سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۱۸۶
ريشه هيچ فسادي قطع نميشود مگر به تيشه «آزادي»
نسل جوان ایران چه میخواهد؟
اول مهر ماه، با شروع سال تحصيلي جديد حدود بيست ميليون نوجوان و جوان دانشآموز و دانشجوي ايراني كلاسهاي درس را آغاز كردند. اين خيل عظيم، بخشی از نسل جديد اين سرزمين را تشكيل ميدهند كه در زمان وقوع انقلاب سال 57 هنوز پا به عرصه وجود ننهاده بودند. اگر به اين عده، افراد در شرايط سني بين 33 تا 45 ساله را كه در هنگام انقلاب پايينتر از 12 سال سن داشتهاند بيفزائيم و همچنين عده كودكان زير شش سال را كه هنوز مدرسه را شروع نكردهاند به آنها اضافه كنيم به جمعيت بيش از پنجاه ميليون ايراني ميرسيم كه اكثريت 70 درصدي جامعه ايران را تشكيل ميدهند كه در رويداد انقلاب و پيآمدهاي آن كمترين نقشي نداشتهاند و اكنون خواهان اظهار عقيده و اعمال نظر در مورد وطن آباء و اجدادي خود ميباشند و ميخواهند كه جامعهشان بر طبق راي و نظر آنها اداره شود.
از همين نقطه است كه تضاد و اختلاف آنان با حاكميت تمامتخواه برقدرت نشسته جمهوري اسلامي شروع ميشود. و از آنجا كه برقدرت نشستگان حاكم تحمل شنيدن فرياد تحولطلبي و آزاديخواهي و خواستههاي اوليه انساني آنان را ندارند، هزاران جوان در سراسر كشور مورد شديدترين سركوبها واقع شده و در پشت ميلههاي زندانهاي قرون وسطائي قرار گرفته و ميگيرند. امروز با توجه به پيشرفتهاي جامعه بشري در زمينههاي تكنولوژيك و وقوع انقلاب در زمينه ارتباطات، جهان به دهكدهاي كوچك تبديل شده، و جهانيان از هر واقعهاي كه دقايقي پيش در هر گوشه از دنيا روي داده مطلع ميگردند و ديگر براي فضاي بسته و استبداد و اختناق جايي باقي نميماند.
نسل امروز وقتي ميبيند در كشورهاي داراي دموكراسي يك نخستوزير فقط به خاطر توصيه بر اجاره دادن يك آپارتمان مسكوني دولتي با اندكي تخفيف و قيمتي قدري كمتر از ارزش واقعي به يكي از افراد هم حزبش به عنوان تخلف مالي به دادگاه فراخوانده ميشود؛ چگونه ميتواند اختلاسهاي هزاران ميليارد توماني و رانتخواريهاي بيشمار مقامات حاكم و آقازادههايشان را باور و تحمل نمايد؟ يا وقتي ميبيند كه در كشوري ديگر يك رئيس جمهور به خاطر قرار دادن يك دستگاه استراق سمع در مركز حزب رقيب از اوج عزت به حضيض ذلت ميافتد و از اريكه قدرت به زير كشيده ميشود چگونه ميتواند اين همه فشار و مضيقه حاكميت بر دگرانديشان و مخالفان و حتي همانديشان معتدلتر خود را پس از آن انتخابات سئوال برانگيز پذيرفته و قابل قبول بداند؟
امروز نسل جوان ايران يعني اكثريت قاطع اين ملت وقتي به بركت وجود رسانههاي همگاني گسترده زندگي خود را با زندگي جوانان در ساير كشورها مقايسه ميكند و امكانات رفاهي و تامین اجتماعي و تامين آموزش و شغل و مسكن و آزاديهاي سياسي و اجتماعي آنان را ميبيند آه از نهادش بلند ميشود كه چرا در اين كشور ثروتمند و پهناور با اين تنوع آب و هوا و محصولات و تنوع معادن و ذخاير زيرزميني بايد در شرايطي دشوار زيست نمايد و با كمبودهاي آموزشي، بيكاري، فقدان امكانات درماني، نداشتن مسكن، تورم و گراني روزافزون دست به گريبان باشد و چرا بايد اين چنين گسترده دامهاي انحرافي مانند اعتياد، فحشا و جرم و جنايت در سر راهش گسترده باشند؟
