مصاحبه اختصاصی ایران گلوبال
با دکتر عبدالستار دوشوکی در مورد سمینار استکهلم
متاسفانه برگذار کنندگان این نوع جلسات یا حداقل یکی از آنها که معرف حضور همه است، هر نوع انتقادی را بلافاصله به توطئه حیدر دو صفر هفت و حسین بازجو علیه خود می پندارد و بجای توضیح دمکراتیک و پاسخگویی شفاف؛ منتقدین را نمایندگان حسین بازجو در خارج از کشور می نامد.
بسیاری از افرادی که به این جلسه دعوت شده اند، در نشست پاریس بودند. آن نشست هم ظاهرا با دعوت فیلسوف بزرگ و معتبر فرانسه یعنی پروفسور برنار هنری لویی صورت گرفته بود و خود ایشان در آن جلسه بودند. اما بعدها ثابت شد که سردار مدحی بخشی از آن پروژه بوده. بعقیده من اکثریت شرکت کنندگان از آن خبر نداشتند و در نتیجه هیچگونه ایرادی به آنها وارد نیست بجز اینکه باید بصیرت و دقت بیشتری از خود نشان می دادند و مسائل را با سادگی ظاهری خود چشمه بسته قبول نمی کردند. بعدها مشخص شد که از اعتبار پرفسور برنار هنری لویی در راستای اهداف اعلام نشده هزینه شده بود.
ایران گلوبال: آقای دوشوکی شما در مقاله خود سمینار استکهلم را با پروژه سردار مدحی ربط داده اید؟ آیا کمی تندروی نکرده اید؟ چه دلیل و مدرکی برای این ارتباط دارید؟
دوشوکی: ببینید من بنا به تجربه طولانی که با جریانات و اقدامات مختلف اپوزیسیون از جمله هسته دعوت کننده سمینار استکهلم در طی سالها داشتم ناچارم مسائل را مثبت اما در حین حال منتقدانه مورد موشکافی قرار بدهم. من با نگاه "دایی جان ناپلونی" هم مخالفم، ولی تجربیات گذشته تاریخی باید چراغ راه آینده ما باشد. من با تشکیل سمینار و همسوئی اپوزیسیون کاملن موافقم و آن را ضروری می دانم. در حین حال برای شناخت و اگاهی به یک پدیده و یا یک موضوع انتزاعی باید با بستر تاریخی و زمینه رشد و تکامل آن اشراف داشته باشید. بسیاری از افرادی که به این جلسه دعوت شده اند، در نشست پاریس بودند. آن نشست هم ظاهرا با دعوت فیلسوف بزرگ و معتبر فرانسه یعنی پروفسور برنار هنری لویی صورت گرفته بود و خود ایشان در آن جلسه بودند. اما بعدها ثابت شد که سردار مدحی بخشی از آن پروژه بوده. بعقیده من اکثریت شرکت کنندگان از آن خبر نداشتند و در نتیجه هیچگونه ایرادی به آنها وارد نیست بجز اینکه باید بصیرت و دقت بیشتری از خود نشان می دادند و مسائل را با سادگی ظاهری خود چشمه بسته قبول نمی کردند. بعدها مشخص شد که از اعتبار پرفسور برنار هنری لویی در راستای اهداف اعلام نشده هزینه شده بود.
دنباله آن جلسه در لندن ادامه پیدا کرد. یک جلسه بسته و خصوصی که در آن حدود سی نفر شرکت کردند. اگرچه دو دوربین مجهز و بزرگ از آن جلسه فیلمبرداری می کردند، ولی معلوم نشد آن فیلمبرداری ها برای چه هدف و یا برای چه کسانی بود. جلسه لندن شیوه و عملکرد محرمانه و "بسته" ای داشت که دقیقا ً کپی آن دارد در استکهلم تکرار می شود،به استثنای اینکه در استکهلم قرار است از اعتبار بنیاد یا مرکز بین المللی اولاف پالمه هزینه شود. و مضافن علاوه بر آن سی نفر، هفده شخصیت دیگر، مشخصن از جمهوریخواهان دعوت شده اند. اکثر افراد فعال دعوت کننده اولیه هم همان ها هستند. در نتیجه حداقل در عملکرد مخفیانه و انحصارطلبانه و شگردهای هژمونی طلبی و آلترناتیو سازی شباهت هایی وجود دارد که قابل انکار نیستند. منظور من این نیست که این دقیقن ادامه همان پروژه است. نــه! من فقط به شباهت ها اشاره کردم، و تیتر مقاله من نباید این توهم غلط را تداعی کند که گویا من ادعا می کنم این ادامه همان پروژه است. من از پروژه مدحی فقط بعنوان یک مثال در مورد مضرات مخفی کاری و عدم پاسخگوئی یاد کرده بودم. در مورد مدعوین و شرکت کنندگان نیز بارها توضیح داده ام که این را نه تنها حق بلکه وظیفه آنها می دانم تا در جلسات گفتمان ملی شرکت کنند. در نتیجه بنده اعتراضی به حضور شخصیت ها و فعالان سیاسی مدنی در این کنفرانس ندارم، و برای آنها احترام زیادی قائلم و با بسیاری از آنها دوست هستم. اما این انتظار را از آنها دارم که موشکافی، دقت و وسواس بیشتری را از خود نشان بدهند و فقط مو و ابرو را نبینند، بلکه از آنها انتظار می رود تا پیچش مو و اشارت های ابرو را هم ببینند، چون تقریبن همه آنها این قدرت تمایز و بصیرت سیاسی را بیشتر از من دارند. وانگهی متاسفانه برگذار کنندگان این نوع جلسات یا حداقل یکی از آنها که معرف حضور همه است، هر نوع انتقادی را بلافاصله به توطئه حیدر دو صفر هفت و حسین بازجو علیه خود می پندارد و بجای توضیح دمکراتیک و پاسخگویی شفاف؛ منتقدین را نمایندگان حسین بازجو در خارج از کشور می نامد.
