به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۹۹

شخصیت انسان با بالا رفتن سن عوض می‌شود

بیشتر ما دوست داریم فکر کنیم که شخصیت ما در طول زندگی نسبتا ثابت است. اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اینگونه نیست. خصوصیات ما همیشه تغییر می‌کند و تا وقتی که به دهه ۷۰ و ۸۰ زندگی برسیم دگرگونی‌های قابل توجهی را از سر گذرانده‌ایم. ما با بالا رفتن سن باوجدان‌تر و همدل‌تر می‌شویم و کمتر عصبی خواهیم بود. همچنین آنچه در روانشناسی به نام "صفات تاریک" شخصیت شناخته می‌شود- یعنی ماکیاولیسم، خودشیفتگی و روان‌آزاری- کاهش می‌یابد و به همراه این صفات، خطر رفتارهای ضداجتماعی مانند ارتکاب جرم و سوءمصرف مواد پایین می‌آید.

"آقای رییس جمهور، می‌خواهم مسئله‌ای را مطرح کنم که فکر می‌کنم دو سه هفته است آن بیرون کمین کرده و به ویژه بر امنیت ملی سایه افکنده است ... "

این‌ سوال را روزنامه‌نگاری به نام هنری ترویت پرسید در حالی که رونالد ریگان را با یک نگاه خیره جدی و ثابت میخکوب کرده بود. اکتبر ۱۹۸۴ بود و ریگان در حال مناظره انتخاباتی و مبارزه برای ماندن بر مسند ریاست جمهوری برای دوره دوم. او چند هفته پیش از آن در مقابل رقیب اصلی خود ضعیف عمل کرده بود و حالا زمزمه‌هایی مطرح بود که در سن ۷۳ سالگی برای این شغل خیلی مسن است.

گذشته از همه این‌ها، ریگان در همان زمان مسن‌ترین رییس جمهور تاریخ آمریکا بود. پیش از او و در زمان بحران موشکی کوبا، جان‌. اف. کندی چندین روز متوالی را بدون خواب سپری کرده بود. ترویت روزنامه‌نگار می‌خواست بداند که آیا ریگان هیچ گونه تردیدی دارد که می‌تواند در چنین شرایطی کار کند؟

ریگان در حالی که جلوی لبخند خود را گرفته بود پاسخ داد: "به هیچ وجه آقای ترویت، و همچنین می‌خواهم بدانید که من سن و سال را به مسئله این کارزار انتخاباتی تبدیل نخواهم کرد. من از جوانی و بی‌تجربگی رقیب خود برای اهداف سیاسی سوء‌استفاده نمی‌کنم."

پاسخ ریگان خنده پر سر و صدا و تشویق جمعیت را به دنبال داشت و به پیروزی او با اکثریت بالا در انتخابات منتهی شد.

ا این حال، در پاسخ کنایه‌آمیز ریگان حقیقتی بیش از آنچه او می‌دانست نهفته بود. نه تنها تجربه به عنوان برگ برنده در سمت او بود، بلکه همچنین یک "شخصیت جاافتاده" داشت.

همه ما با تغییرات جسمی که بالا رفتن سن به همراه دارد آشنا هستیم: پوست بدن خاصیت کشسانی خود را از دست می‌دهد، لثه‌ها تحلیل می‌روند، بینی ما بزرگ می‌شود، موهای بدن در جاهایی غیرعادی جوانه می‌زند در حالی که در جاهای دیگر به طور کامل ناپدید می‌شود و آن چند سانتی‌متر ارزشمند قدمان که به آن دلبسته بودیم شروع به غیب شدن می‌کند.

حالا پس از دهه‌ها پژوهش بر روی آثار سالمندی، دانشمندان از یک تغییر دیگر رازآلودتر پرده بر می‌دارند. رنه موتوس، روانشناس دانشگاه ادینبورگ می‌گوید: "نتیجه دقیقا این است که ما برای همه عمرمان همان آدم یکسانی نیستیم."

