به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۹۰

 حسین شاه حسینی عضو شورای مرکزی جبهه ملی:

«هاله سحابی را به زمین انداختند و با لگد به پهلوهایش زدند»

حسین شاه حسینی


خانواده سحابی قصد داشتند جنازه را تا سر کوچه تشییع کنند اما وقتی به نزدیک خیابان می‌رسند همان عده به همراه تعداد دیگری لباس شخصی به سمت جنازه هجوم آورده و آن را از دست مشایعت‌کنندگان می‌گیرند.

آقای شاه‌حسینی آن لحظه را اینگونه توصیف می‌کند:
 «همه را کنار زدند و مرحوم مهندس سحابی را گرفتند. عده‌ای که جلوی جنازه بودند ممانعت کردند، اعتراض کردند که ناگهان به دختر مهندس حمله کردند، دختر زمین خورد و پنج شش لگد به پهلویش زدند.» 



حسین شاه حسینی عضو شورای مرکزی جبهه ملی یکی از دهها نفری بود که صبح روز چهارشنبه ۱۱ خرداد برای تشییع جنازه پیکر مهندس عزت‌الله سحابی به لواسانات رفت. او می‌گوید از زمان روشن شدن هوا یعنی حدود ساعت ۶ صبح جمعیت آرام آرام به لواسان می‌آمدند.
به گفته‌ی آقای شاه‌حسینی پلیس راه تمامی راه‌های منتهی به لواسان را بسته بوده و مردم مجبور بودند از راه‌های فرعی خود را به منزل مهندس سحابی برسانند با این وجود تعداد جمعیت حاضر تا ساعت ۸ صبح به دهها نفر می‌رسید.

آقای شاه‌حسینی می‌گوید جنازه مهندس سحابی در منزل خودش شستشو داده شد و مراسم مذهبی آن انجام گرفت اما از همان داخل منزل عده‌ای ناشناس که وارد خانه شخصی مهندس سحابی شده بودند شروع به اختلال در مراسم کردند. او می‌گوید: «از حدود ساعت ۷ صبح که مراسم شستشوی جنازه در داخل خانه آغاز شد عواملی که وارد خانه شده بودند فشار می‌آوردند که زودتر مراسم را تمام کنید و جنازه را ببرید و از خانه خارج شوید ولی خانواده و دوستان مقید بودند که تمامی مسايل رعایت شود».

وی می‌گوید پس از اتمام مراسم عده‌دیگری لباس شخصی داخل خانه شدند و می‌خواستند جنازه را با خود ببرند که با مخالفت جمعیت حاضر روبرو شدند و در داخل خانه موفق نشدند جنازه را با خود ببرند.

خانواده سحابی قصد داشتند جنازه را تا سر کوچه تشییع کنند اما وقتی به نزدیک خیابان می‌رسند همان عده به همراه تعداد دیگری لباس شخصی به سمت جنازه هجوم آورده و آن را از دست مشایعت‌کنندگان می‌گیرند.

آقای شاه‌حسینی آن لحظه را اینگونه توصیف می‌کند: «نزدیک سر کوچه که شدیم، یک آمبولانس بهداری شهر لواسان در آنجا گذاشته شده بود و تعدادی از همان عوامل داخل جمعیت ایستاده بودند و یکباره کسانی را که مشغول حمل جنازه بودند و با تنها شعار لااله الاالله، محمد رسول‌الله، علی ولی‌الله می‌گفتند، این را صریح به شما عرض کنم هیچ شعار دیگری نمی‌دادند، همه را کنار زدند و مرحوم مهندس سحابی را گرفتند. عده‌ای که جلوی جنازه بودند ممانعت کردند، اعتراض کردند که ناگهان به دختر مهندس حمله کردند، دختر زمین خورد و پنج شش لگد به پهلویش زدند. مردم عقب‌نشینی کردند و آقایان جنازه را از دست مردم گرفتند و در حینی که می‌گرفتند، مختصر توهینی شد، جنازه به زمین افتاد که مجدداً جنازه را بلند کردند و در داخل آمبولانس گذاشتند و آمبولانس را به سرعت به طرف قبرستان لواسان حرکت دادند. البته به طبع مردمی که آنجا بودند، تا به دختر رسیدند و همچنین به برادر مهندس سحابی که اسم‌شان مهندس سعید سحابی‌است و به دختر ایشان هم چندین لگد به پهلو‌هایش زدند و مردم سروصدا کردند و محمد رسول الله گفتند ولی آقایان جنازه را برداشتند و رفتند».

مردم مشایعت‌کننده با خودروهای خود به قبرستان لواسانات می‌روند و در آنجا با در بسته روبرو می‌شوند و به آنها گفته می‌شود که نماز خوانده شده و جنازه دفن شده است.

به گفته‌ی أقای شاه‌حسینی پسر آیت‌الله منتظری و تعدادی دیگر از قم آمده بودند تا مراسم نماز مهندس سحابی را به جا آورند ولی به کسی اجازه ورود به قبرستان داده نشده است.

شاه‌حسینی می‌گوید مردم پس از خواندن فاتحه در پشت درهای بسته قبرستان به سمت خودروها بازگشتند و در راه بازگشت عده‌ای را دستگیر کردند: «در حینی که مشایعین داشتند از در خارج می‌شدند، بدون هیچ مقدمه‌ای بعضی از اشخاص را همین طوری نشان‌‌یابی می‌کردند و موهای سرشان را می‌گرفتند و با لگد به طرف ماشین می‌کشیدند و می‌بردند».

آقای شاه‌حسینی می‌گوید پس از رسیدن به خانه متوجه می‌شوند که هاله سحابی پس از رسیدن به درمانگاه لواسانات پس از مدتی در اثر ضربه‌های واردشده بر بدنش دچار ایست قلبی شده و درگذشته است.

شکایتی از سوی خانواده سحابی و شامخی، همسر هاله سحابی تهیه شده و تا زمان تهیه این گزارش ماموران دادستانی در داخل منزل هاله سحابی مشغول پرس و جو درباره چگونگی این رویداد بودند.

گفت و گوی دویچه وله  با حسین شاه حسینی، اینجا بشنوید


دویچه وله:
میترا شجاعی
تحریریه: شیرین جزایری