به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۹۰

  مرگ استيو جابز نابغه اپل


چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت!

يكم) داستان زندگي استيو جابز با «يكي بود يكي نبود» شروع نشده بود كه حالا با نرسيدن كلاغه به خانه‌اش تمام شود. داستان «سيب‌ِ گاز زده» هرجور كه شروع شده بود براي ما ايراني‌ها شروع متفاوتي داشت. تازه از هياهوي جنگ داشتيم خلاص مي‌شديم كه فهميديم سقف شادي‌هاي كودكانه‌ ما «آتاري» است و بعد هم «كومودور». نيز چندي بعد «نينتندو» آمد و بعد هم «سِگا» و «ميكرو» و بعد؟ ديگر بعدي وجود نداشت. ما ديگر آنقدر بزرگ شده بوديم كه به  قول «سلمان هراتي» در يك پيراهن مي‌گنجيديم. منبعي هم آن‌طور كه بايد در اختيارمان نبود كه بخوانيم- شايد هم كسي نبود برايمان توضيح دهد- كه پشت آن همه شور كودكانه در آتاري، استيو جابز بود و لاغير.

دوم) جابز، غير مستقيم، دنياي كودكانه بچه‌هاي دهه شصت ايران را ترسيم كرد، فانتزي و دوست‌داشتني؛ مثل والت ديزني. جابز اما در همان زمان در گفت‌وگويي گفته بود:

«بازي كردن آرزوي هر انساني است، كوچك و بزرگ ندارد. من هم اگر در خلق شادي براي ديگران سهيم باشم، خوشبختم، اينطور نيست؟» همينطور است آقاي جابز. دنياي كودكي ما اگر چند قهرمان داشته باشد، بي‌شك شما يكي از آنها هستيد؛ قهرماني كه امروز عاشقانش در نبود او، جلوي ويترين نمايندگي‌هاي «اپِل» در لندن، دسته‌دسته سيب گاز زده گذاشته‌اند تا به ياد او كه «عاشق سيب» بود احتمالا پي آواز حقيقت بدوند.

سوم) جابز كه به دليل ابتلا به سرطان پانكراس زودتر از وقت مقرر – موعِدش كي بود؟- از كارهايش در اپل كناره‌گيري كرده بود نمي‌دانست كه بعد از انتشار خبر درگذشتش مردم كشورهايي كه پول كافي براي خريد محصولات آن شركت را ندارند، در وبلاگ‌ها و سايت‌ها مي‌نويسند و اظهارنظر مي‌كنند. بماند كه پرچم امريكا در تمام كشورهاي دنيا به حالت نيمه‌اهتزاز درآمد و مگر چند نفر در آن كشور وجود دارند كه شايسته اين احترام جهاني باشند؟ روزنامه گاردين آقاي اپل را هم‌رديف اينشتين و اديسون نشانده و اين هم دليل ديگري است بر آن مدعا.

چهارم) در اخبار مربوط به او كه جست‌وجو مي‌كنيد پيام‌هاي تسليت زيادي مي‌بينيد: از رييس‌جمهور كنوني امريكا گرفته تا روساي ‌جمهور سابق و اسبق و ديگران. نكته اما در ارسال اين پيام‌هاي تسليت نيست كه بايد آن پيامي را به‌ دقت بخوانيد كه رقباي جابز ارسال كرده‌اند. ... از بيل‌گيتس گرفته تا مديران «آي‌بي‌ام» و ديگراني كه براي گرفتن عكس يادگاري با او سر و دست مي‌شكستند. كدام شخصيت جهاني را سراغ داريد كه اينقدر تاثيرگذار باشد و مگر مي‌شود در عرصه رقابتي تنگاتنگ كه پاي ميلياردها دلار در ميان است، فردي، جانشين خودش را در عين شايستگي و بدون باندبازي تعيين كند؟ «تيم كوك» حالا وظيفه خطيري دارد. او ميراث بزرگي را به ارث برده كه به قول هيلاري كلينتون مانند آنچه گاندي برجاي گذاشت، اهميت دارد. جابز خاطره جمعي فضاي مجازي است. پنجم) جابز در ششم اكتبر 2011 مرگ را به حضور پذيرفت اما تا آخرين لحظه اجازه نداد كسي تن رنجورش را ببيند. حتي عكس منتشر شده‌يي از او كه بعد از راديوتراپي لاجون و نحيف نشانش مي‌داد، او را آزرده كرد اما تنها به گفتن يك جمله به نزديكانش بسنده كرد: «كاش اين عكس به دست هيچ خريدارِ محصولات اپل نرسد.» آقاي جابز، ما آن عكس را نديدم يا شايد هم دلمان نخواست ببينيم ولي عكسي كه از شما در قاب ذهن هر خريدار محصولات اپل به‌جا مانده، چيزي فراتر از اينهاست، حتي براي ما كه پول خريد محصولات شما را نداريم. از امروز به بعد بيشتر از هر زمان ديگري «سيب دندان‌زده» را دوست خواهيم داشت اما به قول زنده‌ياد «حميد مصدق» غرقِ اين پندار خواهيم ماند كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت!
 
عليرضا كيواني‌نژاد
گروه علم ــ اعتماد