به مناسبت دومين سالمرگ محمد نوري
مطلبي كه هيچ وقت بازگو نكردم
فريدون شهبازيان«محمد نوري» تنها خواننده ايراني بود كه براي بار نخست با توجه به تعليمات موسيقايي آواز كلاسيك و اپرا، سبكي تازه در آواز ايراني پديد آورد. سبكي كه لحن تازهاي داشت و به كارگيري تارهاي صوتي در آن برگرفته از همان تعاليم موسيقي اپرا بود و اين تلفيق عموما براي مردم جذاب بود. بعد از ايشان هم بودند كساني كه با استفاده از همين تكنيك خواننده موسيقي اركسترال ايراني شدند. در دهه 40 كه جديتر از هميشه وارد عرصه آهنگسازي شدم، يكي از كارهاي نخستي كه ساختم موسيقي متن سريال «سفرهاي دور و دراز حامي و كامي» بود كه نويسنده و كارگردانش زندهياد «نادر ابراهيمي» بود.
آن زمان براي دو ترانه سفر و وطن كه موسيقي متن اين سريال بودند آهنگ ساختم كه اتفاقا با صداي محمد نوري ترانههايي آشنا به گوش مردم شدند و اغلب سطرهاي آن نظير «ما براي بوسيدن خاك سر قلهها چه سفرها كردهايم» هنوز هم بر سر زبانهاست. به گمانم نخستين بار من براي «آواي فاخته» موسيقي تيتراژ پاياني ساختم و از آن به بعد اين اتفاق همهگير شد و هر كس به خودش اجازه داد كه با يك تيتراژ با كلام گوش بينندگان را آزار دهد و آلودگي صوتي ايجاد كند. پيش از همكاري براي موسيقي متن اين سريال هم در راديو، اركستري با عنوان اركستر جوانان داشتيم كه گاهگداري محمد نوري را به اين واسطه ملاقات ميكردم. اما اولين همكاري جدي ما همان دو ترانه بودند كه اتفاقا باعث شد مردم او را بهتر از قبل بشناسند.
البته ناگفته نماند شايد در مواردي از ايشان دلگير و دلخور هم باشم اما خوشبختانه بيگذشت نيستم و هرگز دنبال فرصتي براي جبران و تلافي نبوده و نيستم و البته هر آدمي هم در دوران مختلف عمرش ممكن است مانند خيلي از فيلسوفان و نظريهپردازان به طور كلي عقايدش تغيير كند كه شايد در مورد اين هنرمند هم چنين اتفاقي در سالهاي پاياني عمرش رخ داده باشد. به هر روي ايشان در زمان حياتش هرگز نام مرا در شناسنامه آن دو ترانه نامبرده شده با عنوان «آهنگساز» قيد نكرد و من نيز هرگز اين مطلب را بازگو نكردم. در نهايت اينكه، براي ايشان به عنوان پيشكسوت آواز ايران احترام فراواني قايلم و شيوه اجرايشان را همواره ميپسنديدم و اينك برايش طلب رحمت خداوند و آرامش در بهشت ميكنم.
محمد نوری سفر برای وطن