به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، مهر ۰۴، ۱۳۹۱

رویای اول مهر و گفته هایی که باید بگوییم
روز اول مهر براي تمامي مردم ايران روز خاطره‌انگيزي است. يا روزي است كه خود به مدرسه رفته‌اند يا اينكه فرزندان‌شان را به مدرسه فرستادند.
به هر روي روز اول مهر در تقويم تاريخ ايران روزي تثبيت‌شده است. اما اين روز فارغ از اينكه به مدرسه رفتيم و نخستين بار با فضاي آموزشي آشنا شديم، به نظر مي‌رسد يادآور مساله مهم و خاص ديگري نيز هست كه نبايد از آن غافل شد.

از روزي كه بساط مكتبخانه‌ها در اين كشور برچيده و نظام آموزشي جديد در كشور راه‌اندازي شد، ساليان بسيار مي‌گذرد اما در دو و سه دهه اخير نظام آموزشي ما هم بسيار تغييرات داشته است؛ از كتاب‌هاي آموزشي گرفته تا رده‌بندي‌هاي آموزشي.

اما مساله‌يي كه مي‌خواهم به آن اشاره كنم اين است كه فضاهاي آموزشي در كشور ما به دو بخش دولتي و خصوصي تبديل شدند. تمام كساني كه به نحوي وضع مالي خوبي دارند، اكثرا فرزندان‌شان را به مدارس خصوصي و به اصطلاح غيرانتفاعي مي‌فرستند و كساني هم كه از وضع مالي خوبي برخوردار نيستند، اغلب به مدارس دولتي مي‌روند.

برخلاف نظام آموزش عالي كه در آن دانشگاه‌هاي دولتي از اعتبار بيشتري نسبت به ساير دانشگاه‌ها برخوردارند، مدارس دولتي ايران اعتبار چنداني ندارند. كمبود فضا و امكانات آموزشي، جمعيت زياد دانش‌آموزان در كلاس‌ها، به كارگيري معلماني كه گاه از تبحر و تجربه كافي برخوردار نيستند و دلزدگي كادر آموزشي كه ناشي از نارضايي شغلي و كمي دستمزدهاست، همه و همه دست به دست هم داده و موجب شده‌اند مردم رغبت چنداني به مدارس دولتي نداشته باشند.

ضمن اينكه انتخابي هم در كار نيست و بر اساس تقسيم‌بندي محلات، والدين براي نام‌نويسي فرزندان خود تنها يك مدرسه را پيش رو دارند. در اين حال، بسياري از مردم به مدارس «غيرانتفاعي» روي مي‌آورند؛ مدارسي كه با توجه به نام‌شان، پول زيادي از والدين طلب مي‌كنند و وجودشان با بي‌عدالتي در نظام آموزشي توام شده است.

برخي پدران و مادران طبقه متوسط، خود را به آب و آتش مي‌زنند تا هر طور شده پولي دست و پا كنند و فرزندشان را در بهترين مدارس غيرانتفاعي نام‌نويسي كنند؛ غافل از اينكه نشست و برخاست فرزندشان با فرزندان خانواده‌هايي كه در بالاترين سطوح اقتصادي هستند، چه تاثيري بر روان او خواهد داشت.

اما آيا مدارس غيرانتفاعي تفاوت‌هاي اساسي با مدارس دولتي دارند؟ هم بله و هم خير. روشن است كه آنها در استخدام مديران و معلمان از آزادي بيشتري برخوردارند و با دقت و وسواس بيشتري عمل مي‌كنند. كلاس‌هايشان خلوت‌تر است و از امتيازاتي مانند كلاس‌هاي فوق‌برنامه، اردوهاي آموزشي يا تفريحي، سرويس رفت و آمد، ميان‌وعده و ناهار برخوردارند.

با ذكر اين تفاوت‌ها به نظر مي‌رسد به نكته اصلي موضوع رسيديم و آن اينكه مدارس دولتي بايد الگو و نمونه موفقي براي جذب بهترين دانش‌آموزان باشند كه ضمن بهره‌جويي از بهترين كادر آموزشي، از آينده‌يي خوب هم در سطوح كشوري برخوردار باشند به طوري كه نخبه‌پروري از سال اول ابتدايي آغاز شود نه اينكه از كنكور سراسري.
مسير خيابان را برعكس طي كرده‌ايم و بايد اعتراف كرد كه خشت اول را نبايد تا ثريا كج چيد.

وظيفه نظام آموزش دولتي را چه كسي بايد گوشزد كند كه همه‌چيز در دانشگاه‌ها نيست بلكه مدارس دولتي بايد الگوي آموزشي باشند.

منوچهر دين‌پرست