به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۴

«می خواهم کبوترهایمان را پر بدهم»، یاسمن آرنگ

موهایم را باد، به روسری ام گره زده / بادها که از استوایی ترین نقاط جهان می آیند 


از دیوارها بیزارم
که مرا از تو گرفته اند
و از سقف اتاقم
که نگاهم را از تو دریده است.

موهایم را باد، به روسری ام گره زده
بادها که از استوایی ترین نقاط جهان می آیند
به هرم تنم ایمان آورده اند.
طرحی از تنم بکش
و به آب آرام ترین اقیانوس بسپار
تا با خواب ماهی ها درآمیزد.
بگذار برف ببارد
رد پاهایم را به تن پوش برف ها بسپار
و آوازهای گلویم را به برگ ریز پاییز.

این روزها به خطوط درهم دستانت می نویسم
سبزترین اتفاقاتی را که از شاخه نیفتاده اند.

می خواهم کبوترهایمان را پر بدهم
و من و تو فتح کنیم جهان را
از پشت تمام دیوارهای جهان
و از ورای سقف اتاق
فاتح شویم...

یاسمن آرنگ
از مجموعه شعر پروانگی
انتشارات برزآفرین