مریم حسین زاده، همسر محمد مختاری
مختاری در اوج شکوفایی هنر شعرش از بین ما رفت
تحول سبز – روشنک پارسا محمد مختاری شاعر، نویسنده ، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران و از اعضای هیئت دبیران این کانون بود که در پاییز ۱۳۷۷ ترور شد. ترور او، محمد جعفر پوینده، داریوش فروهر و پروانه اسکندری، بخشی از ترورهای سیاسی در طول حکومت جمهوری اسلامی ایران بود که بعدها به قتل های زنجیره ایی معروف شد. مقامات وقت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران پس از وقوع این حوادث، طی بیانیه ایی مسولیت قتل های زنجیره ایی را به دست عوامل این وزارتخانه پذیرفت. اکنون با گذشت ۱۳ سال از عمومی شدن بحث قتل های زنجیره ایی و پی گیری این فاجعه از طرف قوه قضاییه هنوز ابهامات زیادی در مورد آمرین و عاملین این سلسله قتل ها وجود دارد و خانواده های قربانیان تحت فشارهای شدید امنیتی حتی برای برگزاری مراسم سالگرد و حضور بر سر مزار عزیزانشان می باشند. در ادامه مصاحبه خبرنگار تحول سبز با مریم حسین زاده، همسر محمد مختاری را می خوانید.
خانم حسین زاده، آیا امسال مراسم یادبودی برای محمد مختاری برگزار شد یا خیر؟
من در پاسخ شما می توانم این را بگویم که ما امسال مراسم سالگردی برگزار نکردیم. هر چند که در چهار – پنج سال گذشته هم که به اصطلاح مراسمی برگزار کردیم، اجازه حضور بر سر مزار عزیزانمان را پیدا نکردیم.
شما اشاره کردید که مراسمی برگزار نکردید. آیا از سمت نهاد خاصی برای شما مانند خانواده فروهرها مانعی جهت برگزاری مراسم ایجاد شده است؟
امسال به جایی مراجعه نکردیم که مکانی را برای برگزاری مراسم بگیریم و یا درخواست کتبی برای برگزاری مراسم به نهاد و سازمان خاصی ارائه نکردیم. درگذشته اجازه برگزاری مراسم حداقل در حد برگزاری یادبود بر سر مزار عزیزانمان را می گرفتیم اما طی چند سال گذشته حتی ما اجازه نداریم روز سالگرد بر سر خاک حضور پیدا کنیم. ما امسال هم خواهیم رفت اما به احتمال زیاد اجازه نخواهند داد. چون در صورتی که ما در حد دو سه نفر بر سرخاک حاضر شویم مشکلی ندارد اما اگر تعداد زیاد باشد افرادی آنجا هستند که از ورود ما به قبرستان جلوگیری می کنند.
آیا به طور خاص وزارت اطلاعات از برگزاری مراسم جلوگیری می کند؟
ببینید مجوزها شاید از سازمان های مختلف باید صادر شود و برگزاری مراسم یادبود برای متوفی کمترین حقی هست که برای هر خانواده ایی باید وجود داشته باشد اما صحبت از این پرونده و مقتولین آن که به میان می آید ما اجازه برگزاری مراسم نداریم. درست است که ما برای مکان باید به اداره اماکن مراجعه کنیم که رسما زیر نظر وزارت اطلاعات نیست، اما هم اماکن هم بقیه اداره ها و سازمان ها در این زمینه ظاهرا از وزارت اطلاعات دستور می گیرد.
در این صورت یک سوال مطرح می شود ، مگر وزارت اطلاعات بعد از وقوع قتل های زنجیره ایی طی بیانیه ای مسولیت این فاجعه اجتماعی را به عهده نگرفت، پس چگونه است که الان با برگزاری مراسم مشکل دارد؟
درسته. یک موقعی هست که شما در موقعیت ضعیف تری از نظر قدرت قرار می گیرید و چون در موقعیت ضعف هستید روی کارهای گذشته تان حساس تر خواهید بود و علاقه به یادآوری آن اعمال ندارید. این مساله ایی هست که الان پیش آمده است. علت هم همین است که خودشان ناچار به پذیرش این حرکت غیر انسانی شدند و الان ممکن است طیفی بگویند که درست است ما مسولیت این اشتباه را پذیرفتیم ولی هیچ دلیلی ندارد که خانواده ها یا مردم با برگزاری مراسم یادبود بازگوکننده اشتباه ما باشند. خصوصا اینکه حس عدالتخواهی هر روزه در جامعه ما بیشتر زنده می شود و مردم و روشنفکران تحت شدید ترین فشارها هستند. زندان های ما هر روز پر از جوانانی هست که احساس حق طلبی دارند. قتل های زنجیره ایی بسیار دردناک بود ولی مقدمه ای شد بر حرکت عدالت خواهانه ای که الان در سطح جامعه وجود دارد.
