آریا آرام نژاد
نسل انقلاب در بند سارقان
امروز ۱۲بهمن ماه سال نود شمسی در آستانه سالگرد انقلاب من جوان نسل بعد از انقلاب پنجاه و دومین روز حبس خود را در زندان و در بند سارقین سپری میکنم. زندانی که چهره واقعی تری از حقایق جامعه وکوچه های تاریک شهر را به من نشان میدهد .درونیات وتعامل من با جامعه در مقام یک هنر مند قرار دارد. نه سیاستمدار ونه روشنفکر ،سیاستمدار در پی مصلحت اندیشی برای بدست آوردن قدرت و حفظ منابعی که خود آن را ارجح میدانند است وگاهی ابائی ندارد که حتی حقیقت را قربانی کند، و روشنفکر که همیشه در میان حقیقت و مصلحت در رفت و آمد و در پی تعامل این دوگانه است.
هنرمند اما نه در پی قدرت ونه درگیر و در میانه مصلحت و حقیقت ،هنر مند خوب یا بد ،زشت یا زیبا راوی حقیقت جامعه خود در بوم نقاشی ،نت موسیقی ،یا دوربین فیلم برداری است.او راوی نجواهای کوتاهی ست که که دیگران از آن چشم برمی گردانند و یا پنهان می کنند هنرمند مردم را با جادوی هنر به دیدار لایه های پنهان جامعه وبه تماشای سپیدی ها و سیاهی ها، زیبائی ها و زشتی ها می برد برای تامل بیشتر بر چه هستیم و چه میکنیم.احقاق یک جامعه توسعه یافته فرهنگی و سالم مستلزم ایفای نقش همه گروه های تاثیر گذار است و حذف و طرد هر یک از این رویکردها جامعه را دچار تاخر فرهنگی می کند.
این روزها در زندان همه را خوب می بینم، می شنوم،درد هایشان در وجودم جار ی می شود . گاه می خندم از دزد گوسفندی که در تاریکی شب به جای گوسفند ،سگ خفته ای را دزدید، فکر می کنم ،شفقت می ورزم ؛عصیان می ورزم وباز در نُت سکوت ودر بُهت جوانان زندانی که گرفتار غم نان و کراک و شیشه و دیوار کوتاه وبلند همسایه هستند فرود می آیم .
تجربه اخیر پنجاه و دو روزه زندان بعد از ۳۵ روز سخت انفرادی و حضور در بند سارقین برای من جریان گذاری را رقم زد ،گذار از واقعه به متن جامعه، حالا برای من نجات یک زندانی وتغییر مسیر او ،تغییر و بهبود مسیر جامعه است.خوب میدانم که سرنوشت همه ما به هم همبسته و وابسته است ،گفت :”کبوتری که لب آشیان تو آب می خورد از خانه ما هم گذر خواهد کرد .”چرا که شاید یکی از همین افرادی که ضعف تربیتی و اقتصادی و وفور غم و
اندکی شادی و فراوانی مخدارات او را به ارتکاب جرم کشاند ،روزی جلوی ما را بگیرد و ما بزه دیده کسانی شویم که خود در بزهکار شدن آنها نقش داشته ایم .
فهم نسبت اصلاح فرد و جامعه کاری است که در ذهنم جریان یافته است .این روزها در زندان دغدغه ام تولید آهنگی ست بر اساس زندگی زندانی شریفی که برای دفاع و جلوگیری از هتک حرمت همسرش ناخواسته مرتکب قتل شد و حالا در آستانه اعدام قرار دارد .همه تلاش و امیدم بر این است که با تاثیر آن بر خانواده مقتول، زمینه گذشت او فراهم شود .شخصی که علی رغم امکان فرار وعدم وجود شاهد وتاریکی و توانایی سکوت،وجدانش او را به معرفی خود کشاند ،بله او خود، شاهد خود بود.
منبع: فیس بوک شخصی نویسنده
نماآهنگ "علی برخیز" با صدای آریا آرام نژاد