به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۹۴

آیا زمان آن نرسیده که رهبری به خود آید و صدای مردم را بشنود؟

استفتاء از تاریخ: 

نجابت چیست
 و 
نجیب کدام است؟
سخنان روز پنجشنبه آقای خامنه ای، نشانه آشکار تنزلی چندباره از مقام رسمی ای که به وی اعطا شده، به رهبری یک جناح خاص سیاسی است؛ جناحی که از قضا، سال به سال به لحاظ کمیت و کیفیت در حال سقوط و انحطاط است و از پشتیبانی مردمی کمتری برخوردار.
تجزیه و تحلیل نتایج انتخابات به شدت مهندسی شده ای که رد صلاحیت ها توسط شورای نگهبان و دخالت های گسترده اطلاعات سپاه در ستادها و انصراف ها که روزی روزگاری باید گزارش آن
به طور شفاف در اختیار صاحبان «حق الناس» قرار گیرد، ادبار روزافزون شهروندان، از «خواص» و «عوام» (تقسیم بندی مورد علاقه اقتدارگرایان) از داعیه دار مقام رهبری را آشکار می سازد. کافی است آراء حوزه انتخابیه تهران را در نظر بگیرید تا با احتساب نیمی از واجدان صلاحیت شرکت در انتخابات که با عدم حضور خود به حاکمیت رأی «نه» دادند و اکثریت کسانی که با انتخاب فهرست حامیان دولت رأی «نه» خود را آشکار کردند، کوچک بودن دائره طرفداران اقتدارگرایی در پیش چشمان تان به نمایش درآید. نمایش اراده مردم در انتخابات اخیر، همانند انتخابات های سال ۷۶ و ۸۸، چنان خشم اقتدارگرایان را برانگیخت که زبان به دشنام گویی به شهروندان ایرانی و به خصوص تهرانی گشودند؛ دشنام گویی که عمق فقدان منطق، دامنه بحران مشروعیت و میزان تنزل کیفی اقتدارگرایان را به خوبی نشان می دهد. و حالا، مدعی رهبری کشور نیز در آخرین دیدار با خبرگان، در رفتاری که شدیدا از بلوغ و کمال به دور است، با اظهار نقدهای زهرآگین به عملکرد دولت و «نانجیب» خواندن معترضان به نتایج انتخابات ۸۸، از شکست سنگین هوادارن خویش در انتخابات اخیر، عقده گشایی می کند.
بازی های بی حد و حصر با الفاظ و اصطلاحات صدالبته رویه همیشگی این «ولی خطیب» بوده است؛ واژه پردازی هایی که نشان از استیصال فزاینده و فقدان منطق استدلالی دارد و هدفش، تهییج «لات های سیاسی»، تجهیز «وعاظ السلاطین» و ارضای خاطر «بداقبالان» عرصه های سیاست در کشور و منطقه است. کمیت و کیفیت واژه نامه ای که آقای خامنه ای برای توصیف جنبش عظیم و بیادماندنی و زنده سبز و خیل معترضان به نتایج انتخابات ۸۸ به کار گرفته، مورخان و محققان آینده این کشور را یاری خواهد کرد تا داستان سقوط و انحطاط یک رهبر خودکامه را بهتر روایت کنند. چنین است که برای فهم معنای این واژه نورسیده یعنی «نجابت»، دست به دامان تاریخ باید شد و پرسش را به پیشگاه «آئینه عبرت» برد: «نجابت» چیست و کدام کار «نانجیبانه» به شمار می آید؟
شاید بهترین راه برای فهم معنای این صفت در واژه نامه آقای خامنه ای، مروری بر رفتارهای «نجیبانه» او با منتقدان باشد: حمله به حسینیه مرحوم آیت الله منتظری و حبس خانگی ایشان؛ فاجعه های کوی دانشگاه تهران در سال های ۷۸ و ۸۸؛ قتل های زنجیره ای؛ تعطیلی فله ای مطبوعات و بازداشت فله ای فعالان ملی- مذهبی در سال ۸۰؛ برخورد خشونت بار منتقدان نتایج انتخابات ۸۸ که همراه با کشتار، شکنجه، تجاوز، حبس های طویل المدت و حصر غیرقانونی و غیراخلاقی معترضان بوده است؛ فاجعه کهریزک؛ قتل هدی صابر و هاله سحابی و دیگرشهدای جنبش سبز که فهرست ۸۴ نفره آنان در سال ۸۸ از سوی نیروی انتظامی به مجلس شورای اسلامی ارائه شد؛ به عنوان مشتی از خروار.
همچنین، می توان از رفتارهای «نجیبانه» او با «همدلان» خود یاد کرد: حمایت تمام قد از دولت و دولتمردانی که در فسق و فجور مالی و غارت بیت المال از مشروطه تاکنون بی سابقه هستند؛ حمایت تمام قد از حسین شریعتمداری به عنوان «شمشیر» رهبری در عرصه مطبوعاتی؛ حمایت تمام قد از نوحه خوان ها و مداحان وابسته به بیت رهبری که آلودگی های اخلاقی و فسادهای مالی شان ورد زبان مردم کوچه و بازار است؛ حمایت تمام قد از حمله کنندگان به سفارتخانه های خارجی در تهران و «حزب اللهی» خواندن آنان؛ جلوگیری از تحقیق و تفحص از امپراتوری مالی بزرگی که تحت نظر دفتر رهبری، بیش از نیمی از اقتصاد کشور را در دست دارد و از هرگونه حسابرسی و پرداخت مالیات معاف است؛ باز هم به عنوان مشتی از خروار.
حالا می توانیم ترجمان سخنان اخیر اقای خامنه ای را با رجوع به این واژه نامه بفهمیم و پیام آن را به شهروندان ایرانی درک کنیم؛ «نانجیبانی» که به دعوت چهره های سیاسی و اصرار شخص او پای صندوق های رأی رفتند و باعث تأسف آفای خامنه ای در از دست دادن برخی از همراهان و همدلان خود در مجلس خبرگان آینده شد؛ مجلسی که در حالی که کفه «انقلابی» آن سبک تر شده است به تعبیر او باید درباره رهبری آینده تصمیم بگیرد. آیا زمان آن نرسیده که آقای خامنه ای در این واپسین ماه های حیات، به خود آید و صدای مردم را بشنود؟ 
کلمه – سید کاظم قمی