بیشتر ما دوست داریم فکر کنیم که شخصیت ما در طول زندگی نسبتا ثابت است. اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اینگونه نیست. خصوصیات ما همیشه تغییر می‌کند و تا وقتی که به دهه ۷۰ و ۸۰ زندگی برسیم دگرگونی‌های قابل توجهی را از سر گذرانده‌ایم. در حالی که عادت کرده‌ایم که سالمندی را از دیدگاه زوال و انحطاط بیان کنیم، تغییر و تبدیل تدریجی شخصیت ما فرازهای غافلگیرکننده‌ای دارد.

ما با بالا رفتن سن باوجدان‌تر و همدل‌تر می‌شویم و کمتر عصبی خواهیم بود. همچنین آنچه در روانشناسی به نام "صفات تاریک" شخصیت شناخته می‌شود- یعنی ماکیاولیسم، خودشیفتگی و روان‌آزاری- کاهش می‌یابد و به همراه این صفات، خطر رفتارهای ضداجتماعی مانند ارتکاب جرم و سوءمصرف مواد پایین می‌آید.

این پژوهش‌ نشان می‌دهد که ما به افرادی نوع‌دوست‌تر و قابل‌اعتمادتر تبدیل می‌شویم. اراده ما بیشتر می‌شود و حس شوخ‌طبعی بهتری پیدا خواهیم کرد. در نهایت، افراد سالمند کنترل بیشتری روی عواطف خود دارند. همه این‌ها شاید در مجموع برنده باشد و نشان می‌دهد که کلیشه رایج از افراد سالمند به عنوان اخمو و بدعنق نیاز به بازنگری دارد.

درست برخلاف چیزی که کارشناسان سال‌ها تصور می‌کردند که شخصیت ما در کودکی یا در حدود ۳۰سالگی ثبات می‌یابد، به نظر می‌رسد که شخصیت ما سیال و انعطاف‌پذیر است. به گفته موتوس "افراد خوش‌اخلاق‌تر و از لحاظ اجتماعی سازگارتر می‌شوند. آنها بیشتر قادر خواهند بود که میان خواسته‌های خودشان از زندگی و نیازهای اجتماعی تعادل ایجاد کنند. "

روانشناسان فرآیند تغییر همراه با سالمندی را "بلوغ شخصیت" می‌نامند. این یک تغییر تدریجی و نامحسوس است که از دوران نوجوانی ما شروع می‌شود و دست‌کم تا دهه هشتم زندگی ما بر روی این سیاره ادامه دارد. جالب توجه است که این تغییر جهانشمول به نظر می‌رسد و در همه فرهنگ‌های بشری از گواتمالا تا هندوستان مشاهده شده است.

رودیکا دیمین، روانشناس اجتماعی از دانشگاه هیوستون می‌گوید: "به طور کلی بحث‌برانگیز است که این تغییرات شخصیتی را قضاوت ارزشی کنیم. اما شواهدی داریم که این تغییرات سودمند هستند. " برای مثال ثبات عاطفی پایین با مسائل سلامت روان، نرخ بالای مرگ و میر و طلاق مرتبط است. درضمن خانم دیمین توضیح می‌دهد که شریک زندگی فردی که باوجدان‌تر است احتمالا خوشحال‌تر خواهد بود، چرا که احتمال بیشتری وجود دارد که ظرف‌ها را سر موقع بشوید یا احتمال کمتری دارد که خیانت کند.

معقول است اگر فکر کنیم این فرآیند تغییر پیوسته، مفهوم شخصیت را نسبتا بی‌معنا می‌کند. اما این کاملا درست نیست. برای اینکه تغییر شخصیت دو جنبه دارد: تغییرات میانگین و تغییرات نسبی. آن طور که معلوم است، در حالیکه شخصیت ما با سالمندی به سمت مشخصی تغییر می‌کند، اینکه در مقایسه با دیگر افراد در گروه سنی یکسان چه شخصیتی داریم، نسبتا ثابت باقی می‌ماند.