ایران گلوبال: فشار غرب بر روی جمهوری اسلامی در راستای برنامه اتمی ایران رو به افزونی است، در حالیکه موضوع حقوق بشر فراموش شده است. آیا این وظیفه اپوزیسیون نیست تا با احیای گفتمان دمکراسی و افشای نقض حقوق بشر در ایران با یگدیگر نشست و دیالوگ داشته باشند؟
دوشوکی: بعله ! من کاملا با شما موافقم. این وظیفه اپوزیسیون برونمرزی و درونمرزی است که باید این کار را بکنند. اما این کار باید بصورت شفاف، علنی ، غیر حذفی، دمکراتیک و بدون اتکاء مستقیم و وابسته به قدرت ها و یا حتی نهادهای خارجی باشد، اگرچه ما به حمایت معنوی و سیاسی نهاد های معتبر بین المللی احتیاج داریم. اما این حمایت ها باید "غیر مالی" ، شفاف، علنی و فراگیر باشد نه اینکه از حرکت های تفرقه انگیز محفلی حمایت شود و بس!
ایران گلوبال: منظور شما از حرکت های تفرقه انگیز محفلی چیست. خواهش می کنم بطور خیلی خلاصه و فشرده جواب بدهید؟
دوشوکی: در مورد دعوت های گزینشی، غیر شفاف و سوال برانگیز سمینار استکهلم این موضوع برای همه عیان است و احتیاجی به توضیح نیست. اما این شگرد " دعوت گزینشی، حذف به دلیل خصومت های شخصی، تفرقه انداختن و هژمونی طلبی" در نشست پاریس، لندن، و الان هم در نشست استکهلم نمایان بوده و است. بعنوان مثال، بنا به دلایلی شخصیت های بارز، استخواندار، و شناخته شده اپوزیسیون به این جلسه دعوت نشده اند، اما در حین حال افرادی ، بدلیل روابط شخصی و "مراد ـ مریدی" دعوت شده اند که حداقل من برای اولین بار اسم آنها را شنیده ام. متاسفانه این شگرد در راستای تفرقه اندازی بین احزاب و گروهای اقوام نیز بکار گرفته شده. یک شاخه از حزب کومله و یا حزب دمکرات کردستان دعوت می شود؛ اما آن دیگری دعوت نمی شود. یه گروه یک نفره بلوچ دعوت می شود اما مثلن جبهه متحد بلوچستان دعوت نمی شود. از اینگونه مثال ها فراوان است. آیا اینگونه عملکردها در کنار مخفی کاری، غیر شفاف بودن و جلسات بسته در راستای "اتحاد" و یا دمکراسی است؟
ایران گلوبال: غرب و جامعه بین المللی تلاش های متفاوتی را برای ایزوله کردن ایران و فشار آوردن به جمهوری اسلامی آغاز کرده است. آیا به نظر شما احتمال دارد که در راستای این فشارها، ممکن است یک آلترناتیو یا دولت در تبعید نیز بسازد؟
دوشوکی: بعله ، از غرب بعید نیست. آنها برای منافع خودشان و افزایش فشار به جمهوری اسلامی و تمکین و یا حتی تسلیم هسته ای رژیم دست به هر کاری می زنند. آنهم بطور مستقیم یا غیر مستقیم. این وظیفه ما است که در دام اینگونه طرح ها گرفتار نشویم. البته همسوئی و هماهنگی اپوزیسیون و تشکیل شورای همکاری و یا حتی کنگره حمایت از ملت نیز حق و وظیفه مبرم اپوزیسیون است، و من از آن حمایت کرده و خواهم کرد. ولی این نوع حرکت ها باید با یک فراخوان علنی و شفاف و فراگیر آغاز شود و خودی و غیر خودی نباشد. شمولیت و کثرتگرایی و پلورالیسم و بخصوص علنیت و شفافیت باید از خصیصه ها ذاتی آن حرکت باشد؛ نه اینکه یک گروه دست چین شده در پشت در های بسته جمع شوند و تصمیم گیری کنند. البته در مورد سمینار استکهلم من می دانم که بسیاری از چهره های فرهیخته و صادق اپوزیسیون نه برای تشکیل آلترناتیو، بلکه صادقانه برای گفتمان ملی و دیالوگ به آنجا می روند. ولی آیا اهداف و انگیزه صادقانه آنان برای شرکت در این جلسه با اهداف اعلام نشده برخی دیگر همخوانی دارد یا نه، باید منتظر قضاوت تاریخ ماند. وانگهی حضور صادقانه شخصیت های صادق و شناخته شده اپوزیسیون ممکن است ناخواسته به اینگونه پروژه های نسبتن نامعلوم و مبهم و غیرشفاف و تفرقه برانگیز، اعتبار و مقبولیت ببخشد.
