تنفروشی که اغلب یک آسیب اجتماعی شناخته میشود در بعضی کشورها به عنوان یک شغل پذیرفته شده است و در دوران شیوع کرونا، فعالان و آسیبدیدگان این مسئله مورد حمایت قرار گرفتهاند اما در ایران که عملی مجرمانه به شمار میآید و با برخورد قهری پلیس همراه میشود، در دوران کرونا نیز به فراموشی سپرده شده است. دیدارنیوز در این باره گزارش میدانی به شیوه نقطهای تهیه کرده تا تصویری از وضعیت روسپیگری در دوران کرونا ارائه دهند.
خیابانهای تهران و زیر پل سید خندان در 27 اسفند 1398، ساعت 11 شب که مدتی از شیوع کرونا در ایران میگذرد، خلوت است. اما بر اساس این گزارش یک خودرو با دو سرنشین، زنی که ظاهری شبیه زنان تنفروش دارد را سوار میکنند و از آنجا دور میشود.
در بخش دیگر این گزارش، از زن تنفروشی به نام «افروز شش دانگ»، نام برده میشود که به گفته خودش، نامش را از دورانی که به شکل حرفهای به حمل مواد مخدر مشغول بوده، برایش باقی مانده است.
او کاری که در حال حاضر انجام میدهد را «ذلت» خواند و گفت: «دور میدون شوش و هرندی و اون طرفا، همه جور زنی پیدا میشه، اما کلاً قیمتشون پایینه دیگه، چون بیشترشون معتادن و هزارجور بیماری دارند، ایدز که رو شاخشه، البته مردهایی هم که اینورا سراغ ماها میان آدم حسابی نیستن که! اینا داغونترین […] بازهای شهرن که میان اینجا! با 5 تومان 10 تومان حتی 2 تومان کارشون انجام میدن و میرن».
به گفته او زنها چون «دربدر موادن با هر قیمتی راضی میشن»، اما گاه مورد تعرض مردانی قرار میگیرند که آنها نیز معتاد و مبتلا به ایدز هستند و حاضر نیستند در ازای دریافت خدمات جنسی هزینهای پرداخت کنند.
این گزارش، به بالاشهر تهران نیز گریزی زده و مکانهایی که برای تنفروشی اختصاص دارد را سالنهای ماساژی توصیف کرده که در کنار ماساژ دادن اغلب خدمات جنسی نیز ارائه میکنند. به صورت کلی کار ماساژ برای بسیاری از زنها این امکان را فراهم میکند که با پوشش آن تنفروشی کنند؛ به این صورت که یا به منزل مشتریان میروند و یا در سالن تحت عنوان «هپیماساژ» با مشتریان خود رابطه جنسی دارند. این مسئله بسیار فراگیر است و از طرف مدیران سالنهای ماساژ و همچنین ماسورهای مرد و زن، امری عادی و بخشی از کارشان تلقی میشود.
مدیر یکی از این سالنها درباره تاثیر شیوع کرونا بر کسب و کار آنها توضیح داد :«ما هم مثل همه مجبور شدیم سالن رو ببندیم و تعداد مشتریهامون کم شده، اما خوب، سالنها و گروههای ماساژ، مشتریهای خاص هم دارند که ماهیانه و حتی هفتگی هپی ماساژ میگیرند».
به گفته او خدمات هپیماساژ که گرانترین نوع خدمات است، هنوز با استقبال همراه است و طی آن یک مرد برای یک ساعت ماساژ همراه با رابطه جنسی باید 700 هزار تومان پرداخت کند.
او همچنین گفت که همکارانش اگر سالن نداشته باشند، دختران را به خانهها میفرستند که اغلب مورد سوءاستفادههایی قرار میگیرند.
در بخش دیگری از این گزارش، به کانالهای تلگرامی با عنوان «ازدواج موقت و صیغه» نیز اشاره شده که نزدیک 6 هزار عضو داشت و 200 تا 300 زن در آن به ارائه خدمات در سراسر ایران، مشغول هستند بدون اینکه هیچ نظارتی بر سلامتی این زنان یا مشتریان آنها انجام شود.
دخترانی که در این نوع از روسپیگری مشغول به کار هستند در سنین بسیار پایین حتی 14 یا 13 سال قرار دارند.
ادارهکنندههای کانالهای صیغهای و سایر فعالان در این زمینه اعلام کردند که دختران و زنانی که مطلقه، بیوه، یتیم، بیکار و بیپول هستند، به این فعالیت روی میآورند تا درآمدی برای امرار معاش داشته باشند.
فحشا در ایران نیز مانند همه کشورهای جهان رواج دارد. به گفته جامعهشناسان، عوامل روی آوردن زنان به فحشا در این کشور، «فقر، اعتیاد، ازدواج اجباری، بیکاری، زیادهخواهی و تنوعطلبی مردان، وجود فضای یاس و ناامیدی بین جوانان و عدم وجود امکانات برای ازدواج و تشکیل خانواده، ازدواج مجدد مردان و طلاق» است.
آخرین آمارهای موجود از سازمان بهزیستی ایران نشان میدهد که سن فحشا در ایران 16 سالگی است.
از سوی دیگر، دکتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران اواسط سال 1390 اعلام کرد که در حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود 8-10 سال کاهش یافته و از سن 20 تا 30 سال به 12 تا 18 سال رسیده است.
بر اساس گزارش رویداد 24، در 7 آبان 1398، یک کارشناس آسیبهای اجتماعی نیز آمار مراکز فحشا در سطح شهر تهران را 8 هزار باند اعلام کرده است.
معینی کارشناس آسیبهای اجتماعی، در همایش بررسی آسیبهای اجتماعی، گفت: «طبق آمار در مدت هفت سال متوسط سن فحشا از 28 سال به زیر 20 سال رسیده ودر حال حاضر کف این سن تا 13 سالگی پایین آمده یعنی در میان نوجوانان به طور روزافزونی گسترش یافته است».
العربیه