«سید» شما چرا ؟
آقای دکتر سید علیاکبر صالحی ، با
توجه به سخنان همزمان بان کیمون و آنگلا مرکل ، گفتند : احساس میکنم آن ها در
حال زمینه چینی و « پخت وپز » علیه ما هستند .
راستی را ، سید شما چرا دو باره
میخواهید ملت و مردم ایران « رنگ » کنید ؟ شما چرا ؟ شما که در نجف تحصیل کرده
اید و از بهترین دانشگاههای آمریکا دانشآموخته شدهاید ، از آغاز انقلاب در «
دُور » بودید و نه از دور ؛ بل از نزدیک «
دستی بر آتش داشتید » ، ریاست سازمان انرژی هستهای و وزارت امورخارجه جمهوری
اسلامی را در کارنامه دارید و در دولت دهم هنگامیکه وزیر امورخارجه بودید ( با
آگاهی یا نا آگاهی رییسجمهور ) ، فرمان آغاز گفت وگو با آمریکا را دریافت
فرمودیدو از هما ن آغاز « با نرمش قهرمانه » با « سرآشپزی آمریکاییها » آغاز به «
پختوپز » کردید که دستپخت شما و آمریکاییها ،« آشِکشک خاله » یا برجام (
برنامه اقدام جامع مشترک برای به بند کشیدن و اسارت ملت و مردم ایران ) بود . شما
به عنوان آغازگر گفتوگو با « شیطان بزرگ » از همهی شرایط خفتبار پذیرفته شده از
سوی دولت جمهوری اسلامی و نیز بند های محرمانهی آن آگاه هستید ؛ البته همزمان
فراموش نمیکردید که در تمام مدت گفتوگوهای محرمانه با آمریکاییها ، روزهای
آدینه در نماز شرکت کنید و فریاد « مرگ بر آمریکا » سردهید .
آقا دکتر سید علیاکبر صالحی « پختو
پز »ها در همان مراحل نخستین شکلگرفت و سپس با حضور جنابعالی در مقام رییس
سازمان انرژی دولت حاضر نیز پیگرفته شد . بدون هرگونه دودلی میگویم : شما که در
همهی مراحل گفتوگو از عمان گرفته تا ژنو ، لوزان و سرانجام وین حضور داشتید ،
چگونه با حضور پهلوان محمدجواد ، سید عراقچی و نیز علامه حسن فریدون و با
رهنمودهای رییس جمهور اسلامی ، امروز مدعی میشوید که چشمان ما همگی بسته
بود ( یا بسته بودیم ) و ندیدیم که چگونه آمریکاییها « استخوانهای هزار ماموت »
را « لای زخم برجام » گذاردند تا ملت و مردم ایران را به اسارت بکشانند ؟!
آری آقای دکترسیدعلیاکبر صالحی : اینها
را میدانستید و با این وجود در مراسم « گلریزان » اسارت ملت ایران که از سوی « مرشدحسن
روحانی »( عاقد همهی چهار قراردادهای اسارتآور هستهای سعدآباد ، ژنو ، لوزان و
وین ) برپا شد ، با افتخار تمام شرکت کردید و پیراهن زرین « یهلوانِ هستهای » را
با منت تمام به تن پوشیدید و سپس سینه سپر کردید تا آقای رییس جمهور اسلامی به دست
مبارک نشان درجه یک به سینهی شما بزند و با خود گفتید : « این منم تاووس علیین
شده » .
آقای دکتر علیاکبر صالحی شما
درست میدانستید که در همکاری تنگاتنگ و مخلصانه با دولت یازدهم ، روی « چاه » را
مانند « شغاد » میپوشانید تا ملت و مردم ایران را در آن چاه پر از جنجر و نیزه ،
شمشیر و کارد ، سرنگون کنید !
شما نیز همراه دیگر «شغاد »ها با
وعدههای دروغ مانند این که حتا حل مسالهی آب آشامیدنی مردم نیز به پذیرش برجام
بستگی دارد و دادن وعدههای فریبنده مانند : گشایش اقتصادی و سرازسر شدن پول و
ثروت و رفاه و آسایش و ... ملت و مردم ایران را به سوی چاه « برجام » کشاندید ودر
آن « قتلگاه » سرنگونش کردید .
جناب دکتر سید علیاکبر صالحی : شاید
هرگز شاهنامه نخوانده اید ؛ اما برای آگاهی از فرجام کار هم که شده ، بدنیست
داستان مکر شغاد با برادر خود رستم را بخوانید تا بدانید که رستم ( در اینجا ملت
و مردم ایران ) از ته چاه هم ، نمیگذارد که « چاهکنان » بدون پادافره به
شادخواریهای خویش ادامه دهند .
یکشنبه
20 تیرماه 1395 ـ هوشنگ طالع