به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، شهریور ۲۷، ۱۳۹۴

فرشته ی آزادی پناهجویان، آنجلا مرکل

آنگلا مرکل


"صدراعظم پناهجویان"

«این دیگر کشور من نیست.»

و حال او به "صدراعظم پناهجویان" شهرت یافته است، که وقتی همقطاران حزبی‌اش در اعتراض می‌گویند، بیش از اندازه پناهجو به کشور راه داده است، با قاطعیت به آنها نهیب می‌زند:

«بگذارید صادقانه بگویم:
اگر بخواهیم الان شروع کنیم به پوزش خواستن از این‌که در یک وضعیت اضطراری چهره‌ای دوستانه از خود نشان داده‌ایم،
باید بگویم این دیگر کشور من نیست.»

رونالد نِلِس، عضو هیأت سردبیری هفته‌نامه اشپیگل در تفسیری درباره شخصیت آنگلا مرکل می‌نویسد که با وجود تمام سایه­‌روشن‌هایی که وجود دارد، در طول ده سال صدراعظمی آنگلا مرکل لحظه‌های کوتاه اما شفافی را می‌بینیم که اندیشه سیاسی او و دغدغه‌های سیاسی او را هویدا می‌کنند: تلاش او برای حفاظت از وضعیت آب و هوایی و اقلیمی زمین یکی از دغدغه‌های واقعی او به عنوان یک فیزیک‌دان بوده است؛ در بحران یونان، او نقش یک زن خانه‌دار اهل منطقه شواب آلمان را دارد که هرگز بیشتر از آنچه درآمد دارد، خرج نمی‌کند؛ و این رویکرد منطبق با زندگی خصوصی پرتواضع اوست که عاری از هر گونه تجمل است.
و حال او به "صدراعظم پناهجویان" شهرت یافته است، که وقتی همقطاران حزبی‌اش در اعتراض می‌گویند، بیش از اندازه پناهجو به کشور راه داده است، با قاطعیت به آنها نهیب می‌زند: «بگذارید صادقانه بگویم: اگر بخواهیم الان شروع کنیم به پوزش خواستن از این‌که در یک وضعیت اضطراری چهره‌ای دوستانه از خود نشان داده‌ایم، باید بگویم این دیگر کشور من نیست.»
به گفته‌ی مفسر اشپیگل، این عبارت چشمگیر احساسی، که با خونسردی تمام بیان شده، برای مدت‌ها در خاطره‌ها خواهد ماند. ولی این مرکلِ راهکارها و تاکتیک‌های سیاسی نیست، بلکه دختر کشیشی است که از سر همدردی سخن می‌گوید؛ سیاستمداری که خوب به خاطر دارد که چرا نام حزب او با حرف C آغاز می‌شود (CDU، که بیانگر هویت مسیحی در "حزب دمکرات مسیحی" است ). و این خلاف منتقدانی مانند هورست زیهوفر، رئیس حزب سوسیال مسیحی (CSU) قرار دارد که از "قرار معلوم فضیلت نوع‌دوستی آن‌ها، کمابیش، فراتر از حصار دور باغ‌شان نمی‌رود".
نویسنده تفسیر می‌افزاید، این بدان معنا نیست که مرکلِ سیاستمدار واقع‌گرا، دیگر وجود ندارد. آنگلا مرکل به خوبی می‌داند که در بحران پناهجویان باید با ایجاد محدودیت‌هایی، سیاست خود را تعدیل کند، از جمله برقراری کنترل‌های مرزی که در حال حاضر اجرا می‌شوند. آلمان قادر نیست پذیرای تمام پناهجویان این جهان بحران‌زده باشد، و این را مرکل به خوبی می‌داند.
از نظر مفسر اشپیگل، آنگلا مرکل با سیاست خود علامتی به سوی یک بیگانه‌ستیزی سطحی‌‌نگر فرستاده است. مرکل همواره با خصلت محافظه‌کاری سیاستمداران حزب سوسیال مسیحی ایالت بایرن و حتا بخشی از حزب خود او، بیگانه بوده و به ندرت چنین بارز این اختلاف بروز کرده است.
این مفسر می‌افزاید که ده سال تکیه زدن بر مقام صدراعظمی آلمان، مرکل را به وضوع متحول کرده است و او خود را آن اندازه قدرتمند و آزاد حس می‌کند که از ابراز شفاف نظر شخصی خود ابایی نداشته باشد، حتی اگر به این خاطر هم‌حزبی‌هایش او را به باد انتقاد گیرند.
مفسر در پایان می‌نویسد که پاییز صدراعظمی مرکل نزدیک شده است. هلموت اشمیت، هلموت کهل و گرهارد شرودر نیز هر یک در پایان دوره خدمت خود، آزادانه‌تر سخن گفتند، و گاه هر بار علیه سیاست اصلی حزب خود قد علم کردند و در میان اطرافیان خود ابهام آفریدند. و این یک غریزه‌ی دیرین انسانی است که هیچ کس مایل نیست برای همیشه سر خم کند.
هفته‌نامه اشپیگل