به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۴

مهستی - وداع در اوج

مهستی
وداع با هایده
صدات صدا بود وقتی که میخوندی
کار روزگار بود . رفتی و نموندی
رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
صدایی جز صدای تو نمونده
تو هر دلی خونه و جایی داشتی
با خوندنت . عشق تو دلا میکاشتی
میخوندی شب ستاره بارون میشد
با خوندنت . دل کمی آروم میشد


مهستی - وداع در اوج



وداع با هایده

صدات صدا بود وقتی که میخوندی
کار روزگار بود . رفتی و نموندی
رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
صدایی جز صدای تو نمونده
صدایی جز صدای تو نمونده
تو هر دلی خونه و جایی داشتی
با خوندنت . عشق تو دلا میکاشتی
میخوندی شب ستاره بارون میشد
با خوندنت . دل کمی آروم میشد
با خوندنت . دل کمی آروم میشد

یه امشب شب عشقه . همین امشبو داریم
چرا قصه دردو واسه فردا نذاریم
یه امشب شب عشقه . همین امشبو داریم
چرا قصه دردو واسه فردا نذاریم

عزیزان همه با هم بخونیم که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه...
زمونه رنگارنگه. شب و روزش یکی نیست
خوشی دووم نداره . غمش همیشگی نیست
اگه فردا برامون . پر از صلح و صفا بود
چه خوب بود . یه فردا مال ما بود

عزیزان همه با هم بخونیم که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه
که امشب شب عشقه...

صدات صدا بود وقتی که میخوندی
کار روزگار بود . رفتی و نموندی
رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
صدایی جز صدای تو نمونده
صدایی جز صدای تو نمونده
تو هر دلی خونه و جایی داشتی
با خوندنت . عشق تو دلا میکاشتی
میخوندی شب ستاره بارون میشد
با خوندنت . دل کمی آروم میشد
با خوندنت . دل کمی آروم میشد