ایران گلوبال: نقش مرکز اولاف پالمه چیست؟ و انتقاد شما دقیقا در چه مورد و یا مواردی است؟
دوشوکی: من برای بنیاد یا مرکز اولاف پالمه احترام قائلم و عملکرد آن را مثبت ارزیابی می کنم. همانگونه که برای پرفسور برنار هنری لویی نیز احترام قائلم. این مرکز، دمکراسی، پلورالیسم، شفافیت و انسجام نیروهای دمکراتیک و آزادیخواه را ترویج می کند. انتقاد من این است که مرکزی که هدف آن ترویج فرانمایی (شفافیت) می باشد چرا باید خود را درگیر یک پروژه "پشت نمایی" و غیر شفاف و بسته بکند؟ دوم اینکه هدف این مرکز ترویج دمکراسی است. چرا باید از اینگونه عملکرد های غیر دمکراتیک و گزینشی حمایت کند و حتی آن را توجیه کند همانگونه که متاسفانه آقایان جنس اورباک مدیر کل این مرکز و وزیر سابق دولت سوئد و آقای رضا طالبی یکی از مسئولین مرکز و همچنین خانم لیلا نراقی رابط این مرکز، از مخفی کاری در مورد این جلسه دفاع کرده اند. من حقیقتن نمی دانم که این چه حرف و بحثی است که حتمن باید پشت درهای بسته زده شود. آیا برنامه ریزی دقیق عملیاتی در کار است که باید مخفی بماند؟ در این صورت مخفی کاری توجیه پذیر است. اما اگر هدف فقط یک گفتمان معمولی و رایج بین نحله های مختلف سیاسی اپوزیسیون می باشد، دیگر مخفی کاری برای یک گفتمان ملی برای چیست؟ متاسفانه تناقض کاری و سوالات زیادی مطرح است.
ایران گلوبال: نقش موسسه ایده آ که شما در مقاله خود به آن اشاره کرده اید چیست؟
دوشوکی: موسسه بین المللی آیده آ یک موسسه ای است که توسط دولت های مختلف بنیانگزاری و حمایت مالی و بودجه ای می شود. کار آن کمک به برگزاری انتخابات آزاد در کشور هایی است که تجربه برگزاری انتخابات آزاد را ندارند ـ مثل برمه، مصر، تونس، لیبی و غیره. یعنی کشورهایی که آزاد شده اند و حال می خواهند انتخابات آزاد برگزار کنند. ما که فعلا در آن مرحله نیستیم. ما فعلا کشوری نداریم که بخواهیم در آن انتخابات آزاد برگزار کنیم. قرار است که یک کارگاه آموزشی "در بسته" نیز توسط این موسسه تشکیل شود. و مدعوین را آمزش بدهد ـ برای چی ؟ من نمی دانم ! . اولن چرا باید این کارگاه آموزشی در بسته باید باشد؟ مگر کـُن انتخابات، شفافیت و فرانمایی کامل نیست؟ پس این تناقض در چیست؟ کار موسسه بین المللی آیده آ با دولت های موقت است که خواهان برگزاری انتخابات آزاد در کشور خودشان می باشند، نه با اپوزیسیون در تبعید که حتی همدیگر را بر نمی تابنند، چه برسد به اینکه انتخابات آزاد و شفاف برگزار کنند.
ایران گلوبال: با تشکر از شما. امیدواریم که برگزارکنندگان این سمینار بتوانند به برخی از سوالات مطرح شده پاسخ بدهند.
دوشوکی: من هم امیدوارم.