برای مثال سطح عصبی بودن یک فرد به طور کلی پایین می‌رود، اما فردی که در یازده‌سالگی عصبی‌ترین فرد گروه همسالان خود بوده است احتمالا در ۸۱ سالگی هم عصبی‌ترین فرد همان گروه از همسالان باقی خواهد ماند. این رتبه‌بندی‌ها بادوام‌ترین ویژگی‌های ما هستند و ما را از دیگر افراد متمایز می‌کنند.

رودیکا دیمین می گوید: "یک هسته مرکزی از اینکه ما کیستیم وجود دارد به این معنی که به طور نسبی جایگاه خود نسبت به دیگران را حفظ می‌کنیم. اما نسبت به خودمان، شخصیت ما مانند سنگ‌نبشته نیست و می‌توانیم تغییر کنیم. "

این تغییر شخصیت چگونه رخ می دهد؟ به گفته موتوس "این بحث بزرگی در حوزه روانشناسی است. "

به این دلیل که بلوغ شخصیت جهانشمول است، برخی دانشمندان فکر می‌کنند که فراتر از پیامدهای جانبی و تصادفی مانند این باشد که افراد سالمند فرصت بیشتری برای آموختن قواعد داشته‌اند. آن گونه که شخصیت ما عوض می‌شود ممکن است به طور ژنتیکی برنامه‌ریزی شده باشد و حتی شاید به دست نیروهای تکاملی شکل گرفته باشد.

از سوی دیگر، برخی فکر می‌کنند که بخشی از شخصیت ما بر اثر عوامل ژنتیک ساخته شده و پس از آن براثر فشارهای اجتماعی در طول زندگی ما شکل می‌گیرد. برای مثال، پژوهشی از ویبکه بلیدورن، روانشناس شخصیت از دانشگاه کالیفرنیا در دیویس، نشان می‌دهد در فرهنگ‌هایی که از افراد انتظار می‌رود سریع‌تر بزرگ شوند، ازدواج و شروع به کار کنند و مسئولیت‌های بزرگسالانه داشته باشند، شخصیت آنها در سن پایین‌تر بالغ می‌شود.

خانم دیمین می‌گوید: "افراد به نوعی مجبور به تغییر رفتار در طول زمان هستند تا مسئولیت‌پذیرتر شوند. شخصیت ما تغییر می‌کند تا به ما کمک کند که چالش‌های زندگی را تحمل کنیم. "

اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی به سن خیلی بالا برسیم؟

دو روش ممکن برای مطالعه این موضوع وجود دارد که چگونه در طول زندگی تغییر می‌کنیم. روش اول انتخاب یک گروه بزرگ از افرادی در سنین مختلف و بررسی این است که شخصیت آنها چه تفاوتی با یکدیگر دارد. یک مشکل این استراتژی آن است که خیلی راحت ممکن است ویژگی‌های رفتاری نسلی که بر اثر فرهنگ یک دوره خاص تاریخی شکل گرفته است - مانند مبادی آداب بودن - را با تغییرات شخصیت در حین سالمندی اشتباه بگیریم.

روش جایگزین انتخاب یک گروه از افراد و دنبال کردن آن‌ها در طول زمان است.

این دقیقا چیزی است که در مورد "همگروه‌ متولدین لودین" اتفاق افتاده است. گروه‌هایی از افراد همسن تحت مطالعه از منطقه لودین در اسکاتلند که ویژگی‌های شخصیتی و هوش آنها در ژوئن ۱۹۳۲ یا ژوئن ۱۹۴۷ وقتی هنوز در سن مدرسه یعنی یازده ساله بوده‌اند، بررسی شده است. رنه موتوس همراه با همکارانش در دانشگاه ادینبورگ ردپای صدها نفر از این گروه را در دهه ۷۰ یا ۸۰ زندگی‌شان گرفتند و پس از سال‌ها دقیقا همان آزمون‌های تحقیق اولیه را در مقابل آنها قرار دادند.

