به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، شهریور ۲۷، ۱۳۹۴

افكار عمومي جهان ايلان را فراموش مي‌كند

یادمان نرود اين قصه از كجا شروع شد
در ميان اخباري كه اين‌روزها مي‌خوانيم و مي‌شنويم، خبر مهاجرت مردم از كشورهاي خاورميانه به قاره اروپا و ساير قاره‌هاي جهان، بيشترين خروجي و بازديد را در رسانه‌هاي جمعي دنيا دارد. اخباري كه افكار عمومي را تحت تاثير قرار داده و بيش‌از همه، مورد استقبال مردم اروپا قرار گرفته است.
با اين‌حال وقتي به موضوع مهاجرت و سابقه‌ آن توجه مي‌كنيم، درمي‌يابيم، تسهيلاتي كه امروز كشورهاي مختلف اروپا براي مهاجرين فراهم كرده‌اند، همگي بعد از ماجراي تلخ غرق سرنشينان آن قايق پلاستيكي بود.
قايقي كه افراد خانواده «عبدالله الكردي» از كردهاي سوريه درآن نشسته‌بودند، خانواده‌اي كه براي حفاظت از جان فرزندان‌شان قصد داشتند جايي بروند كه امنيت باشد. غافل از اينكه قايقي كه با آن بر موج‌هاي درياي مديترانه سوار شده بودند، ناامن بود و واژگون شد. حادثه‌اي كه منجر به مرگ همسر و دو پسر سه و پنج ساله عبدالله شد. ايلان پسر سه ساله‌اي كه جسد او در سواحل مديترانه‌اي تركيه پيدا شد، گويي آن روز بند كفش‌هايش را بسته بود، برود وجهان را متوجه فاجعه انساني مهاجرت در خاورميانه كند، ايلان رفت و حالا عزيمت او به بار نشسته. مي‌بينيم و مي‌شنويم كه بعد از پيدا شدن جسد ايلان، اغلب كشورهاي اروپايي متوجه عمق فاجعه شده‌اند و نخست‌وزير انگليس به عنوان بزرگ‌ترين كشوراروپا با اعلام تاسف خود از اين حادثه مي‌گويد:
« من هم فرزند دارم و بايد براي هميشه به اين وضع مهاجرت و قرباني شدن كساني‌ كه در كشور خود امنيت ندارند و مهاجرت مي‌كنند، پايان بدهيم. » به اين ترتيب مرگ ايلان، اين قهرمان سه ساله موجب نجات مهاجراني‌ شد كه از مدت‌ها پيش كشورهاي اروپاي غربي و شمالي مانع مهاجرت آنها شده‌بودند. در اين ميان نخست‌وزير مجارستان همچون دايه مهربان‌تر از مادر براي ساير مردم اروپا مدعي شد:
«اگر پاي مهاجران به اروپا باز شود، سي سال ديگر اكثريت مردم اروپا را مسلمانان تشكيل مي‌دهند و زندگي در اين كشورهاي اروپايي براي مسيحيان تلخ مي‌شود».

اما خبرها هر روز مي‌آيند و مي‌روند، با آمدن هر خبر، خبر قبلي رنگ مي‌بازد و به دست فراموشي سپرده مي‌شود. با اين‌حال اما من هر لحظه به پيدا شدن جسد ايلان سه ساله فكر مي‌كنم؛ به اينكه به جز انتشار اوليه عكس‌ها و آثاري كه بر افكار عمومي تاثير گذاشت و باعث شد تا جهاني از محبت و انسانيت را ببينيم، بايد بپرسيم كه اين اتفاق از كجا شروع شد؟ چه كساني مسببان اصلي آن بودند؟ اگر به جاي پيدا شدن جسد ايلان، كودك كرد كوباني، جسد يك كودك از مليت ديگر در ساحل پيدا مي‌شد، باز هم اتفاق همين بود؟ مثلا اگر اين حادثه در اروپا يا امريكا رخ‌داده بود، آيا رسانه‌هاي عمومي باز هم به اين زودي آن را فراموش مي‌كردند يا خير؟
اينها سوالاتي است كه بايد پرسيده شود، به جواب برسيم و درباره آنها تصميم بگيريم. نه اينكه قصه اين كودك را بخوانيم، چند روزي عزاداري كنيم و بعد به دست فراموشي بسپاريم. وظيفه افكارعمومي است كه در اين موارد پرسشگر باشند و ساده نگذرند.
 صالح نيكبخت