علیرضا قربانی ، آواز
هم آواز پرستوهای آه
شعر: مهدی اخوان ثالث
تبه شدي و مردني به گوركن سپردني
چه ميكني؟ چه ميكني؟
چه ميكنم؟ بيا ببين كه چون يلان تهمتن
چه سان نبرد ميكنم
اجاق اين شراره را كه سوزد و گدازدم
چو آتش وجود خود خموش و سرد ميكنم
تبه شدي و مردني به گوركن سپردني
چه ميكني؟ چه ميكني؟
چه ميكنم؟ بيا ببين كه چون يلان تهمتن
چه سان نبرد ميكنم
اجاق اين شراره را كه سوزد و گدازدم
چو آتش وجود خود خموش و سرد ميكنم
شعر: مهدی اخوان ثالث
آواز: علیرضا قربانی
آهنگساز: سیاوش ولی پور
چه ميكني؟ چه ميكني؟
درين پليد دخمهها
سياهها، كبودها، بخارها و دودها؟
ببين چه تيشه ميزني به ريشه ي جوانيت
به عمر و زندگانيت به هستيت، جوانيت
تبه شدي و مردني به گوركن سپردني
چه ميكني؟ چه ميكني؟
چه ميكنم؟ بيا ببين كه چون يلان تهمتن
چه سان نبرد ميكنم
اجاق اين شراره را كه سوزد و گدازدم
چو آتش وجود خود خموش و سرد ميكنم
...
بيا اي خسته خاطر دوست
اي مانند من دلكنده و غمگين
من اينجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بدآهنگ است
بيا ره توشه برداريم
قدم در راه بي برگشت بگذاريم
بيا ره توشه برداريم
قدم در راه بي فرجام بگذاريم
آواز: علیرضا قربانی
آهنگساز: سیاوش ولی پور
چه ميكني؟ چه ميكني؟
درين پليد دخمهها
سياهها، كبودها، بخارها و دودها؟
ببين چه تيشه ميزني به ريشه ي جوانيت
به عمر و زندگانيت به هستيت، جوانيت
تبه شدي و مردني به گوركن سپردني
چه ميكني؟ چه ميكني؟
چه ميكنم؟ بيا ببين كه چون يلان تهمتن
چه سان نبرد ميكنم
اجاق اين شراره را كه سوزد و گدازدم
چو آتش وجود خود خموش و سرد ميكنم
...
بيا اي خسته خاطر دوست
اي مانند من دلكنده و غمگين
من اينجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بدآهنگ است
بيا ره توشه برداريم
قدم در راه بي برگشت بگذاريم
بيا ره توشه برداريم
قدم در راه بي فرجام بگذاريم