اشاره کردید که در سالهای اخیر برای برگزاری مراسم تحت فشار هستید. آیا اوایل می توانستید بدون ایجاد مشکل از سمت نیروهای امنیتی مراسم برگزار کنید؟
ببینید مشکل ما از دومین سالگرد این بود که مکانی برای برگزاری مراسم در اختیار ما قرار نمی گرفت. اما به هر حال ما بر سر مزار حضور پیدا می کردیم و مراسمی داشتیم و عده ای از مردم هم به صورت خودجوش برای ابراز همدردی با ما بر سر مزار حضور پیدا می کردند. هر چند که همان سال ها هم با گذاشتن بلندگوهایی در اطراف مزار و ایجاد سر و صدا می توانستند مراسم ما را تحت الشعاع قرار دهند، ولی طی سال های اخیر ما حتی اجازه رفتن بر سر مزار و برگزاری مراسم یادبود نداریم و وقتی با اعضای خانواده و دوستان برای یادبود می رویم، از همان درب قبرستان ما را و مردمی که می خواهند در روز سالگرد بر سر مزار بیایند را بر می گردانند.
شما به عنوان نزدیک ترین فرد به محمد مختاری در طول زندگی اش، فکر می کنید زندگی و نفس کشیدن این نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبی چه خطری برای جامعه یا حکومت ایجاد می کرد که او را به قتل رساندند؟
همانطور که جاهای دیگر هم بیان کرده ام حضور فیزیکی او نمی توانست برای کسی مساله داشته باشد. وحشتی که آن جریان از زنده بودن محمد مختاری داشت در اندیشه های آن مرد خلاصه می شد. محمد مختاری با پایمردی و شرافت زندگی کرد و هر چه هم گفته و اندیشیده در نوشته هایش و اشعارش موجود است. تمام نظرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی او در آثارش وجود دارد. از نظر من، محمد مختاری یک انسان مترقی در نگاه های فرهنگی و اجتماعی و نقد کردن خویش و جامعه اش بود. انسانی بود که روحیه انتقادی مدرن داشت که حتی این نگاه در اشعارش مشخص است. او انسانی بود که در حقیقت داشت بخشی از فرهنگ این مملکت را زیر و رو می کرد و مشکلاتش را بیان می کرد و متاسفانه با این اتفاق اندیشه های او قطع شد و در واقع هزینه زیادی باید پرداخت شود که محمد مختاری دیگری برای فرهنگ این کشور ساخته شود.
پرونده قضایی که همان سال برای بررسی این جنایات در قوه قضائیه گشوده شد، به کجا رسیده است؟
آن پرونده یک تاتری بود که قرار بود اجرا شود و ما اجازه اجرای آن را ندادیم. وکلایی بودند که اصلا پرونده را رویت نکرده بودند و خانواده هایی بودند که اصلا نمی دانستند چرا این اتفاق برای آنها افتاده و از آن طرف هم نه آمرین و نه عاملین این جریان معرفی نشدند و چند نفری را می خواستند مجازات کنند و ما می دانستیم که پس پرده مسائل غیر شفافی هست که نه به خانواده ها و نه به مردم نمی خواهند توضیح دهند. ما هم با عدم حضور خودمان و نپذیرفتن این دادگاه فرمایشی پرونده را نپپذیرفتیم و تا امروز پرونده باز مانده و یکی از دلائل فشارهایی که روی ما وجود دارد همین پرونده مفتوح در دادسرا است.
آیا قبل از آن ماجرا، آقای مختاری تهدید به قتل شده بود؟
بله.محمد مختاری از سال ۶۱ تا ۶۳ در زندان بود و پس از آزادی هم بارها و بارها تهدید به مرگ شد. به طور مثال شش ماه، دو ماه و بیست روز قبل از به قتل رسیدنش، تهدید شده بودند.
