بیرون نرفتن نیروهایش از کشور و غائله آذربایجان
لازم نیست بیگانگان برای قانون اساسی ما غمخواری کنند...!
آقایان محترم، اجازه میخواهم امروز توجه همكاران خود را به یك مسئله معطوف نمایم كه برای مقدرات آینده ما برای استقلال و تمامیت ما و برای موجودیت ما كمال اهمیت را دارد و خدا را شاهد میگیرم كه در بیانات امروزی جز ایفای وظیفه نمایندگی، جز احترام به افكار عمومی و جز نگرانی از آینده كشور محركی ندارم ...
اگر سكوت بكنیم شاید فرصت فوت شود و آیندگان سكوت ما را بزرگترین خیانتها محسوب بدارند حاجت به تذكار نیست كه ملت ایران از شهریور ۱۳۲۰ قریب ۴ سال دچار بزرگترین مصائب گردیده و انواع دشواریها و محرومیتها و قربانیها را به خاطر عملیات جنگی متفقین بزرگ خود تحمل نموده است ما با این كه یك ملت ضعیف و صلحجو هستیم و نفع مستقیمی در جنگ نداشتیم فقط و فقط به ملاحظه این كه وضعیت جغرافیایی ما ایجاب میكرد كه در مقدرات همسایگان بزرگ خود شریك و علاقهمند باشیم و به پیروزی آنها كمك كنیم تمام وسایل حیاتی خود را در اختیار آنها گذاشتیم در زیر بار مفاسد قهری ارتش بیگانه رفتیم و پیمانی را كه برای بنیه ضعیف ما كمرشكن بود قبول نمودیم و در عمل تمام تعهدات خود را مافوق قوه خود اجرا كردیم و از مزایای اقتصادی آن به معاذیر جنگی محروم ماندیم و در طی تمام این شداید به یك امید دلخوش بودیم و آن این بود كه دیر یا زود جنگ تمام میشود و پس از آن همسایگان بزرگ ما این فداكاریهای ما را فراموش نخواهند كرد و اگر پاداشی به ما ندهند لااقل به پاس این سابقه ما را عزیز و محترم خواهند شمرد و مجال خواهند داد كه در روزگار صلح ما هم با فراغت بال بر جراحات خود مرهمی بگذاریم و به زندگانی آشفته خود سر و سامانی بدهیم و آسایشی را كه ملل ضعیف و صلحجو استحقاق دارند برای خود فراهم سازیم و اگر در حصول این مقاصد مشروع برای ما گرفتاری پیش آید در رفع آن به ما كمك خواهند كرد.
در این امیدواری راه خطا و مبالغه نه پیموده بودیم زیرا متفقین ما همیشه رسماً و علناً اعلام میكردند كه برعلیه بیدادگری و برای حفظ ملل از تجاوزکاران میجنگند و در منشور آتلانتیک جزء ایدهآلهای مقدس آینده بشر اطمینان داده بودند که پس از برانداختن ظلم و جور نازی، صلحی که بتواند وسایل زندگی و امنیت داخلی تمام ملل را تأمین نماید برقرار خواهد شد و هرکس و در هر کشور خواهد توانست فارغ از ترس زندگی نماید و تعهد نموده بودند که تمام ملل دنیا خواه به علل مادی و خواه معنوی باید از استعمال ترور دست بردارند.
اکنون بیش از شش ماه از خاتمه جنگ میگذرد نه فقط خاک کشور ما هنوز از نیروی بیگانه تخلیه نشده است بلکه نغمههایی برای ما ساز کردهاند که موجودیت و تمامیت و همه چیز آینده ما را هم تهدید میکند و برای ما اوضاع ناگواری پیش آمده است که ما را بهطرف تجزیه و جنگهای داخلی و برادرکشی سوق میدهد برای ما کمیسیون نظارت خواب میبینند یعنی بهجای احترام استقلال و تمامیت و وحدت ما نقشه قیمومیت و تفرقه را میکشند . «میهمانان گرامی ما بهجای اینکه از صاحبخانه با اظهار امتنان خداحافظی کنند و به او مجالی بدهند از خستگی میهماننوازی طولانی بیاساید پی در پی انجمن میکنند و مقدرات ما را از انجمن پوتسدام به انجمن لندن و از انجمن لندن به مسکو و از آنجا نمیدانم که به کدام انجمن حواله مینمایند تازه برای قانون اساسی ما غمخواری میکنند و اظهار تأسف مینمایند تازه برای ما دارند موضوع زبان و اقلیت را پیش میکشند مگر فرانسه و بلژیک مطابق قانون اساسیشان انجمن ایالتی و ولایتی ندارند آیا هرگز این دو کشور را کسی کشور متحده خوانده است؟ مگر در این دو کشور به زبانهای محلی تکلم نمیشود؟ آیا هرگز کسی بهعنوان این زبانها برای این دو کشور موضوع اقلیت را طرح کرده است؟ خبرگزاری شوروی ابلاغیه منتشر میکند که قرائت آن هر ایرانی را دچار شگفتی و نگرانی مینماید!
ما تخلیه ایران را یک مسئله حل شده و مقطوع میدانیم زیرا تکلیف آن به موجب فصل پنجم پیمان اتحاد سهجانبه معین شده و این فصل صراحت دارد به این که پس از متارکه جنگ دول متحده در مدتی که زیاده از شش ماه نباشد قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد بنابراین مطابق این پیمان بایستی در تاریخ دوم مارس در خاک ایران یک نفر سرباز بیگانه نباشد و عنوان کردن آغاز تخلیه از روز دوم مارس آن هم نسبت به قسمتی از خاک ایران به هیچ وجه با این تعهد قطعی دولت شوروی مطابقت ندارد. وقتی که میگوییم ما تخلیه ایران را یک مسئله مقطوع میدانیم مراد ما این است که ما راجع به این مسئله دیگر به هیچ وجه حاضر برای گفتوگو و مباحثه نیستیم.
مجلس شورای ملی، دوره چهاردهم(روزهای واپسین)، یکشنبه ۱۲ اسفندماه ۱۳۲۴