به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۹۳

برگذاری "کنگره" طرفداران حزب باد ایران در بوخوم ـ آلمان!

میرزا 
کانفورمیست 
(ترانه‌ی جورجو گابر و آدریانو چلنتانو، دو هنرمند ایتالیایی)
بوخوم در روزهای نهم و دهم اوت ۲۰۱۴  محل "کنگره!" بانیان و طرفداران حزب باد! (کانفورمیست های ایرانی) بود.!
یکی از چرخش های آشکاری که در ماه های اخیر نظاره گر وقوعش بودیم، گرایش شدید گروه های فرهنگی و اجتماعی به چهره ای سیاسی است که در دوره ای کمتر مراجعه کننده ای داشتند، ولی با وزش نسیم موسمی و تغییر مسیر باد و سیاست «تدبیر و امید»  لزوم یک چرخش سریع را لازم دیدند و اینگونه بود که مشخص شد همچنان ابن الوقت بودن می تواند تا چه اندازه برجسته باشد. 
حکایت این گروه، حکایت کانفورمیست می باشد؛ گروهی که در مسیر باد حرکت می‌کند تا همیشه در صحنه باشد!
برای درک بهتر آنچه روی می‌دهد و اتفاقاً یک پدیده جهانی ریشه دار است، باید دیدن و شنیدن اجرای ترانه‌ای به همین نام را توصیه کرد؛ ترانه‌ای که جورجو گابر و آدریانو چلنتانو، دو هنرمند ایتالیایی آن را اجرا ‌کرده‌اند.

آیا مهلک بودن این سرنوشت را می دانی؟
این چنین شرم آور بودن را؟
"مرعوب" از طرد شدن، "وحشت زده" از حذف شدن،
آشفته از چشیدن طعم تلخ اقلّیت بودن،
دشواری وانهادن منفعتی حقیر را؟ 
بله می دانی! و از این روست که سازش می کنی و به هر سمتی می چرخی
مانند آن خروسک بادنما کانفورمیست

کانفورمیست عزیز! این ترانه تقدیم به توست...ترانه حال روز خيلی‌ از سياسيون و کنگره چی های وطنی!!





من یک انسان نو ام، آن قدر نو که دیرزمانی ست که دیگر فاشیست نیستم
من خیلی حسّاس و نوع دوستم و شرق شناس

قدیم ها طرفدار جنبش اعتراضی سال ۶۸ بودم و حالا مدت کوتاهی ست که طرفدار محیط زیست شده ام

چند سال قبل با خوشحالی هرچه تمام تر احساس کردم مثل خیلی ها سوسیالیستم

من یک انسان نو ام! لطف که کنم و بخواهم با زبان ادبی بگویم، باید بگویم من یک ترقی خواهم

در عین حال طرفدار بازار آزاد و ضد نژادپرستی من خیلی خوبم! من طرفدار حیواناتم

و دیگر اگزیستانسیالیست نیستم. اخیراً کمی خلاف جریان حرکت می کنم و فدرالیست شده ام.

کانفورمیست (حزب بادی) کسی است که معمولاً در جناح صحیح قرار گرفته!

او پاسخ های روشن و خوبی در سرش دارد او بر عقاید متمرکز است

و زیر بغلش همیشه دو یا سه روزنامه دارد و وقتی به اندیشیدن نیاز دارد

اگر روشن تر بخواهم برایتان بگویم درست مثل یک فرصت طلب فکر می کند او خود را بی هیچ ضرورتی، وفق می دهد و در بهشت خودش زندگی می کند

کانفورمیست یک انسان کاملاً گِرد و منعطف است و بدون مقاومت حرکت می کند

کانفورمیست در دریای اکثریت لیز می خورد و نرمش می کند

یک حیوان بسیار رایج است که با کلماتِ گفتگو ها زندگی می کند

شب ها رویا می بیند و رویاهایش از خواب های رویابینان دیگر بیرون می آیند

روز عید او زمانی است که با همه جهان در آشتی باشد و وقتی شنا می کند، راهش باز شود

او کانفورمیست است! کانفورمیست!

من یک انسان نو ام و با زنان رابطه خارق العاده ای دارم؛ من فمینیستم!
همیشه در دسترس و خوشبین؛ اروپایی ام و هرگز صدایم را بلند نمی کنم ؛ صلح طلبم!
مارکسیست لنینیست بودم بعدش نمی دانم چرا خودم را ناگهان یک کمونیست خداپرست یافتم!
کانفورمیست خوب نفهمیده که حتی بهتر از یک توپ به هوا می پرد!
کانفورمیست یک بالن هوایی تکامل یافته است که از اطلاعات باد کرده
و گونه نادری است که در ارتفاع پست از سطح زمین پرواز می کند
جهان را با یک انگشت خود لمس می کند و گمان می کند کارش تمام شده است
زندگی می کند و این برایش بس است...
و باید بگویم که او خیلی شبیه همه ما است!
من یک انسان نو ام. آن قدر نو ام که در همان نظر اول توجّهتان را جلب می کنم
من یک کانفورمیست نوین هستم!