تهدید ها از طرف سازمان خاصی بود یا به صورت ناشناس تهدیدش می کردند؟
تهدید ها از طرف سازمان خاصی بود. خیلی مشخص و واضح ایشان را می بردند و می گفتند که شما از خطوط قرمز ما عبور کرده ایی و اگر ادامه دهی به قتل خواهی رسید که در نهایت هم متاسفانه این کار را انجام دادند.
محمد مختاری جدای از شخصیت اجتماعی و فرهنگی اش همسرشما و پدر دو فرزند بود. قتل همسرتان چه تاثیری در زندگی شما و فرزندانتان داشته است؟
پاسخ من به این سوال می تواند خیلی طولانی باشد اما اگر بخواهم مختصر پاسخ بدهم، باید بگویم این موقعیت قتل، این موقعیت دردناک و رفتن به عمق چنین فاجعه ایی برای ما عوارض بسیار زیادی داشته . نه تنها برای من و فرزندانم بلکه برای تمام کسانی که از سالهای قبل از مرگ همسر من هم دچار این موقعیت شده بودند. من نمی توانم خاص کنم خودم و فرزندانم را از موقعیت آنها ، زندگی درد آلودی که همه ما تجربه کردیم ،تصاویر تلخی که ما خانواده های قربانیان در طول زندگی تجربه کردیم همه آثار بسیار بد روحی بوجود می آورد که شاید نه تنها خودمان بلکه نسل های بعد از ما را تحت تاثیر قرار دهد. به طور مثال من نمی دانم پرستو فروهر چگونه می تواند تصاویر قتل پدر و مادرش را که به او نشان داده اند، هضم کند و همینطور خانواده های دیگر مقتولین. عمق فاجعه خیلی عمیق بوده است. ضمن اینکه از این مسیر دردآور فرزندانم توانستند سالم به در بروند و من خودم را حفظ کنم در این شرایط، خوشحالم . خوشحالم از اینکه مختاری توانسته بود در طول زندگی مشترک متانت و صبرش را به من هم منتقل کند . مختاری برای من و فرزندانم فقط همسر و پدر نبود. او برای ما آموزگار هم بود و فقدانش برای ما اثرات خیلی بدی هم از نظر روحی و عاطفی هم از نظر از دست دادن یک آموزگار در بر داشته است.
ما خانواده های قربانیان مانند جزیره های درد هستیم که در کنار هم قرار گرفتیم و دچار یک درد عمومی هستیم همین مساله از عمق درد ما کم نمی کند، اما همدردی هامان زیادمی شود و این مساله برای شخص من همیشه نجات بخش بوده است .
آیا آثاری از محمد مختاری وجود دارد که موفق به چاپ آن نشده باشید ؟
ایشان یک سری آثارش را چاپ کرده بود. ما هم موفق شدیم یک سری از آثار چاپ نشده را همان اوایل منتشر کنیم، منتها خیلی از آثار ایشان مانند “تمرین مدارا” یا کتابهای ادبی و اشعارش نیاز به تجدید چاپ داشت و متاسفانه ۱۰ سال است که ما درخواست تجدید چاپ کرده ایم و بی نتیجه بوده است. برخی ناشران اجازه نداشتند آثار مختاری را تجدید چاپ کنند و برخی هم به خودشان اجازه ندادند پی گیر چاپ باشند. بالاخره یک روز همه ما پاسخگوی این مسائل خواهیم بود.
و کلام آخر؟
مساله ای که همیشه خیلی برای من درد آور بوده این است که به شهادت متخصصین، مختاری در اوج شکوفایی هنر شعرش از بین ما رفت. اما نباید آن قتل هولناک اثری در درک ما از آثارش بگذارد. بهتر است ما در خلاف این جهت حرکت کنیم و از آثار محمد مختاری به قتل او بپردازیم نه از قتل او به آثارش برسیم. ضمن اینکه جامعه انسانی ما از این همه توهین خسته شده است. امیدوارم هر چه زودتر این خستگی از تن ما به در شود. این فشارها خیلی سخت است خصوصا برای کسی که کار فرهنگی می کند. امیدوارم روزهای خیلی خوبی در انتظار همه ما باشد.