امروز نسل جوان اين مرز و بوم به حق اين پرسش را مطرح ميكنند كه چرا بايد بازارهاي اين كشور از كالاهاي بنجل چين، مواد غذائي و ميوهجات خارجي، انواع پوشاك وارداتي و صدها محصول غالباً غير ضروري انباشته گردد؛ در حاليكه كارگاهها و كارخانجات داخلي يكي پس از ديگري با ورشكستگي و تعطيلي روبرو شوند و كشاورزان و باغداران ايراني نتوانند محصولات خود را آنطور كه باعث جبران هزينهها و تامينشان شود به فروش برسانند. آيا اتخاذ اين سياست اقتصادي ويرانگر جز باج دادن به چين به منظور جلب پشتيباني اين كشور از حاكميت منزوي جمهوري اسلامي و در ضمن پر كردن جيب واردكنندگاني كه اصليترين آنها وارداتچيهاي وابسته به حاكميت هستند چه هدفي را دنبال ميكند؟
نسل جوان ايران به خوبي آگاه است كه همه اين نابسامانيهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي از فقدان آزادي و عدم دسترسي به انتخابات آزاد و حاكميت ملي نشأت ميگيرد. نسل جوان ايران به خوبي ميداند كه ريشه هيچ فسادي قطع نميشود مگر به تيشه «آزادي» و ورود به عرصه ترقي و توسعه و رفاه هيچ راهي ندارد مگر طريق «آزادي» و براي دردهاي نفسگير و زخمهاي كهنه اجتماعي هيچ مرهمي وجود ندارد مگر مرهم «آزادي». و لذا در آغاز سال تحصيلي كه ميليونها تن از نسل جوان اين سرزمين در مدارس و دانشگاهها، اين كانونهاي علم و معرفت گرد هم ميآيند و در ارتباط و تجمع روزانه با يكديگر قرار ميگيرند نيك ميدانند كه بايد تمامي خواستههاي خود را در مطالبات آزاديخواهانه و رعايت حقوق بشر خلاصه نمايند. تحقق آزاديها مثل آزادي بيان، آزادي مطبوعات، آزادي اجتماعات، آزادي احزاب و آزادي انتخابات پاسخگوي تمامي نيازهاي جامعه ايران و كليد اصلي گشودن درهاي سعادت و نيكبختي به روي ملت ايران است.
با آغاز سال تحصيلي صدها هزار نفر معلم در سطوح مختلف از كلاسهاي ابتدايي تا آخرين درجات دانشگاهي نيز همراه جوانان دانشآموز و دانشجو كار خود را آغاز ميكنند. با اينكه حاكميت جمهوري اسلامي بسياري از معلمان شريف را اخراج و عده بسياري را زنداني نموده است و با اينكه در مورد استادان دانشگاهها نيز اخراجهاي مداوم و بازنشستگيهاي زودهنگام مستمراً انجام ميشود ولي باز هم اكثريت قاطع اين مربيان و هاديان نسل جوان را شخصيتهاي فرهيخته و ميهن دوست و وظيفهشناسي تشكيل ميدهند كه مسلماً در تربيت اين نسل و آموختن خواستههاي آزاديخواهانه و استقلالطلبانه به آنان وظيفه حساس و نقش مهم ملي خود را ايفا مينمايند. به خاطر داشته باشيم جملات تاريخي رهبر نهضت ملي ايران دكتر محمد مصدق را كه گفت:«اميد من به نسل جوان ايران است نسلي كه در آستانه تاريخ قرار گرفته و فرداي اين مملكت را خواهد ساخت».