نامه سرگشاده سید مصطفی تاجزاده به خامنه ای
آن چه که امروز به نام دین
و نظام دینی در این کشور اجرا میشود
هیچ نسبتی با دین ندارد
سید مصطفی تاج زاده، فعال سیاسی محبوس در قرنطینه سپاه در نامه ای خطاب به خامنه ای با تاکید بر اینکه “پیمانی با خدای خود بستهایم و راهی را با توکل او در پیش گرفتهایم و از احدی از بندگان خدا انتظار لطف و عنایت نداریم” و با اشاره به
رفتارهای نیروهای امنیتی گفته است: هرگز تصور نمیکردیم نظام اسلامی شهروندانی را به اتهام کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی دستگیر و ماهها در سلولهای تاریک و نمور انفرادی تحت بدترین شرایط زندانی و به حبسهای طویل المدت محکوم کند.
معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی با بیان اینکه قصد من از این نامه یادآوری ارزشهایی است که جزو بدیهی ترین اصول نهضت ما تلقی میشد و امروز متأسفانه آشکارا نفی میشود، تصریح کرده است: ما نشینده بودیم و به مخیله مان هم خطور نمیکرد خانوادههای زندانیان سیاسی به خاطر برگزاری میهمانی افطار مورد یورش مأموران حکومت قرار گیرند و امنیتشان تهدید شود و زن و فرزند ایشان بازداشت شوند. ما هرگز تصورش را هم نمیکردیم نظام اسلامی در اقدامی سازمان یافته تأکید میکنم در اقدامی سازمان یافته و برنامه ریزی شده منتقدان و مخالفان خود را علاوه بر زندان از کار و شغلی که دارند اخراج کند تا خانواده آنها نیز به سزای فعالیت سیاسی نان آورشان از حداقل تأمین اقتصادی و معیشتی محروم شوند.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به بازداشت و دادگاه همسرش در بخشی دیگر از نامه ی خود یادآور شده است:
من نه آقای بنی صدرم و نه با منافقین علیه نظام مستقر دست به قیام و شورش زدهام و خوشبختانه به علت این که بلافاصله بعد از برگزاری انتخابات دستگیر شدهام اتهامات موهومی نظیر انقلاب مخملی و راهاندازی تظاهرات اعتراضی و دعوت به اغتشاش و آشوب را نمیتوان به من نسبت داد و باز خوشبختانه به خارج از کشور هم فرار نکردهام بلکه اسیر شما در زندان هستم. بنابراین به چه علت باید همسر من که جز اعتراض به دستگیری من و نوشتن نامه به شوهرش در وبلاگ خود باید در خیابان مورد یورش مأموران قرار گرفته دستگیر و در زندان انفرادی نگهداری شود؟
و چرا اکنون به خاطر اعتراض به ظلمی که بر شوهر وی رفته باید محاکمه شود؟
من نه آقای بنی صدرم و نه با منافقین علیه نظام مستقر دست به قیام و شورش زدهام و خوشبختانه به علت این که بلافاصله بعد از برگزاری انتخابات دستگیر شدهام اتهامات موهومی نظیر انقلاب مخملی و راهاندازی تظاهرات اعتراضی و دعوت به اغتشاش و آشوب را نمیتوان به من نسبت داد و باز خوشبختانه به خارج از کشور هم فرار نکردهام بلکه اسیر شما در زندان هستم. بنابراین به چه علت باید همسر من که جز اعتراض به دستگیری من و نوشتن نامه به شوهرش در وبلاگ خود باید در خیابان مورد یورش مأموران قرار گرفته دستگیر و در زندان انفرادی نگهداری شود؟
و چرا اکنون به خاطر اعتراض به ظلمی که بر شوهر وی رفته باید محاکمه شود؟