به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۹

    سارا زرتشت
محمد جواد لاریجانی، ننه قمر و سیاستِ شتر مرغی
 
محمد جواد لاریجانی، در حین سخنرانی در سمینار «حقوق بشر در جهان معاصر» به فعالان حقوق بشر در ایران حمله کرده و به صورت خاص خانم نسرین ستوده را به سوء استفاده از حرفه ی وکالت متهم ساخته و گفته است: «هر ننه قمری در حال دفاع و سخن گفتن از حقوق بشر است.» (نقل به مضمون) فارغ از آن که این تعبیر تا چه اندازه در خصوص گوینده مصداق می یابد،
 مواجهه سیاسی دبیر حقوق بشر رسمی در ایران! با مقوله ی حقوق بشر، در این تعبیر خوبی پیداست و مهمتر از آن میزان شناخت نامبرده از مفهوم حقوق بشر هویدا.محمدجواد لاریجانی باید بداند که وقتی در مورد حقوق بشر سخن می گوید، من و ننه قمر و محمد جواد لاریجانی یکی هستیم. همه بشریم. بشر بودن نه به مال است و نه به منال. حقوق بشر یعنی کسی که یک وجب از خاک این کره ی زمین به نام او نیست با یک زمین دار و زمین خوار بزرگ از حقوق اولیه ی یکسانی برخوردارند، هر دو بشرند و البته هر دو حق دارند در مورد حقوق بشر سخن بگویند. محمد جواد لاریجانی باید بداند حقوق بشر یعنی سیاه ها را «کاکا سیا» نخوانیم و به زن زندانی بی رمقی که توان دفاع از خود را ندارد «ننه قمر» نگوئیم. محمد جواد لاریجانی باید درس هایش را از حقوق بشر مرور کند که حقوق بشر جولانگاه هیچ رنگ و آیین و زبان و مرام و «خانواده ای!» نیست. محمد جواد لاریجانی لازم است مشق مسلمانی اش را هم از نو بنویسد که گویی فرمواش کرده است «خلقناکم من ذَکَرٍ و اُنثی و جَعلناکُم شعوباً و قبائلَ لِتعارفوا اِن اَکرَمَکُم عندالله اَتقکُم.»
محمد جواد لاریجانی حتما می داند – حتی اگر تجاهل العارف کند – که هر کسی یک طرفه به قاضی برود راضی بر می گردد. بر نایب قوه ی قضا پسندیده نیست که در یک تریبون یک طرفه به اسیران و زندانیان و فعالان حقوق بشر تهمت بزند و در سایه ی قدرت هر چه دلش می خواهد بگوید. ایشان اگر اندک حرمت و اعتباری برای استدلال ها و سخنان خود – حقوق بشر پیش کش – قائل اند، باید شرایط را برای سخن گفتن همه ی کسانی که از آن ها در مصاحبه ها و سخنرانی های اخیرش نام برده است، فراهم کند و یا مستندات خود را به اطلاع افکار عمومی برساند که هیچ وجدان بیداری این گونه سخن گفتن در خصوص زندانی آزاده نسرین ستوده را تحسین نخواهد کرد، ولو تمام اظهارات گوینده درست باشند!
محمد جواد لاریجانی، تنها کسی است که با تحکم کامل، شهادت ندا آقاسلطان را به سرویس جاسوسی انگلستان نسبت داده و در یک سخنرانی رسمی گفته است که قاتل را می شناسد. در حالی که در یک سال و نیم اخیر، هیچکدام از عوامل امنیتی و انتظامی کشور با این تحکم در این خصوص سخن نگفته اند و به جز تحلیل و گمانه زنی، سخنی از مدارک و مستندات از زبان هیچ کدام از دولتمردان جاری نشده است، با این حال این گونه اظهار نظر صریح توسط محمدجواد لاریجانی، سوالاتی از این دست را متوجه ایشان می سازد که: آیا نامبرده ارتباطات خاصی در انگلیس دارد که به مدارکی از سرویس جاسوسی MI6 دست یافته است که دست هیچ کدام از دولتمردان به آن نرسیده است؟ آیا این ارتباطات احتمالی، نسبتی با اظهارات و دیدارهای ایشان درآستانه ی انتخابات ۷۶ با سیاستمداران انگلیسی دارد؟ مدارکی که محمد جواد از قاتل مرحوم ندا آقا سلطان دارد، چرا در اختیار قوه ی قضائیه قرار نمی گیرد و چرا متولی رسمی! حقوق بشر در قوه ی قضائیه، برای برگزاری دادگاه شهادت آن مرحوم اقدامی نمی کند و مادامی که قاتل را می شناسد، «شخصاً» در دادگاه شهادت نمی دهد؟ در حالی که مدارک شهادت ندا، می تواند بسیاری از ابهامات را بزداید و لابد آبی بر آتش فتنه!! بریزد، چرا محمدجواد لاریجانی در این خصوص کوتاهی می کند؟ آیا او نیز فتنه گر است و یا از دور دستی بر فتنه دارد؟! و … آیا آقای لاریجانی – حداقل! – در یکی از تریبون های مهیا و یک طرفه ی خود به این سوالات پاسخ خواهد داد؟
محمد جواد لاریجانی یک سالی است حضورش را در عرصه ی سیاست با سخنرانی ها و مصاحبه های شاذ تجدید کرده است. فلسفه ی حضور پرغوغای ایشان بر آگاهان پوشیده نیست ،که آنها به شیوه ی سیاست ورزی و سابقه ی حضور ایشان در عرصه ی سیاست آگاه اند. اما محمد جواد که کسوت قضایی و شخصیت دانشگاهی اش – علی القاعده! – مانعی منطقی برای حضور سیاسی اوست، بهتر است پیش از هر چیز، «راز» حضور فعال خود را در «زمین» این «بازی» اعلام کند و در دلایل خود، تنها به «دفاع از کیان نظام و ولایت فقیه» بسنده نکند که رئیس IPM به ضرورت منطقی ِ « احترام به هوش و دانش مخاطب» آگاه است و می داند شأن او باید به دور از ادبیات چارواداری و اظهارت عوام فریبانه ای باشد که این روزها میان دولتمردان رونق یافته است.
و سؤال آخر را در باب تلطیف فضا و اشارتی گویا می پرسم: در ضرب المثل هایمان آمده است که «به شتر مرغ گفتند بپر، گفت شترم، گفتند بار ببر، گفت مرغم.» سؤال اصلی از آقای محمدجواد لاریجانی این است: او تا کجا و تا کی! به سیاست شترمرغی اعتقاد دارد؟
منبع: کلمه