موتوس می‌گوید: "به این دلیل که ما دو همگروه مختلف از این افراد داشتیم و هر دو گروه در دو موقعیت پیش‌تر از آن مورد آزمون قرار گرفته بودند، قادر بودیم که هر دو استراتژی را همزمان به کار ببریم. "این خوش اقبالی بود، چرا که نتایج این تحقیق به طور قابل توجهی برای آن دو نسل متفاوت از آب در آمد.

در حالی که در مجموع شخصیت افراد گروه جوان‌تر (که حالا حدودا ۷۰ ساله بودند) کم و بیش ثابت باقی مانده بود، ویژگی‌های شخصیتی گروه مسن‌تر(که بیش از ۸۰ سال داشتند) شروع به تغییرکرده بود. آنها به طور میانگین به افرادی با گشودگی و برونگرایی کمتر تبدیل شده‌اند که همچنین کمتر همدل و باوجدان هستند. تغییرات سودمندی که در طول زندگی آنها رخ داده‌ شروع به تغییر جهت کرده است.

موتوس می‌گوید: "فکر می‌کنم این معقول باشد، چرا که در سن بالا اتفاقاتی که همراه با سالمندی رخ می‌دهند سریع‌تر می‌شود. "او به این نکته اشاره می‌کند که وضعیت سلامت این افراد ممکن است در حال افول باشد و احتمالا شروع به از دست دادن دوستان و خویشاوندان خود کرده‌اند. به گفته موتوس "این مسئله بر روی ارتباط فعالانه آنها با جهان تاثیر دارد. "

هنوز تحقیقی در این مورد انجام نشده است که آیا این روند بعد از صدسالگی ما هم ادامه دارد یا نه. پژوهشی بر روی ژاپنی‌های بالای صد سال نشان داده است که امتیاز آنها در وجدان، برونگرایی و گشودگی بالاست، اما ممکن است افراد مورد آزمایش این ویژگی‌های شخصیتی را از ابتدای جوانی به همراه داشته بوده باشند. شاید اصلا همین ویژگی‌ها در طول عمر آنها نقش داشته است.

در واقع وقتی سن ما بالا می‌رود، شخصیت ما به طور درونی با سلامتی ما پیوند می‌خورد. برای مثال، افرادی با خویشتن‌داری بالا به احتمال زیاد در زمان سالمندی سالم‌تر هستند. زنانی که عصبی‌تر هستند احتمال بیشتری دارد که نشانه‌های دوران یائسگی را تجربه کنند، و درجه‌ای از خودشیفتگی با تنهایی ارتباط دارد که خودش یکی از عوامل خطر برای مرگ زودرس است.

در آینده فهم اینکه چگونه ویژگی‌های معین شخصیتی با سلامتی ما پیوند دارند و اینکه چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که شخصیت ما در طول عمرمان تحول یابد، ممکن است در پیش‌بینی اینکه چه کسی در خطر مشکلات مشخص سلامتی است کمک‌مان کند تا به موقع مداخله کنیم.

اما این پژوهش فایده دیگری هم دارد. موتوس می‌گوید: "من در یک زندان سخنرانی داشتم و یک سوال بود که آنها واقعا به آن علاقمند بودند: آیا افراد اصلا تغییر می‌کنند؟ خب تصویرکلی از یافته‌ها آن است که بله، تغییر می‌کنند. "این به آن معناست که هیچ شاهد قوی برای این وجود ندارد که افراد می‌توانند نوع شخصیت خود را به عنوان بهانه‌ای برای رفتارشان استفاده کنند.

این دانش که شخصیت ما در طول زندگی تغییر می‌کند، چه بخواهیم چه نخواهیم، شاهد سودمندی برای انعطاف‌پذیری شخصیت ماست. رودیکا دیمین می‌گوید: "مهم است که این را بدانیم. به مدت طولانی مردم فکر می‌کردند که شخصیت ما عوض نمی‌شود. حالا می‌بینیم که شخصیت ما می‌تواند سازگار شود و این به ما کمک می‌کند که چالش‌های زندگی را تحمل کنیم. "

بی بی سی