گرانی سرسام آور
این روزها گرانی سرسام آور در ایران بیداد میکند. و مردم از برکات گرانی حرف می زنند و آن را از برکات جمهوری اسلامی می دانند. ازنظر امامان نماز جمعه و مسوولین جمهوری اسلامی این گرانی طبیعی وقابل پیش بینی بوده ومردم باید تحمل کنند و دم هم نزنند و باید با گرانی کنار بیایند. اگر غر بزنند و اعتراض کنند به اعصاب مسولین کشورفشار می آید ودیگر نمیتوانند مثل گذشته مملکت را اداره کنند.
کمبود مواد غذایی از یک طرف و گرانی سرسام آور که با درآمد اکثریت مردم هیچ نسبتی ندارد از طرف دیگر، فضا را برای مردم تنگ تر کرده است. در این روزها نه تنها مرغ در سفره مردم دیده نمی شود، بلکه باکمبود و گرانی شیر، دسترسی به لبنیات و اعذیه دیگر نیز وجود ندارد.
علی لاریجانی، رییس مجلس اسلامی می گوید: "منشاء اصلی گرانیهای اخير، اجرای نادرست قانون هدفمندی يارانهها، اتخاذ تدابير نادرست و همکاری نکردن بانکها با صنايع" است.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، "وضعیت فعلی را نتیجه برخی سوءمدیریتها" عنوان می کند.
اما واقعیت این است که مسبب وضعیت تاسف بار کنونی کسی جز مسئولان رژیم نیستند.
مسئولینی که با پشتیبانی از طرح هدفمندی یارانه ها و با افزودن به قیمت انرژی و بسیاری از کالاهای دیگر، موجب گرانی کنونی شده اند. و با سیاست ماجراجویانه اشان در عرصه بین المللی موجب تحریم جهانی علیه ایران و عدم دسترسی مردم به بسیاری از کالاهای اساسی گردیده اند.
کشاکش بین مجلس و دولت در ماههای گذشته باعث گردید که به ظاهر مرحله دوم "طرح هدفمندی یارانه ها" با سرعت کمتری اجرا شود.
رشوه، دزدی، سند سازی، آمارهای غلط و واردات بی رویه، بورس بازی و دلالی از یک طرف و مدیران نالایق و بی خرد از طرف دیگر، دست به دست هم داده اند تا کشور را به روزگاری گرفتار کنند که اکنون شاهد آن هستیم.
روزنامه "ابتکار" می نویسد:"گرانی كالاها به بازار میوه نیز رسید، به گونهای كه برخی از میوهها افزایش بالای 100 درصدی را تجربه كردهاند. بررسی جزییات قیمت 12 نوع میوه در خرداد سال 90 و 91 حاکی از این است است که در حالی قیمت این نوبرانه ها در سال گذشته در دامنه 3 هزار تومان در نوسان بود که امسال بین 5 تا 7 هزار تومان خودنمایی میکند. گرانی انواع میوه به ویژه نوبرانه ها در سال جاری چشم گیر بوده است و گزارشها حاکی از رشد بالای 100 درصدی برخی میوه ها طی یک سال گذشته است."
حال اگر به این اقلام، گوشت گوسفندی حدود 25 هزار تومان و گوشت گوساله حدود 17 هزار توان را اضافه کنیم، عمق فاجعه مشخص می شود، زیرا در روزهای پایانی ماه گذشته، دولت حداقل حقوق را 389 هزار تومان اعلام کرده است. با یک حساب سرانگشتی می شود فهمید که با این دستمزد چگونه می توان امورات یک خانواده را گذراند.
این تنها گوشه ای از خبرهای منتشر شده در خبرگزاریها و منابع خبری رژیم است که غیرمستقیم، تاثیر هدفمندی یارانه ها را بازتاب می دهد.
این درحالی است که با تعطیلی کارخانه ها و بیکاری بسیاری از شاغلان این واحدها، هر روز به تعداد لشکر بیکاران اضافه شده و امید به زندگی سیر نزولی پیدا کرده است. به همین دلیل مشاغل کاذبی همچون خرید و فروش سکه و ارز رونق پیدا کرده است. دلالی، شغلی پر نان و آب شده است و بسیاری برای امرار معاش و عده ای برای سود بیشتر بدان روی آورده اند.
اگر کسانی بخواهند در مورد گرانی با یک رسانه مصاحبه کنند و راهکارهایی را در این مورد پیشنهاد دهند و یا آن را نقد کنند، تشویش اذهان عمومی کرده اند؟ مگر مردمی که با پوست و استخوان خود گرانی و بیکاری را لمس می کنند، خود آن را نمی فهمند که تکرار دردهای آنان باعث تشویش شان خواهد شد؟
یک کارشناس در گفتگو با غرب آنلاین افزایش قیمت مرغ را کاهش تعمدی عرضه دانسته و تصریح می کند وزارت صنعت، معدن و تجارت باید هرچه سریعتر اقدام کند و بازار مرغ را متعادل سازد.
اصل قضیه، گرانی سرسام آوری است که قدرت خرید مردم را به طور فزاینده ای کاهش داده است. واضح است که گرانی با بخشنامه و مصاحبه و نصیحت امامان نماز جمعه برطرف نمی شود.