به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۹۰

درگذشت مادر ایرانی تبار بی نظیر بوتو
نصرت بوتو، بانوی نخست سابق پاکستان پس از یک دوره بیماری طولانی در دوبی درگذشت. او ۸۲ سال داشت  
او همسر ذوالفقار علی بوتو، نخست وزیر فقید پاکستان و مادر بی نظیر بوتو بود که چهار سال قبل ترور شد.نصرت بوتو خود دو بار به عضویت پارلمان پاکستان در آمده بود. او هدایت حزب مردم پاکستان (پی پی پی) را تا زمان سپردن آن به دخترش در دهه ۱۹۸۰ به عهده داشت.
نصرت بوتو در ۲۳ مارس ۱۹۲۹ در شهر اصفهان ایران به دنیا آمد. پدرش از تجار متمول ایران بود. همچنین گفته می شود مادربزرگش از کردهای ایرانی بوده است. خانواده خانم بوتو در ۱۹۴۷ سال استقلال پاکستان، به کراچی مهاجرت کرد.
نصرت بوتو سپس به عضویت گارد ملی زنان پاکستان درآمد و آموزش نظامی دید. در سال ۱۹۴۹ با همسر آینده اش ذوالفقار علی بوتو آشنا شد و دو سال بعد ازدواج کردند. آقای بوتو بنیانگذار حزب مردم بود؛ حزبی که هم اکنون دولت پاکستان را کنترل می کند. ذوالفقار بوتو در دهه ۱۹۷۰ نخست وزیر و رئیس جمهور بود.
نصرت بوتو برای چند سال پس از اعدام شوهرش در سال ۱۹۷۹ در دوران زمامداری ژنرال ضیاءالحق هدایت حزب مردم را به عهده گرفت.
بی نظیر دختر او بعدا هدایت این حزب را به دست گرفت و دو بار نخست وزیر شد. بی نظیر بوتو در سال ۲۰۰۷ به فاصله کوتاهی پس از بازگشت به کشورش برای شرکت در انتخابات ترور شد.
آصف علی زرداری شوهر او اکنون رئیس جمهور پاکستان است.
نصرت بوتو در سالهای آخر عمرش از بیماری آلزایمر رنج می برد که باعث ضعف شدید حافظه اش شده بود.
یک سخنگوی حزب مردم پاکستان گفت که نصرت بوتو در مقبره خانوادگی در ایالت سند دفن شده است.


 نصرت همسر يك نخست‌وزير و مادر نخست‌وزير ديگر پاكستان بود كه همسر و سه فرزندش در اثر منازعات سياسي «كشور كودتاها» كشته شدند. بيگم نصرت در 23 مارس سال ۱۹۲۹ در اصفهان  به دنيا آمد. او ايراني‌الاصل و از خانواده‌اي ثروتمند به نام «حريري‌اصفهاني» از اهالي اصفهان بود و نسب مادربزرگش به كردهاي ايراني باز مي‌گشت. نصرت در جواني به عضويت گارد ملي زنان پاكستان درآمد و آموزش نظامي ديد. در سال 1949 با ذوالفقار علي بوتو آشنا شد و دو سال بعد با او ازدواج كرد. نصرت همسر دوم ذوالفقار بود.

ذوالفقار علي بوتو موسس حزب مردم پاكستان و رييس‌جمهور و نخست‌وزير اين كشور در دهه 70 ميلادي پس از كودتاي 1977 ژنرال محمد ضياءالحق، سرنگون و به قتل و خيانت به كشور متهم شد. ذوالفقار علي بوتو به‌‏رغم درخواست رهبران برخي كشورها براي عفو او، در چهارم آوريل 1979ميلادي در 50 سالگي اعدام شد. همزمان با ذوالفقار بوتو، نصرت و دو دخترش «بي‌نظير» و «صنام» نيز دستگير و زنداني شدند، ولي پس از مدتي نصرت به دليل مشكلات جسماني اجازه يافت پاكستان را ترك كندو به لندن برود. او در زمان تبعيد در لندن رهبر حزب مردم پاكستان شد ولي در سال 1984 بي‌نظير بوتو عهده‌دار رهبري حزب شد. «مرتضي بوتو» پسر بزرگ نصرت كه در افغانستان عليه رژيم وقت پاكستان فعاليت مي‌كرد، در ۴۲ سالگي به طرز مرموزي به قتل رسيد. «آصف‌علي زرداري» همسر «بي‌نظير بوتو» سال‌ها به جرم قتل او در زندان به سر مي‌برد ولي سرانجام توانست خود را تبرئه كند و از زندان آزاد شد. «شاهنواز بوتو» پسر كوچك‌تر خانواده، كمتر از مرتضي و خواهرش بي‌نظير در عالم سياست حضور داشت اما او هم در سال ۱۹۸۵ در آپارتمان خود در جنوب فرانسه در ۲۷ سالگي به قتل رسيد و اخبار و جزييات مرگ او هيچ‌وقت علني نشد.
بي‌نظير تنها عضو خاندان بوتو بود كه سرنوشت ديگري پيدا كرد او از سال 1988 تا 1990 و از 1993 تا 1996 نخست‌وزيري پاكستان را به عهده گرفت اما پس از نخست‌وزيري نوازشريف به انگلستان و دبي رفت و در سال 2007 براي شركت در انتخابات به پاكستان برگشت و پس از چند ترور ناموفق، سرانجام او هم مانند پدر و برادرانش در تاريخ ۲۷ دسامبر ۲۰۰۷ ميلادي در يك حمله تروريستي در شهر راولپندي در استان پنجاب به قتل رسيد. اين ترور باعث ايجاد شورش‌هاي فراواني در سرتاسر پاكستان شد. در پي مرگ او، سه روز عزاي عمومي در پاكستان اعلام شد.
پس از ترور بي‌نظير، همسرش آصف‌علي زرداري به رياست‌جمهوري پاكستان رسيد. در زمان ترور بي‌نظير بوتو، مادرش در دوبي به سر مي‌برد. نصرت چهار سال پيش، سومين فرزندش را هم در كشوري كه متعلق به او نبود از دست داد. روز يكشنبه تراژدي زندكي بيگم نصرت بوتو با مرگ در 82 سالگي پايان يافت. دولت پاكستان يك روز عزاداري و سوگواري به مناسبت درگذشت نصرت بوتو اعلام كرد.
حزب مردم، حزب حاكم در پاكستان تمامي فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي خود را به دليل مرگ مادر همسر فقيد رييس‌جمهوري اين كشور تعطيل كرد و به حالت تعليق درآورد و در نهايت جسد نصرت بوتو در مقبره خانواده بوتو در ايالت سند دفن شد. نصرت بوتو بخت‌يار بود كه سال‌هاي پاياني عمرش را در فراموشي گذراند.