به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، مهر ۲۲، ۱۴۰۰

لالائی تکرار موج، دکتر شاداب وجدی*

 

دلم برای تو تنگ است و این فضای فراخ 

و این نهایت آرامش و نهایت لطف 

و این تداوم تکرار موج در ساحل 

دوای دردم نیست 


همین دقیقه پیش 

صدای آن دختر 

بگوش من میخواند 

که این طبیعت آزاد ساحل دریا 

چه خامش و زیباست 

و من چنان همیشه 

از لابلای پرده اشک 

بچشم دیدم غمگین غروب دریا را 

غروب خسته غم را   صدای رفتن را 

صدای رفتن خورشید و نور را از دور 

همین دقیقه پیش 

غم بزگ تو از دور دست دریاها 

بر آستانه ساحل کنار من آمد 

کنار قلب من این سر گران سرگردان 

غم بزرگ تو آمد که قسمت من بود 

و سرنوشت من آنجا چو ساحل خاموش 

به موج آن غم سنگین و نازنین تن داد 


دلم برای تو تنگ است 

برای آنهمه اندوه گنگ و پنهانی 

که پشت مردمک چشمهات پنهان بود 

و مثل خط کبود افق بوقت غروب 

نشان رفتن بود 

درون هر تحظه 

درون هر هنگام 

درون هر دل تنها 

ترانه ایست چو تکرار موج بر ساحل 

چه پنجسالی بود 

و بعد از این ای وای 

چه روزهای دلتنگ و خسته ای در راه

نشسته اند و مرا با شتاب منتظرند 


کرانه ها از غوغای موج سرشارند 

مرا سکوت تو بیش از ترانه باران 

مرا سکوت تو بیش از غروب دریاها

طلایه درد است 


به توده های کبود و سپید و آبی ابر 

سلام من برسان 

تو ای پرنده عاشق که صبح دریا را 

به نغمه میخوانی 

به ابرهای سپید ـ به ابرهای کبود 

به موجها که سکوت سیاه ساحل را 

همیشه منتظرند 

تو ای پرنده عاشق 

سلام من برسان 


به زیر خط افق 

همیشه دریا خاموش و خسته افتادست 

بسان رنگ غروب 

مرا به بغض غم خویش آشنا کردی 

 کنون کجائی ای صخره پناه که موج 

صدای غرش شیران کینه جو دارد 

کجائی اکنون ای صخره پناه که من 

همان شناگر دریای بیکرانه عشق 

به تکیه گاهی در پای صخره محتاجم 


کدام فردا را 

به ناامیدی قلبم نوید خواهی داد 

من آن شناگر پیرم که قلب منتظرش 

به لای لائی تکرار موج میخواند 


دلم برای تو تنگ است ای کرانه دور 

و ای کبودی خط افق بوقت غروب 

و ای نشانه رفتن 

چه درد غمگینی 

چو ابرهای سیاه 

در این کرانه خاموش پاسدار من است 

و موج میخواند 

و قلب خسته از اندوه و درد مینالد 

ترا نخواهم دید 

ترا نخواهم دید 


* خانم ایران میرعمادی، همسر دکتر علی راسخ افشار، با خواندن این شعر زیبا در مراسم تودیع و خاکسپاری دکتر راسخ افشار  در فرانکفورت نسبت به همسرش ادای احترام کرد.