نوستالژي خانههايي كه انقلاب مشروطه در آنها كليد خورد
خانه هايي به قدمت يك انقلاب
ندا محمديهر رويداد تاريخي علاوه بر اينكه در زماني خاص اتفاق افتاده است، بدون شك متعلق به مكاني خاص نيز هست. انقلاب مشروطه ايران و حوادثي كه پيش و پس از آن به وقوع پيوست نيز از اين قاعده مستثني نيست. تاريخ مشروطه ايران نيز در 15 تا 16 خانه كليد خورده است. خانههايي كه بناي برخي هنوز پابرجاست و برخي مانند واقعه مشروطه به تاريخ پيوسته است. برخي خانههاي سرپاي مشروطه هنوز گوششان از بحث و جدلهايي كه سران آن زمان با هم داشتند پراست و خاطرهها در حافظههايشان حك شده است. برخي ديگر اما، به دلايل گوناگون، از جمله فرسايش بنا و عدم رسيدگي و توجه به آنها، نابود شدهاند و تنها خاطرهيي از آنها باقي مانده است. از اين مكانها ميتوان به «امامزاده سيدولي» و «مدرسه و مسجد حاج رحيمخان خاذنالملك» در تهران اشاره كرد كه يكي از رويدادهاي مهم پيش از انقلاب مشروطه در آن اتفاق افتاده است. اما اين مكان كجاست و چه اتفاقي در آن روي داده است؟
از ايستگاه متروي پانزده خرداد كه بيرون بياييم و در خيابان پانزده خرداد به سمت بازار برويم، كوچه دوم، سمت راست، معروف است به «گذر سيدولي». پلهها را كه پايين برويم و وارد گذر كه شويم، بايد كمي راه برويم تا برسيم به راسته كفاشها. انتهاي يكي از دالانهاي سمت چپمان «امامزاده سيدولي» قرار دارد. از قدمت بنا نوشتهيي در دست نيست اما، نام صاحب مرقد در زيارتنامه «سيدولي بن محمد التقي الجواد(ع)» ذكر شده است. بقعه از بناهاي زمان «فتحعلي شاه قاجار» است و در كتاب «بدايعالانساب في مدفنالاطياب» به اين امامزاده اشاره شده و درباره نسب وي بحث شده است. بناي بقعه، ظاهرا ابتدا شامل گنبدخانه، نمازخانه و يك ايوان ستوندار در مقابل آن بوده است. سقف دو قسمت اخير در اثر مرور زمان فروريخته و سپس در سالهاي بعد، ايوان جلوي بقعه به كلي حذف شده است. در همين زمان يك نمازخانه به قسمت شرقي امامزاده اضافه شده است. حرم اين بقعه مربع شكل است كه هر ضلعش نزديك به 5/3 متر است و شاهنشينهايي به عمق دو تا 5/2 متر بر وسعت حرم از چهار طرف ميافزايد. ضريح چوبي سبز رنگي به طول سه متر و عرض دو متر نيز روي مرقد قرار دارد. در سال1293 هجري قمري «حاج رحيمخان خاذنالملك» مدرسه و مسجدي را كنار بقعه «سيدولي» احداث كرد. در اين زمان ايوان شمالي مسجد با ستون و تير چوبي بنا شده بود. درسال 1324 هجري شمسي، اين ايوان به وضع امروزي بازسازي شد و شبستان مسجد نيز مرمت شد. از ديگر تغييرات بنا پس از احداث آن، اضافه شدن صحن امامزاده به قسمت جنوبي است. در گوشه شمال غربي اين صحن، فضاي شمعخانه قرار داشت كه در دوره اخير به آشپزخانه تبديل شده است. طي سالهاي1359 تا 1362مرمتهايي توسط سازمان حفاظت از آثار باستاني در بنا انجام شد كه تميز كردن سقف شبستان و بيرون آوردن تزيينات آجر و كاشي آن از زير پوشش رنگ، از آن جمله بوده است. علاوه بر اين، حوض صحن مسجد به باغچه تبديل شده است. اما رويدادي كه در رمضان سال 1324 هجري قمري رخ داد، مربوط است به «مدرسه چال» و گورستان همجوارش، كه ميان اين دو مكان واقع بوده است. ماجرا از اين قرار بود كه چون ساختمان مدرسه چال ويران بوده و گورستان كناري آن هم متروكه شده بوده، بانك استقراضي روس تصميم ميگيرد بناي بانك جديدش را در اين مكان احداث كند. اما مشكل اينجا بود كه قبرستان موقوفه بوده و اختيار آن در دست علما قرار داشت. نماينده روسها براي خريد زمين مدرسه و گورستان نزد آيتالله طباطبايي رفت اما وي راضي به فروش قبرستان مسلمانان به غيرمسلمانان نشد. بعد نزد آيتالله شيخ فضلالله نوري رفت و در نهايت توانست وي را راضي كند كه قبرستان را به قيمت 700 تومان به روسها بفروشد. روسها ساختن ساختمان بانك را شروع كردند تا اينكه شبي از شبهاي آخر رمضان 1324هجري قمري (برابر با آبان 1284خورشيدي)، آيتالله طباطبايي از طريق متولي «امامزاده سيدولي» باخبر شد كه روسها در هنگام ساختن ساختمان بانك، استخوانهاي مردگان دفن شده در گورستان متروكه را در چاه ميريزند كه بين آنها جسد تازه دفنشده يك زن هم بوده است. خادمان امامزاده و طلاب مدرسه خاذنالملك هم كه از اين واقعه باخبر ميشوند، به محل احداث ساختمان بانك ميروند و با عملهها و بناها درگير ميشوند و آنها را از محل دور ميكنند. دو روز بعد هنگامي كه مردم در مسجد خاذنالملك پاي منبر شيخ مرتضي آشتياني نشسته بودند، وي قضيه ساختمان بانك را پيش ميكشد و عمل روسها را مورد انتقاد قرار ميدهد. روز بعد هم شيخ محمد واعظ در همين مسجد به منبر ميرود و از مردم ميخواهد براي خواندن فاتحه و وداع با گورستان باهم به آن محل بروند. دولت كه بعد از شنيدن ماوقع، احتمال يورش مردم به ساختمان بانك را داده، محافظاني را براي حفاظت از آن به محل اعزام ميكند. اما هيچچيز نتوانست جلوي مردم خشمگين را بگيرد تا ساختمان نيمهكاره بانك را با خاك يكسان نكنند. بعد هم به دستور مظفرالدين شاه، زمين به همان حال خود رها شد و خسارت روسها پرداخت شد. اين رويداد از نخستين اتفاقات انقلاب مشروطه ايران است كه با نام يكي از مساجد تهران گره خورده است. و باز هم اهميت مكانها در بررسي رويدادهاي تاريخي را به ما گوشزد ميكند.
منبع: اعتماد
منبع: اعتماد