتوان بهتر از این کمر به نابودی درخت استواری بست که ریشه در آن خاک اهورائی دارد و نهال آن به همت بزرگ مرد تاریخ ایران مصدق بارور گردیده است.»

در پایان نامه ی بی امضاء، اعلام رسمی انشعاب گروهی ناشناس ـ این دایه های مهربان تر از مادر، که سخنان و اعمالشان نصایح نامه ی مردم (ارگان حزب توده) در سال های 60 به جبهه ملی ایران را به یاد می آورد ـ را، که عملأ به ادعای خام و کودکانه ی رهبری جبهه ملی ایران برخاسته اند، به صورت زیر می خوانیم:

«اعضای محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران! ما هموندان جبهه ملی ایران- اروپا ضمن اعلام وفاداری به جبهه ملی ایران، رفتار و کردار آقای برومند و باند حامی وی را قویا محکوم میکنیم و اعلام میداریم که تمام ارتباطات خود را با این بخش از سازمان قطع کرده واز شما نیز انتظار داریم برای دفاع از حیثیت جبهه ملی ایران عذر آقای برومند و حامیانش را بخواهید، از جبهه ملی ایران اعاده حیثیت کرده واز آسیب بیشتر به این درخت تنومند جلوگیری نمایید.»**

چون این نامه سرگشاده بدون امضاء می باشد، و به نام دهان پرکن اما بی مسمای "شورایعالی ـ اروپا" منتشر شده است، کلیه ی صاحبان اسامی نامبرده در گزارش به اصطلاح "کنگره"(!)، که از آنان به عنوان اعضای "شورا" نام برده شده است، مورد این سئوال قرار می گیرند که آیا همگی در نوشتن آن نامه شرکت داشته اند؛ و اگرچنین نیست چرا کسانی که در این کار شرکت نداشته اند تا به حال متن این نامه سرگشاده را تکذیب نکرده اند. و آیا همه این افراد هنوز هم در این "سازمان" موازی هستند و یا عده ای، بدون ذکر نام خویش، به خود اجازه داده اند که از نام ایشان سوء استفاده کنند.؟

گرچه به دلیل پنهان نگهداشتن اسامی نویسندگان نامه، هویت این عده درست معلوم نیست این پرسش مطرح است که این افراد گمنام چه کسانی هستند و چه هدفی دارند ولی جای گفتن ندارد که هر کجا عده ای تفرقه ایجاد کنند منفذ ها برای رخنه ی دشمن باز می گردد، بلکه حتی باید گفت تفرقه افکنی مستقیمأ در خدمت دشمن است

در ایران، از یک طرف فشار کودتاچیان حاکم بر فعالان سیاسی و اجتماعی، از جمله جبهه ملی ایران، به نحو بی‌سابقه‌ای شدت یافته است، و از طرف دیگر با وجود اینکه جبهه ملی ایران در تهران اعلام کرده است که در خارج از کشور نماینده و سخنگو ندارد، در برون مرز سخنگویان و سازمانهایی به نام جبهه ملی ایران چون قارچ روئیده اند و خودسرانه به نام جبهه ملی ایران سخن می گویند، و اعلامیه و بیانیه صادر می کنند و اعضای قدیمی جبهه ملی چون رئیس شورای مرکزی و اعضای هیاًت اجرائیه جبهه ملی ایران را آماج توهین و ناسزا قرار می دهند؛ و بد تر از همه به صورت ناشناس و بدون ذکر نام مرتکب هتاکی هایی می شوند که در جبهه ملی ایران هرگز سابقه نداشته است.

آقای ادیب برومند، رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران موظفند برای جلوگیری از تبدیل یک غده ی چرکین به قانقاریای مهلک، به نام آینده ی ملت ایران دراین جنبش عظیمی که مردم نخستین گام های آن را برداشته اند، افراد خود بزرگ بین، خود سر و بی انضباط را بی درنگ معرفی نمایند تا شورای مرکزی بتواند در باره ی آنها تصمیم گیری کند و بی دغدغه ی خاطر، و با فراغ بال بیشتری با آزادیخواهان کشور همراهی کند.
دکتر پرویز داورپناه 
  ۱۲ خرداد ۱٣۹۰ -  ۲ ژوئن ۲۰۱۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*رجوع کنید به گزارش کوتاه کنگره در لینک زیر:


** نگاه کنید به متن کامل این نامه سرگشاده در لینک زیر:

http://www.jebhemelli.info/html/bayan-didgah/11/210511JMO.htm

*** تکذیب نامه:
  آقای داورپناه با عرض سلام، ما مدت ها است که با سازمان اروپا کار نمی کنیم. و روشن است که مسئول نامه ها و مواضعشان هم نیستیم.
از اینکه چرا سازمان مذکور هنوز نام من و آقای عبدلی را از لیست ( اعضای شورای عالی) خود پاک نکرده، برای ما هم روشن نیست.
 با آرزوی تندرستی، یاسائی
۲ ژوئن ۲۰۱۱
(تاکید از احترام آزادی است.)